eitaa logo
مسجدآیت‌الله‌املایی/کانون‌فرهنگی–قرآنی‌مسجدقائمیه
285 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.7هزار ویدیو
290 فایل
✔ارتباط با مسئول کانال: @ ✔هرگونه کپی‌برداری از کانال کاملاً آزاد و بدون اشکال شرعی می‌باشد. 🔸️ اخبار و مطالب مذهبی 🔹️ اطّلاع‌رسانی مراسمات مذهبی 🔸️ ارائه مطالب (متن و کلیپ‌های کوتاهِ صوتی و تصویری) با موضوعات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت ‌ #آیت_الله_بهجت 🌼 کمتر کسی پیدا می شود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هرگونه عیش و نوش #دنیا ، با هزار تلخی و نیش همراه است! اگر کسی دنیا را این گونه پذیرفت و شناخت ، در برابر ناگواری ها و بدی‌ ها کمتر ناراحت می‌شود ؛ زیرا از دنیا بیش از این که خانه‌ بلا است ، انتظار نخواهد داشت. #تلنگر 🆔👉 @emlaee
#تلنگر العبد الصالح... ملایکه، صدای ما را ضبط می کنند، هم از گفتار ما، هم از اصل و نیت گفتار ما که به داعی الهی صادر شده است، یا نفسانی و شیطانی، عکسبرداری می کنند. #ایت_الله_بهجت #عکسبرداری 💠کانال ما در ایتا💠 https://eitaa.com/emlaee
به نیت دفع بلا از همه مردم دنیا هر روز صدقه بدهیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╭┅──────┅╮ 🆔👉 @emlaee ╰┅──────┅
3.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◀️راه حل (ره) برای درمان حواس پرتی در نماز. آن‌چه را مانع دیدار شد از دیده بگیر جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر جانم! حواس مان پرت شده... خیلی وقت هست که حواس مان به همه جا هست جز...😔 🆔 @emlaee
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️دلم پول پاکیزه می‌خواست که بزنم به زخم خرج دوا و درمان بیماری. ▫️لنگ پنجاه‌هزار تومن بودم برای نسخۀ آزمایش ▫️و دلم به استفاده از پول بچه‌هایم راضی نمی‌شد. ▫️می‌دانستم پول در بانک می‌گذارند، وام می‌گیرند ▫️و آن پول‌ها توی زندگی‌شان وارد شده. ▫️دلم قرص بود که روزی را خدا می‌رساند. ▫️یک روز کسی از طرف آقای بهجت قدری نبات و یک پاکت آورد؛ ▫️توی پاکت، همان پنجاه‌هزار تومن بود. 📚 به شیوه باران، ص۶٠ (ره) 🆔 @emlaee
✅ گزیده‌ای از خاطرات شاگردان و اطرافیان (ره) ✍آمده بود جلو و وسط جمعیت پرسیده بود: «شما طی‌الارض دارید؟» همه منتظر بودند ببینند آقا چی جواب می‌دهد؛ «نه» دروغ بود و «آره» با مرامش جور درنمی‌آمد. بعد از چند ثانیه گفت: «آن وقتی که ما نجف بودیم، بقال‌های نجف هم طی‌الارض داشتند!» نفس‌ها آزاد شد، لبخند نشست کُنج لب‌ها.. 📚 به شیوه باران، ص١۵ 🆔 @emlaee