دلمان برایتان خیلی تنگ شده. این روز ها خیلی به بودنت نیاز داریم. خیلی حرف های در دل مانده بغض فرو خفته در گلو شده. چه می شود گفت وقتی از دنیا گله داری و آغوش پدرانه شنوای راهنمایی نیست. راستی حالا پدر معنای تازه ای در ذهن مشوشمان یافته....‌.. "انّا لا نعلم منه الّا خیرا" #استاد_فرج‌نژاد #درد_دل #پدر @enegasht_ir

هنوز به یاد استادمان هستیم. #استاد_فرج‌نژاد #محمد_حسین_فرج_نژاد

سلام؛!🌹 این روزها که منتهی به سالگرد نبود شما می‌شود فکرم از چندین جهت مشغول است. از آدم های منطقی انتظار نمی‌رود که احساسات خود را ابراز کنند، خودشان هم همین را بهتر می دانند. راستش احساس عموماً نقطه ضعف به شمار می رود. چه عرض کنم. به هر حال تصمیم به نوشتن گرفتم. شاید قلم مشغولیت های ذهنی ام کمتر کند. برخی مثل شما حلقه وصل سلیقه ها هستند. شما هم نخ تسبیح بسیاری از همین سلیقه ها در نوجوانان و جوانان حزب اللهی بودید. بسیاری از دعوا ها، دل شکستگی ها و تنگناهای زندگی را به شما می گفتیم و داوری تان امتداد کار ها را ضمانت می کرد. بالاخره هرکس در این راه بقدر وسعش سهمی داشت که باید انجام می داد. بچه ها پای کار می آمدند و شما چه پدرانه دست و پایشان می شدید. حال اوضاع جور دیگری است. برخی هنوز به رویه سابق مشغول اند، برخی انگار خانه نشین شده‌اند، برخی سفره می دوزند و خلاصه که جمع ها از هم سوا شدند. هر کس به راه خود است. کم کم کینه به جای اخوت و کدورت به جای مروت می نشیند. دهه هشتادی های عاشق میهن به شما نیاز دارند. حتی شاید با شما هم اختلاف سلیقه داشته باشند ولی مقام استادی جز کرامت و حرمت نمی شناسد. آن موقع دغدغه تفکر داشتم. دوست داشتم حالتی نخبگانی و باز از گفتمان ها را کنار هم می‌خواندم و با افرادی از این دست به اشتراک می گذاشتم. به قول شما شهوت کتاب گرفته بودم. کنار کلبه کرامت حسن عباسی منطق می خواندم، بعد انسان ۲۵۰ ساله آینده پژوهی و همینطور شتر گاو پلنگی که خیلی اوقات نظمش را از دست می داد. یکهو میگفتم فلسفه اسلامی به درد نمی خورد آن هم غلط خوانده و اصلأ نخوانده! شمام هم سر به راهمان می کردید که درست فلسفه بخوان، درست فقه بخوان، هر نجاستی را به ذهن است نده. هنوز هم با مرور این خاطرات دلخوش می شوم. شما مثل غالب بچه ها مسخره ام نمی کردید. به قول مرحوم مصباح می دانستید که قطار ذهن مانند آدم پیاده از پل کوچک چوبی نمی تواند رودخانه را گز کند. پل فولادی و سنگی تاب پیمایش قطار را دارد. بحران وجودی و فکری ام را درک می کردید. نه تهمتی، نه تمسخری، نه سرزنشی و بر عکس چه تشویقی! خلاصه که دنیا امثال شما را کم دارد. کسانی که از کار رسانه ای تا کار علمی آکادمیک و حوزوی را با هم جدی می گرفتند، عرصه شناس بودند و میدان را می فهمیدند. من که راهم از خیلی ها جدا شد اما به شما قول می دهم که جریان حزب‌الله را در خلأ تئوریک رها نکنم. ایران دانشمند و اندیشمند می خواهد و دهه هشتاد این سنگر را فتح می کند. التماس دعای شما را برای جنگ مومنانه می خواهم، پس التماس دعا و روحتان شاد. #استاد_فرج‌نژاد #درد_دل #پدر @engasht_ir

انسانم آرزوست.... #فلسطین #غزه #طوفان_الاقصی #قدس #استاد_فرج‌نژاد #اسرائیل #صهیونیسم #مسجدالاقصی #مظلوم @enegasht_ir

خبر: همین الان از گروه یکی از اساتید اخلاق معروف توسط خود استاد مسدود شدم. حرف حق زدن همیشه تاوان داره. تاوان اون رو هم ماهایی میدیم که زیر پونز نقشه این انقلاب جزو اون قشر متوسطیم که به هیچ ایدئولوژی یا جبهه و جریانی وابسته نیستیم. مرغ مقلد نبودن همیشه تاوان داره و باید بهاشو بپردازید. بهای اصلیشم طرد شدن، فحش شنیدن، نادیده گرفته شدن و در کل جدا افتاده شدن از قبیله است. طرف شما می‌تونه استاد اخلاق باشه یا یه منبری معروف، استاد دانشگاه و یا هر کس دیگه و شما فقط یه نسل زدی تنها هستید که باید همینطور تنها کار کنید چون افکار شما برای بقیه خوشایند نیست. فقط اینو بدونید که یه جایی از این دنیا یه خدایی هست که حواسش بهتونه. اون می‌بینه و قضاوت می‌کنه. اون لحظه‌ای که شما گریه می‌کنید، حس تنهایی دارید و یا فشار زیادی را حس می‌کنید بدونید که یکی هست. همین شما را آروم می‌کنه. مورفین و کلونازپام و خلاصه بگم هر آرامبخش واقعی که دنبالشی خداست اونو دریاب. به خدا که برسید هیچی جلو دارتون نیست. اگه هم قرار باشه کار کنید دونید از این چیزا زیاد می‌بینید. خیلیا زیرآبتونو می‌زنن یا ولتون می‌کنن چون به نفعشون نیست که شما باشید. واسه خودم بعد استاد فرج نژاد این مسئله خیلی علنی شد. من بهش یه قولی دادم که عمل می‌کنم. حالا به خاطرش اینجام تنها و دوباره و دوباره و دوباره اول راه با نقشه بهتر، دید بازتر و ذهن منظم تر و ترسیم آینده روشن تر. خدا رو به هیچ کس و هیچ چیز نبازید🌹 #دلی #خدا #استاد_فرج‌نژاد @engasht_ir

سه سال از آن روز و ساعت و تاریخ نحس میگذرد. حوادثی در این میان نبود استاد حامی و رفیق امین را یادآور می شوند. نمی‌توان از آن به سادگی گذشت. تجربه پنج ساله چیز کمی نیست. در ریز ترین اتفاقات یادآور، در حالتی که با حوادث نو روبه‌رو می شوم میگویم که اگر او بود چه میشد. کاش راهی برای فهمیدنش بود. #خاطرات #امام_حسین #استاد_فرج‌نژاد @engasht_ir