هدایت شده از فلسفه ذهن
❇️ تلقّیای در بین برخی اساتید و دانشپژوهان #فلسفه_اسلامی وجود دارد که همین مباحث موجود در اسفار و شواهد صدرالمتألهین یا شفای بوعلی را برای ورود ایجابی به حوزه #فلسفه_ذهن معاصر کافی میدانند.
حال آنکه یافتههای #علوم_شناختی در دهههای اخیر و ادبیات فلسفیای که به تبع آن ایجاد شده، فاصلهای بسیار با استدلالها و نحوه ورود منابع #حکمت_متعالیه و عرفان و فلسفه مشاء دارد. هرچند که میراث تفکر فلسفی مسلمین، ارزشمند و در جای خود قابل اتکا باشد.
❇️ گاه تصور برخی اساتید فلسفه اسلامی - بدلیل عدم آشنایی با سنخ و حجم محتوای تولیدشده در علوم شناختی و فلسفه ذهن معاصر - اینست که مثلاً ۱۰ سال حکمت متعالیه و مقدماتش در فلسفه مشّاء بخوبی تحصیل شود و بعد با ترجمه چند کتاب از فلسفه ذهن، باید وارد پاسخ (سلبی و ایجابی) شد.
در حالیکه اساساً بخش قابل توجهی از براهین کتاب نفس در فلسفه اسلامی، ناظر به نظریات ماتریالیستی چندصد سال قبل مطرح شده که امروزه قائلی ندارد؛ مثل همین ادلّه #تجرد_نفس. و از سوی دیگر دیدگاههای مطرح فیزیکالیستی معاصر چیزی میگویند که بسیاری از این ادلّه، نافی آنها نیستند!
مباحث مبتنی بر مبانی #هایلومورفیسم (ماده و صورت) و ... نیز از آنجا که بنحوی گسترده در مقالات و کتب مطرح فلسفی غرب معاصر مورد رد و مناقشه واقع شدهاند، برای برقراری دیالوگ و پاسخ، چندان قابل اتکا بنظر نمیرسند.
❇️ بگذریم که مرزبندیهای ایدئولوژیک در مواجهه با فلسفه ذهن، چندان واقعبینانه و جامعنگر هم نیست. مباحث قابل توجه و مفیدی در کانتکست #فلسفه_تحلیلی (و ازجمله فلسفه ذهن معاصر) وجود دارد که نسبت به #فیزیکالیسم و #دوئالیسم، خنثی هستند و نیز تئوریهایی نودوئالیستی و فیزیکالیستی مطرح شده که قابل استفاده برای بازسازی نظریات پیشین و پیشبرد تأملات فلسفی درباره ذهن و #آگاهی است.
همین نکته درباره مواجهه با علوم شناختی نیز کاملا صدق میکند.
❇️ از سوی دیگر در همان مواجهات عقیدتی نیز مرز دانش را با نصبسندگی، بیمنطق کردهاند. امروزه اگر استدلال بوعلی علیه یک دیدگاه ماتریالیستی - که احتمالاً در زمان خود او مطرح بوده و امروزه اصلا ً قائلی ندارد - را صورتبندی کنیم و حاشیه بزنیم، جزو مقالات پژوهشی فلسفه اسلامی ردهبندی میشود و در جغرافیای فلسفه اسلامی دانسته میشود.
اما اگر استدلالی علیه یک دیدگاه ماتریالیستی معاصر که در کتب و منابع فلسفه اسلامی ما مطرح نبوده است را صورتبندی کنید و نقد و حاشیه بزنید و پیشنهاد بدهید، دیگر در حوزه فلسفه اسلامی طبقهبندی نمیشود. به راستی ملاک و معیار این دستهبندی چیست؟
اگر موضوع یا غایت یا متد برای مرزبندی و دستهبندی علوم، ملاک باشد که نباید چنین اتفاقی بیفتد. مگر آنکه «نص» و «کتب پیشینیان»، ملاک مرزبندی رشته و حوزه فلسفه اسلامی قرار گرفته باشد. این فاجعهای بزرگ برای رشد و نوآوری فلسفی در زمان ماست.
❇️ نهایت آنکه بعید بنظر میرسد که آشنایی کافی با علوم شناختی (لااقل دو رشته #نوروساینس و #هوش_مصنوعی) و نیز تخصص در مباحث فلسفه ذهن تحلیلی، از طریق تحصیل در رشتههایی با پارادایم متفاوت حاصل شود؛ ولو آنکه تحقیق و رساله به این سمت هدایت شود. بلکه هدف مذکور نیازمند تحصیل تخصصی و تماموقت در همین حوزه روزآمد و گسترده است.
@PhilMind
"نوام چامسکی"
فیلسوف، زبان شناس و دانشمند #علوم_شناختی در واکنش به اتفاقات سرزمینهای اشغالی:
هرگز اسرائیل را رژیمی آپارتاید خطاب نکردم چون بدتر از آپارتاید(تبعیض نژادی) است؛ آفریقای جنوبی بر مردمان سیاهپوست متکی بود و 85 درصد مردم آفریقا نیروی کار بودند اما اسرائیل میخواهد فلسطینیها را نابود کند.
@enegasht_ir
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
صحبتهای جناب آقای حسینی در خصوص یافته های FMRI مغز زنان و مردان: @engasht_ir
این یافته ها توسط اسکن FMRI در رویکرد های شناختی به روانشناسی می باشد. روانشناسی شناختی از دو زمینه نورولوژی و سایکولوژی (علوم اعصاب و روانشناسی) به یافته های تازه درباره ذهن/مغز دست می یابد. مجموع فعالیت های پژوهشی در این باره در حیطه علوم شناختی انجام می شود.
می توانی به آرشیو انگاشت در این رابطه مراجعه کنید.
#علوم_شناختی