eitaa logo
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
129 دنبال‌کننده
286 عکس
109 ویدیو
11 فایل
جایی از نسل زد برای گفتن از مسائل فرهنگی،نقداجتماعی،علمی،ادبی و خلاصه روایتی از تجربه زندگی! 👤[ایده های یک #دهه_هشتادی]: @Mojshik کست باکس: https://castbox.fm/va/6100095 شنوتو: https://shenoto.com/channel/podcast/Engasht آیدی تلگرام و سروش: engasht_ir@
مشاهده در ایتا
دانلود
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
#نکته ✒ modern و tradition این دو اصطلاحی اند که در اصل مقابل هم بکار می روند اما در خطای برگردا
✒ این دو مفهوم در ابعاد معرفتی مختلف هر یک به معانی البته نچندان متفاوتی بکار می روند. لفظ مدرن در جای خودش مقابل اصطلاح سنت بکار گرفته شد. مقصود از مدرن نو شدگی معمول نبود بلکه پایبندی به نظام معنایی این جهانی در تضاد با میراث مسیحی اروپایی بود که با این چرخش شناختی؛ عملا عالم و آدم جدیدی را پیش روی تاریخ نهاد. از جمله اصول عدول یافته از سنت را می توان ترجيح این جهانی (سکولاریسم)، عقل خود بنیاد، اصالت فرد انسان بر شمرد. ..... @enegasht_ir
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
#نکته ✒ این دو مفهوم در ابعاد معرفتی مختلف هر یک به معانی البته نچندان متفاوتی بکار می روند. لفظ مدر
✒ با لحاظ قید تاریخی در تعریف، فهمیده می شود که اقتضای این دو گانگی نخست در خود قلمرو مسیحی_ هلنیستی (دینی_ اسطوره ای) اروپا قابل درک است. در امتداد این مفهوم شناسی با در نظر داشت معیار هایی که موجب شکل گیری دو طیف جهان بینی traditional و modern شد، رویداد های مشابهی در گذار از سنت به مدرن را می شود شاهد بود. پس در جهان یا جهان های اجتماعی که هیچگاه تلقی دینی و ساختار های مدنی همگونی با فضای غرب قرون میانه نداشتند تکوین اجتماعی به گونه اروپایی_ آمریکایی قابل بومی سازی نیست. ..... @enegasht_ir
⏺ادبیات فاطمی 🖤به مناسبت شهادت حضرت مادر، خانم صدیقه الشهیده فاطمه طاهره (سلام الله علیه و آله) برایم حرف از مادر، جگر سوزانده و سینم به سیلی یهودی مرده بادا دین و آیینم 💠💠💠 مگر مردی نبود آنجا که بند از شیر بگشاید؟ خدایا آتش دل دارم و چون کوه سنگینم 💠💠💠 نمیدانم مگر یاران نبودند؟ تف به یارانی که در حال خوشم پیدا و در سختی نمی بینم.... 💠💠💠 یکی شان نآمد و سدی شود بر خیل نامردان خدایا تف به یارانی که یاریشان نمی بینم 💠💠💠 خدایا گر نبودش رخصت پیغمبر تازی چنان می کشتم از ایشان که اعرابی نمیدیدم 💠💠💠 خدا پروردگار کعبه ای باشد که بر گردش خلایق را قبول اما مسلمانی نمیبینم 💠💠💠 من از این درد میمیرم ولی با بردن جنگی که در آن انتقام سختی از آن [جمع] میگیرم! 👤سردبیر .... @enegasht_ir
هدایت شده از فلسفه ذهن
📛 غدّه صنوبری را جایگاه دانسته بود؛ چرا که فکر می‌کرد تأثیر و تأثّر علّی بین ذهن و بدن، دقیقاً در این مکان اتّفاق می‏افتد. هرچند تئوری رسمی او این بود که روح هرگز در مکان قرار نمی‌گیرد. ولی این استراتژی دکارت از نظر جگون کیم، بی‌معناست؛ زیرا هیچ شواهدی وجود ندارد که مکانی منفرد در مغز وجود داشته باشد (نقطه‌ای فاقد بُعد) که تأثیرات علّی ذهن – بدن در آن اتّفاق بیفتد. بلکه تا آنجا که علم تجربی نشان داده، حالات و فعالیت‌های مختلف ذهن، در تمامی بخش‌های و سیستم عصبی توزیع شده‏اند. 📛 به اعتقاد کیم، در اینجا پرسشی دیگر هم خودنمایی می‌کند: «چه چیزی روح را در یک مکان خاص نگه می‌دارد؟ وقتی که من از صندلی مطالعه خود بر می‏خیزم و به اتاق طبقه پایین می‌روم، روح من بگونه‏ای به بدن من ضمیمه می‌شود و دقیقاً همان خط سیر بدنم را طی می‌کند؟ وقتی که من سوار هواپیما هستم و هواپیما شتاب می‌گیرد و بلند می‌شود، روح غیر مادّی من بگونه‌ای مدیریت می‌کند که دقیقاً همان شتاب هواپیما و بدن من را بیابد و با 560 مایل در ساعت، سرعت بگیرد؟! گویی روح بگونه‌ای محکم به بخش‌هایی از مغز من چسبیده شده و همراه آن حرکت می‌کند. ... آیا این عبارات، معنای محصّلی دارند؟» (See: Kim, 2010, Philosophy of Mind, p.33.) 📛 این همان اشکال اساسی است که دیدگاه‏های رئالیستی درباره کلّی‏ها (دیدگاه افلاطونی درباره مثُل) را نیز در کانتکست به چالش کشیده است. آن‏جا هم خلاء تبیینی درباره نحوه وجود و چگونگی حضور ویژگی‌های کلّی در مصادیق جزئی، بنحوی گسترده مورد بحث قرار گرفته است. تبیین حضور در جزئی‌ها، این هزینه را برای دیدگاه تحلیلی دارد که ویژگی کلّی، بعنوان واقعیّتی فرا زمانی – فرامکانی، در مصداق جزئی که زمانی – مکانی است، تحقّق می‌یابد و تبیین چنین ارتباطی، نیازمند یک معنای متافیزیکی جدید برای بخش‌های یک وجود است. 📛 این مسئله را می‏توان به عبارت دیگر، ابهام در «نقطه اتّصال» کلّی با جزئی دانست که به ابهام در رابطه » (Instatiation) می‌انجامد. به بیان آرمسترانگ، شما ویژگی‌هایی کلّی دارید که نمونه‌دار نشده‌اند و نیاز به جایی دارید که آنها را مأوا دهید: "عرش افلاطونی". آنها در جهان عادی زمانی – مکانی یافت نمی‏شوند. پس بنظر می‌رسد که هر ویژگی کلّی نمونه‌دار شده، قبلاً به شکل نمونه‌دار نشده در آن قلمروی فرامادی حضور دارد. 📛 بنابراین ما با دو قلمرو مواجه هستیم: قلمرو کلّی‌ها و قلمرو جزئی‌ها که این دوّمی، مربوط به اشیاء عادی زمانی – مکانی است. در این‌صورت «نمونه‌دار شدن» به یک مسئله بزرگ تبدیل می‌شود؛ رابطه‌ای بین ویژگی‌های کلّی و مصادیق جزئی آنها که از این دو قلمرو عبور می‌کند. (See: Armstrong, 1989, Universals; An Opinionated Introduction, pp.65-76.) @PhilMind
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
#نکته ✒ با لحاظ قید تاریخی در تعریف، فهمیده می شود که اقتضای این دو گانگی نخست در خود قلمرو مسیحی_ ه
✒ اصل چالش سنت و مدرن برای دین ورزانی است که دغدغه اصالت شرق معنوی بر غرب را دارند. بر چنین گروه هایی است که با بومی سازی مبنایی دو گونه جهان ما قبل و مابعد و نه تطبیق صوری از غرب، به احیای عالم و آدم پسند خود یعنی تلقی شرقی از مدرن بپردازند. ..... @enegasht_ir
به امید آوارگی تمام خائنین به وطن🇮🇷
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
#نکته ✒ اصل چالش سنت و مدرن برای دین ورزانی است که دغدغه اصالت شرق معنوی بر غرب را دارند. بر چنین گر
✒ اما شاید بهتر باشد که پس از مفهوم شناسی از ترجیح یکی بر دیگری دست شست. این کار نه گزینش راه میانه که اساسا قرار دادن شق سومی برای دوران پیش روست. این حاصل نقادی امر سنت و امر مدرن است که در دیالکتیک آن ها انسان و جهان جدیدی پدیدار می گردد. @enegasht_ir
سوال: اگر بنا بر رَهِش نوینی در نتیجه جستار های اندیشه اسلامِ ایرانی باشد؛ آن فهم تازه چیست؟
11.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تأمل: 🔷️صحبت های استاد مرحوم دکتر محمد حسین فرج نژاد درباره شکل نوین نبرد. 🔷️لزوم هشیاری نخبگان علمی و فرهنگی در خصوص بحران های فرهنگی ایران اسلامی در کشاکش با غرب در جهان پسا کرونا. استاد روحتان شاد.... @enegasht_ir
💠سخنی مانده بود تا امروز که می‌گوییم. ⚠️نخواستیم عکسی منتشر شود تا خدای نا کرده نه مدیون بزرگواری شویم و نه کسی را ناخواسته مدیون خود کرده باشیم! 🔶️دوم دی امسال در مراسم ارزیابی و تقدیر از معاونت پژوهش های سطح یک در فیضیه؛ حجت الاسلام .م، در ضمن آمار های تأسف‌باری که از وضعیت پژوهش مدارس ارائه شد فرمودند که اکنون در رشته هایی که حوزه علمیه داعیه دار آنهاست پایان نامه هایی در سطح بالا در مقطع دکتری و ارشد دفاع می‌شود. و خب بدیهی است که‌ این خطر وجود دارد که دانشگاه رقیب حوزه در جامعه باشد. 🔷️کاری به کارایی حداکثر ۱۷ درصدی ظرفیت پژوهش و ضعف مبنایی و بنایی مقالات از مدارس پر مدعا می شد نداریم‌. 🔶️حرفی هم از شکوه های طلبه جوانی که در سطح بالایی در نسبت با هم پایه هایش پژوهش در خور توجهی انجام داده بود و از شدت ابتذال همایش میانه کار بی صدا مجلس را ترک کرد هم نمی گوییم. 🔷️اما سخن اصلی این است که حال خودتان اوضاع نا به سامان تهذیبی و علمی مدارس سطح یک را پذیرفتید پس مسئولیت نحوه نا درست مدیریتتان را هم گردن بگیرید. 🔶️مدیریت بسته نظامی مآبانه بر محافل آکادمیک چیزی جز جمود فکر و کشتار خلاقیت و روح طلبگی ندارد. رها کردن و دامن زدن به مشکلات طلاب و بها ندادن به تفکر های نقادانه سازنده جوان، با عدم تغییر رویه در سوء تدبیری های فاحش، چیزی جز ضرر به دین و شأن معرفتی آن در چشمان جامعه و حتی بسیاری از طلاب ندارد. 🔷️این وضعیت محصول چند دهه سبک غلط مدیریتی با تفکرات بسته است که خروجی کارآمد حوزه را به نزدیک می گرداند. 🔶️امثال مرحوم استاد فرج نژاد پیش از تصادف قربانی بی کفایتی های کوته بینانه برخی به اصطلاح مدیر شدند که برای کلاس زبان عبری حتی در حد یک اتاق هم به ایشان داده نشد تا بتوانند طلاب توانمند در عرصه مبارزه با صهیونیسم در حوزه تربیت کنند. در این باب آقای. س و آقای. ره نا گفته های زیادی دارند. 🔷️در آخر آنکه حرف بسیار است اما سر بسته بگوییم که حساب نزدیک است. [اِنَّک میتٌ و اِنَّهم ميتون] .... @enegasht_ir
انگاشت | مارکت علوم انسانی (نسل زد)
تأمل: 🔷️صحبت های استاد مرحوم دکتر محمد حسین فرج نژاد درباره شکل نوین نبرد. 🔷️لزوم هشیاری نخبگان عل
وقتی که در شلوغی رفت و آمد ها و انبوه آوار کار ها؛ در خلوت تضادوار قلم بر گرده مات کاغذ رمق به رقصیدن ندارد، نبودنت بیشتر احساس می شود. با تو که فاصله ها نزدیک و اختلاف ها رو به محو می رفت. اما گفتن ندارد این روز ها دوستی هایی که به پیمان اخوت محکم گشته بودند چنان گسستند که گویی اصلا.... . لحظه ای که چشمی برای خواندن کتاب و ذهنی برای اندیشه نمانده بود، به لحن گرم روشنگر شما جوان جویای نام جان می گرفت. و بله؛ فلسفه باید خواند. تفسیر باید دانست. به دعوای مبتذل فلسفه و فقه محل نباید داد چرا که راه جوینده حکمت را مه آلود می کند و حکیم شدن را فراموش. روزگار را فراز و فرودش باقیست و آدم نباید زندگی را سخت بگیرد که زندگی بدو سخت خواهد گرفت. امید به حقیقتی که تسلیم سلوکش شده ای نجات بخش خواهد بود. روح چنین جان خسته ای را حِکَم نهج البلاغه به دل می دمد. این راز سر ریز کرده نیروی همیشگی تو بود که به گوشم خواندی. و حال میان راه مانده ای هست که نمی داند چه کند. گوش به پند استاد داشتن و مسیر یافتن از او بد عادتمان کرد. نبودتان اما به حرمان افکار سرگشته افزوده. دست، شرم دارد که رفاقت با یاران پیشین را نو کند و نه می رود که روزنه نو بگشاید. همین است که می گویم نبودت سخت می شود. یاد مردی که از دل و ذهن نمی رود و حتی میانه روز و پاسی از شب بیش از دیگر ساعت ها دردش جگر می سوزاند. واژگان ایفا گران خوبی اند برای گفتن از درد آنان که پیش از انقلابی شدن، انقلاب درونشان جوش و خروش محبت امام و شهیدان را در روحشان سیلان داده بود. حیف که اشتباهات و رسوب گذشته توّاب را تا عمر دارد خجل خویش می گرداند. تو اما درد تغییر را می فهمیدی. دانه سفت برای جوانه زدن باید طعم رشد را بچشد. کاش بودی و باز هم مرشد مرد شدن می شدی..... کاش..... . آری؛ دم به دم نبودت سخت تر می شود. @enegasht_ir