🔴بحران آب در نصف جهان و جلگههای نصفهجان
#اصفهان از رونق، نصف جهان است و خوزستان، بیرمق و نصفهجان. رونق آن فزون باد و رمق این، افزون. یزد در فلات مرکزی ایران است و خوزستان در مرز فلاکت. کاریزهای آن پرآب باد و رودهای این پرخروش. زاینده رود، جریانی فصلی و زینت اصفهان است و کارون شریان اصلی حیات در رگهای خوزستان. اصل اول در #مدیریت_آب، آمایش سرزمین است، نه آرایش سرزمین. انتقال آب مثل اهدای خون به اضطرار است و به اندازه. آب شرب حق آحاد است اما انتقال آب شرشر، لزوما برای نوشیدن نیست. صنعت فولاد، آبآشام است و کویری که آن را میزبانی میکند، تشنهکام. شروع انحراف سرچشمهها با ماست اما انتهایش ناکجاآباد است.
سدها، این سازههای بتنی غولپیکر، همچون آمبولی ریوی نفس خوزستان را گرفتهاند. هوای اسیدی ناشی از اگزوز نیروگاهها و چپق کارخانجات و پیپ فلرهای نفتی، ابرهای این استان را بخیل کرده است. به لطف مدیریتهای آبکی، بارانی اگر ببارد، سیل میشود و اگر نبارد خشکسالی. ضریب نفوذ فناوری و مدیریت چرخهی آب در کشتزارهای خوزستان اگر ضعیف است، سرچشمهی آن در حاکمیت است، نه در مردم. اگر کشاورزی سنتی در خوزستان پرتی آب دارد، همسایگانش نیز زراعت پستمدرن ندارند.
مردم اصفهان دیروز در بستر خشک زاینده رود، رزمایش وحدت برگزار کردند. صدای مطالبهگری آنها در امنیت کامل شنیده شد و برچسب ضدامنیتی نخوردند. صدا و سیمای ملی چهرهی جماعت مطالبهگر را پخش کرد، نه برای اینکه جمعشان کنند، برای آنکه خاطرجمعشان کنند که مورد حمایتند. مسئولان منطقهای و کشوری به حمایت از مردم اصفهان برخاستند و یحتمل پیوست اجتماعی یک پروژه بزرگ اقتصادی آماده شده است. مدل مطالبهگری مردم اصفهان را باید قاب کرد و آویخت بر سردر سازمانهای مردمنهاد بقیهی استانها.
در خوزستان اما اجتماع بیش از دو نفر، خطر بالقوهی امنیتی محسوب میشود. هر پابرهنهای که پلاکارد به دست میگیرد، لابد ریگی به کفش دارد. بجای دوربین صدا و سیما، دوربینهای مداربسته زحمت پوشش تجمعات را بهعهده دارند. بجای ساندیس، بعضا با آب خنک از معترضان به کمآبی پذیرایی میشود. مردم استانهای اطراف و اکناف که بپاخیزند، اینترنت خوزستان قطع میشود.
یک بام و دو هوا در عدالت، عین تبعیض است. توجه گزینشی به مردم، شکافهای ناخواسته ایجاد میکند. آب، مایه حیات است نه عامل بحرانهای بین استانی. مدیریت آب باید فرابخشی باشد، نه بکشبکشی. آب شرب بر کشت آبی مقدم است. آبی که به احشام رواست، به صنعت حرام است. جلگه نسبت به کویر به کشاورزی سزاوارتر است. صنعت آببر را برِ آب میسازند، نه در بر و بیابان. در کنار حقالله و حقالناس حقابه محیط زیست، حقالطبیعه است. اینها اصول مدیریت آب است. همه را باید با هم دید، همچنان که همه مردم را باید با هم دید.
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648