eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.8هزار دنبال‌کننده
866 عکس
210 ویدیو
11 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است » • گروه #شعر و هنر چامه : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed تبادل نداریم🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
▪▪▪▪ امروز ما دیگر حق نداریم در باب لباس مشکوک، شش ماه صرف وقت کنیم. یک روز از این کارها می کردیم.امروز دیگر ما حق نداریم افتخار کنیم که فروع علم اجمالی را از 80 تا آوردیم 90 تا! [آن زمان] بعضی از طلبه ها بودند که اشکال می کردند که آقا فایده اش چیست؟! [آن زمان] من می گفتم که آقا می خواهیم فرمول فقاهت را، مکانیسم فقاهت را یاد بگیریم؛ می خواهیم بدانیم کسی که فقیه می شود از کتاب وسنت چگونه استنباط می کند احکام الهی را؛ می خواهیم قوتش را پیدا کنیم. برای زور پیدا کردن آدم می رود در ورزش زورخانه، یک وزنه ای را دستش می گیرد، صدبار این جوری ، این جوری می کند؛ هیچ فایده ای هم ندارد، جز اینکه آدم قوی بشود. ما می گفتیم که بحث فروع علم اجمالی و لباس مشکوک و معنای حرفی و مشتق و این حرف های طولانی ای که وجود دارد ، اینها همان دمبل را بالا پایین بردن است ، این وزنه را تکان دادن است، هیچ فایده ای هم ندارد، مگر قوی شدن. آن روز این را می گفتیم اما امروز حق نداریم این را بگوییم! امروز می گوییم آقای ورزشکار اگر می خواهی قوی بشوی برو این باغچه را بیل بزن، این باغچه اینجا افتاده، این بیابان را بیل بزن، افتاده این جور بی صاحب، متروک. قوه ی فقاهت را در کتاب جهاد پیداکنید! در مباحث روز پیدا کنید! بگردید شیوه های جدید برای بانک اسلامی پیدا کنید! #امام_خامنه_ای #تحول #اجتهاد #حوزه #درس_خارج ۶۲/۱/۹ «ولایت و حکومت» ص۲۶۴ - ۲۶۵ 💠 @soha_olom_ensani
▪️ آیت‌الله #شهید_سید_محمدباقر_صدر : یکی از تلخ‌ترین و دشوارترین چیزهایی که ممکن است یک #رهبر یا یک #پیشوا یا یک صاحب #روش را آزار دهد، این است که با جماعتی به سر بَرد که با او هم‌کنشی فکری ندارند و با #اهداف او #زندگی نمی‌کنند و با خط او پیش نمی‌روند. با مردمانی روبه‌رو شود که همه چیز خود را در راه آنان نثار می‌کند، اما آنها اصلاً احساس نمی‌کنند که همه این‌ها در راه آنان است. از این گذشته، به او و به نیت او و به انگیزه‌های او شک هم می‌کنند. این همان آزمون جانکاهی است که امام [علی علیه‌آلسلام] را که برترین درود و سلام بر ایشان باد، می‌آزُرد . اما به‌رغم این آزمون، باز از توان #امام کاسته نشد و اراده ایشان سست نشد. تا واپسین دم ایستاد و تلاش کرد تا از روح بزرگ خود در این #جامعه متلاشی که رو به شک و توقف بُرده، بدمد. تلاش می‌کرد از روح بزرگ خود در آنان بدمد تا این‌که سرانجام در مسجد کوفه به #شهادت رسید. برترین درود و سلام بر او باد . امامان اهل بیت علیهم‌السلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص ۳۴۱. 💠 @soha_olom_ensani
اگر یک وقت احساس کردی بخواهی شکمت را پرکنی از خدا دور خواهی افتاد بگذار از گرسنگی بمیری اما... _ #امام_خامنه_ای #عکس_نوشت #سها_نامه _ 💠 @soha_olom_ensani
• بندگی خدا، خشوع در مقابل خدا موجب میشود که انسان در مقابل هیچ زورگویی خضوع نکند. ۸۸/۱/۲۶ منبع:کتاب سایه سار ولایت، جلدهفتم، نشرمعارف، صفحه۲۱۶ #امام_خامنه_ای #اصلاح_دینی #خط_انقلاب _ @soha_olom_ensani
داستان ناامیدی شهید بهشتی از آموزش در حوزه های علمیه 🔻🔻🔻🔻
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
داستان ناامیدی شهید بهشتی از آموزش در حوزه های علمیه 🔻🔻🔻🔻
من يك داستان كوچكي در زندگي خودم پيش آمـده اسـت، برايتـان نقل ميكنم. در همان اوايل، مدتها بود ــ شايد جمعاً حدود 7 سال ـــ در دوران تحصيلم منطق و كلام و فلسفه را شـروع كـرده بـودم و پـيش استادان مختلف ميخواندم. در تمام اين دوره مرتب به ايـن اسـتادان، در بحثهايي كه داشتند اشكال ميگرفتم. علـتش هـم ايـن بـود كـه شـيوة كتابنويسي و تقرير مباحث منطقي و فلسفي در ايـن كتـاب هـا صـحيح نبود. حالا صحيح نبود خود داستاني مفصـل داشـت. همـان چيـزي كـه فلاسفة جديد را اصلاً برانگيخته است كه از بيخ و بن با فلسفة قـديم بـه جنگ درآيند و مبارزه كنند. با استادان گوناگوني برخـورد كـرده بـودم و اين استادان هم مثل خود بنده كه آن موقع نوطلبهاي بودم، جدلي بودنـد. من جدلي، استاد هم جدلي. من داد بـزن، داد اسـتاد از داد و فريـاد مـن بلندتر. به جايي نميرسيم. به تدريج من از اينكه اصلاً خزانـة پـر ارزش فلسفي خودمان را تا آخرش جستوجو كنم و بگـردم تـا شـايد آگـاهي ارزندهاي كسب كنم، دلسرد شده بودم. چند تا كتاب كه خوانـده بـودم، ديگر تصميم گرفته بودم، سـراغ كتـاب هـاي فلسـفي خودمـان نـروم. و تصادفاً آن موقع چون من علاقة مفرطي به مطالعات فلسفي داشتم، عـازم بودم براي يك دوره مطالعات فلسفي به خارج بروم. حتي رفـتم، شـروع هم كردم. مقدمات مسافرتم را فراهم كردم. در سال 1330 .در اين موقـع يكي از استادان بزرگ در قم، تازه كوششي را بـراي بحـث هـاي فلسـفي آغاز كرده بود. من به سبب آن دلسردي كه داشتم، حتي ديگـر ايـن قـدر انگيزهام قوي نبود كه حالا با ايشان هم تماس بگيـرم، شـايد ايـن اسـتاد ‌جديد بتواند دردي از ما دوا بكنـد. چـون اسـتاداني بـس معـروف تـر بـا عناويني پر طُمطراقتر آمده بودند و من به درس آنهـا رفتـه بـودم و بـاز چيزي كه دل را بگيرد به دست نيامده بود. يكي از دوستان اصرار كرد كه فلاني بد نيست كه تو يكي ـ دو جلسه با اين استاد در تماس باشي.مـن همان موقع مطالعة مباحثي را كه مخصوصاً مربوط به بحثهـاي فلسـفي ميان غرب و شرق بود، در حدود كتابهايي كه به زبـان هـاي فارسـي و عربي و احياناً انگليسي در اينجا به دست ميآمد، براي خودم آغاز كـرده بودم. مخصوصاً بخش مربوط به ماترياليسم ديالكتيك و بحثهايي كه در آن بود. گفت اتفاقاً ايشان هم چنين بحثي را آغاز كرده اند و تو بد نيست كه تماس بگيري. من يك جلسه رفتم به يـك درس غيـر فلسـفي ايشـان. ايشان درس ديگري داشتند كه فلسفه نبود. به صورت مستمع آزاد نشستم در كناري و گوش كـردم. در آن درس و در آن بحثـي كـه ايشـان آن روز داشتند، دو اشكال به نظر من رسيد. سنتي مـن داشـته ام و دارم و آن ايـن است كه اگر در يك جلسهاي، درسي يا بحثـي اسـت كـه مـن عضـو آن نيستم، در كار آنها دخالت نميكنم. يعني به خـودم اجـازه نمـي دهـم كـه همان موقع وقت آنها را بگيرم، سؤالي را طرح بكنم. لذا بـا ايـن كـه بعـداً عدهاي از دوستان سؤالاتي ميكردند، من سؤالم را مطرح نكردم. بعـد كـه جلسه تمام شد و ايشان هم به من لطف شخصي داشتند، قرار شد بـا هـم به يك جايي برويم كه استاد حاضر بودند بروند. گفتم من هم ميآيـم. در راه كه ميرفتم گفتم اين اشكال نسبت به فلان مطلبي كه فرموديد به نظـر من رسيد. قرار شد من اشـكال را توضـيح بـدهم. وقتـي اشـكال را بيـان ‌ميكردم، اين استاد چنان گوش ميداد كه گويي اصلاً اين مطلب را تـا بـه امروز نشنيده است. اينطور با دقت گوش ميكرد. صبر كرد تا حرف مـن تمام بشود. بعد هم چند لحظهاي درنگ كرد. گويي دربـارة صـحبت مـن ميانديشد. بعد خيلي آرام و متين در طي چند جمله پاسخ داد. باز به نظـر من به پاسخ ايشان اشكال وارد بود. اشكالم را بر پاسخ ايشان طرح كـردم. باز مجدداً ايشان با چنان آرامش و طمأنينهاي اشكال مرا گـوش كردنـد و چند لحظه هم درنگ كردند. آنوقت پاسخ دادند. باز به اين پاسخ ايشـان اشكالي به نظر من رسيد. اشكالم را طرح كردم. باز ايشان بـا همـان روش گوش كرد؛ بدون اينكه هيچ تندي يا خودخواهي يـا تعصـب و تشـددي بروز دهد. تا رسيديم به مقصد و ديگر اصلاً مطلـب بـه دليـل بـه مقصـد رسيدن قطع شد، وگرنه بحثمان به جايي نرسيد. ولي اين برخورد در مـن اثري گذاشت و آن اثر اين بود كه با اين استاد ميشود كار كرد. چون بـر خلاف ديگراني كه تا آن روز با آنها برخورد كـرده بـوديم كـه اگـر مـن مطلبي را حتي به دليل خامي با خشونت و صداي بلند مطرح ميكردم، او خامتر از من، چند برابر صدايش را بلندتر ميكرد؛ با ايـن كـه او اسـتاد و مربي بود و بايد مرا از اين راه دربياورد و به راه صحيح بحـث و كـاوش وارد كند، ايشان هرگز اين كـار را نكـرد.چنـان بـا حوصـله، طمأنينـه و متانت فكري و اخلاقي و علميبرخورد كرد كه اين متانـت در مـن اثـر گذاشت و سبب شد عزم رفتن به خارج را فسخ كنم و چنـدين سـال بـا اين استاد سر و كله بزنم و از او استفادهها بكنم. اين روش
▪آنچه برای پیگیران از اعمال و افعال معصوم مطرح بوده است، عمل اینها در مسائل فردی بوده؛ و این از بدبختی های اسلام بوده است، از انحراف های بزرگ اسلام بوده است. ▪همیشه در صدد بوده اند که ببینند امام صادق مثلا در حال سجده به کجا نگاه میکرد، چشم را میبست یا باز میکرد؛ یا در وقت غذا خوردن لقمه را چگونه بر میداشت؛ یا در وقت راه رفتن به این طرف و آن طرف نگاه میکرد یا نگاه نمیکرد. ▪اما در صدد نبوده اند که معلوم کنند در این خط سیر تاریخی کاروان بشر، که امام صادق یک مهره اساسی از این کاروان است، چگونه سیر میکرد و چگونه حرکت میکرد؛ برای ایفای نقش تاریخی خود، چگونه عمل میکرد؟ ۵۱/۱۱/۱۹ حضرت آیت الله سید علی خامنه ای _ کتاب انسان ۲۵۰ ساله، حلقه سوم، جلد اول، چاپ‌ اول _ ۲۵۰_ساله _ 💠 @soha_olom_ensani
اگر کسی لذت ذکر الهی و انس با خدا را چشید، بدانید که هیچ لذت دیگری به دهانش مزه نمیکند. ۷۵/۹/۱۵ #امام_خامنه_ای _ 💠 @soha_olom_ensani
گرفتاران هوای نفس منکرین عرفان و عرفایند 🔻🔻🔻🔻
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
گرفتاران هوای نفس منکرین عرفان و عرفایند 🔻🔻🔻🔻
جنابِ ناب! اگر دستِ من به مقاماتِ ملای جولا، حیدر یغما، علامه دهدار، سیدعلی قاضی، شیخ­ محمد بهاری، سیداحمد کربلایی، جناب دولابی و حسن­ زاده آملی نمی­رسد ولی کرامات آنها را هم انکار نمی­کنم که امامم فرمود: "سعى كن اگر اهلش نيستى و نشدى، انكار مقامات و صالحين را نكنى و معاندت با آنان را از وظايف دينى نشمرى، بسيارى از آنچه آنان گفته‏اند در قرآن كريم به طور رمز و سربسته، و در ادعيه و مناجاتِ اهل عصمت بازتر، آمده است و چون ما جاهلان از آنها محروميم با آن به معارضه برخاستيم. گويند ديد در جوار حضرت معصومه- سلام اللَّه عليها- شخصى او را مى‏كند، پرسيد: چرا صدر را لعن می‏كنى؟ جواب داد: او قائل به وحدت واجب­الوجود است[!]، گفت: پس او را لعن كن! اين امر اگر قصه هم باشد حكايت از يك واقعيت دارد. واقعيت دردناكى كه من خود قصه‏هايى را ديده يا شنيده‏ام كه در زمان ما بوده است. آنان كه انكار مقامات عارفان و منازل سالكان كنند، چون خودخواه و خودپسند هستند هر چه را ندانستند حمل به جهل خود نكنند و انكار آن كنند تا به خودخواهى و خودبينی‏شان خدشه وارد نشود. مادر بُتها بُتِ نفس شماست." (صحيفه امام ج‏18 ص454) _ 💠 @soha_olom_ensani
مبتدی ترین انسان ها، رابطه ی خود را با بوسیله ی نماز آغاز میکنند. برجسته ترین اولیای خدا نیز بهشتِ خلوتِ انسِ خود با محبوب را در نماز میجویند. ۷۰/۷/۱۵ ____ _ @soha_olom_ensani