eitaa logo
دنیای یک کتابخوار
292 دنبال‌کننده
175 عکس
2 ویدیو
0 فایل
اینجا کتابهایی که می خونم معرفی می کنم و شاید بعضی از اوقات دلنوشته های خودم را هم گذاشتم
مشاهده در ایتا
دانلود
وطنم؛ ای شکوهِ پابرجا در دلِ التهابِ دوران ها کشورِ روزهای دشوار زخمیِ سربلندِ بحران ها! ایستادی به جنگِ رو در رو؛ خنجر از پشت می زند، دشمن گویی از ما وُ در نهان،بر ما… وطنم! پشتِ حیله را بشکن حتما خیلی از شما فیلم یتیم خانه ایران را دیدید یا از بقیه بزرگترهایی که در این دوران بودن رو شنیدید، ماجراهای تلخی که بر کشور ایران، در این دوران گذشت مثل قحطی، تیفوس، ظلم های پیش از حدی که بر اثر این اتفاقات توسط خیلی از افراد، شد و.. حالا می خوام یه کتاب خوب و پر از ماجرا برایتان معرفی کنم درباره همین موضوعها. 📖 معلم انگلیسی ✍️ به قلم زیبای خانم: اعظم عینی 📇 انتشارات: کتاب جمکران این کتاب روایتگر داستان دختری هست که بعد از اتفاقات تلخی که برایش پیش میاد، با خان زاده ای، در حالی ازدواج می کنه با آرزوی اینکه تلخی ها تمام شده و دوران خوشیش شروع شده، اما شروع زندگیش، با قحطی بزرگی که در ایران اتفاق می افته هست و دوری از شوهرش، ماهگل تصمیم می گیره که در کنار همسرش به مردمی که در قحطی، گرسنه مانده اند کمک کنه و این اول مشکلات هست برای او. در کنار این ماجراها، شخصیتی هست در داستان که خیلی خوب داره حال و هوای روباه پیر؛ انگلستان نقشه هایی که در این دوران داشته، برای ایران رو نشونمون می ده... برشی از کتاب: ژاکلین بود؛ کسی که حق معلمی گردن ماهگل داشت، کسی که از آداب مهمان بودن و از رعایت حق مردم ایران، از هم‌خون بودن با مردم کشور مادری اش، حرف های قشنگ زیادی می زد... https://eitaa.com/ensiketab
قوم یهود، قومی هستند که از اول به وجود آمدنشان، دوست داشتند نژاد برتر باشند و دنیا در اختیار آنها باشد، اگر فرقه ای به دین آنها گرایش پیدا نمی کرد، در آتش کینه آنها می سوخت، حتی در این راه به بچه کوچک هم رحم نمی کردند. حتما قصه اصحاب اخدود را شنیدید، مردم شهر نجرانی که به جرم اینکه مسیحی بودند، زنده زنده به فرمان پادشاه یهودی با تحریک یهودیان و خاخام‌های مشاورش، در آتش انداخته شدند. 📖 ملکه یمن ✍️ به قلم خانم: محدثه اصلانی 📇 انتشارات: کتاب جمکران روایتی داستانی است بر اساس اتفاقی که برای اصحاب اخدود، پیش آمده است. داستان از زبان دختری به نام آدیا که دختر یکی از خاخام های یهودی است و عاشق ذونواس، پادشاه یمن می شود، نقل می شود. آدیایی که دارای هوش سرشاری است و جان خود را به خاطر مردمش، به خطر می اندازد.... پیشنهاد می کنم این کتاب را بخوانید و بیشتر با اصحاب اخدود و اتفاقات این زمانه، آشنا شوید. برشی از کتاب: هنگامی که به قدرت برسم، تمامی دشمنان و مخالفانم را در مغاکی از آتش خواهم سوزاند. از سخنش برآشفتم و گفتم: «تمام این دشمنی ها ریشه در کینه ورزی و آزارهایی دارند که یهودیان به پارسی ها و نصرانی ها رسانیده اند. ما نیز به سهم خود در آتش این دشمنی ها، هیزم ریخته ایم. حال شما می گویید که می خواهید از سر دشمنی دست به قتل عام بزنید؟... https://eitaa.com/ensiketab
در زمانی که پیامبر «ص» به مدینه، هجرت کردند، مردم این شهر آماده بودند که از پیامبر خدا استقبال کنند، مردمی که تازه نور اسلام به دلهایشان، توسط نماینده پیامبر، تابیده شده بود. اما در کنار این مردم، افرادی هم بودند که خوش نداشتند حضور پیامبر را در این شهر، امثال عبدالله بن ابی که با آمدن پیامبر، پادشاهی اش به خطر افتاده بود و یا یهودیان مدینه که از همان لحظه، شروع کرده بودند به توطئه علیه پیامبر و یارانش. 📖 عاشق ها نمی میرند ✍️ به قلم آقای: حسین امیدی 📇 انتشارات: کتاب جمکران روایتی شیرین و خواندنی است از زندگی حنظلةبن ابی عامر، حنظله ای که پدرش از دشمنان سر سخت پیامبر «ص» بود و از سوی ایشان ملقب به ابو عامر فاسق شده بود، اما خود حنظله، با تحمل سختیهای بسیار، ایمان زیبایی به دین اسلام آورد و با همان زیبایی هم در جنگ احد، به شهادت رسید. ماجرای عاشقانه حنظله و همسرش هم، باعث می شود که خواننده بیشتر مشتاق بشود به ادامه خواندن این کتاب و کنجکاو بشود که آیا این دو دلداده به هم می رسند یا نه... برشی از کتاب: گویی ابوعامر اراده کرده بود نامش در کتاب حیات نوشته نشود و همراه سایر مشرکان در دریاچه آتش افکنده شود. حنظله در دل انتسابش به او را انکار کرد. می‌بایست از صاحب امر کسب تکلیف می‌کرد که آیا برای سرکوب این ابرهه به جمع ابابیل بپیوندد یا عروسش را به خانه ببرد؛ درحالی که عده‌ای به‌دنبال عذر و بهانه بودند تا از این امر شانه خالی کنند، او نمی‌دانست عذرش را بیان کند یا نه. https://eitaa.com/ensiketab
در هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان ایرانی در هر قسمتی از این نبرد که بودند، کاری کردند کارستان. نوجوانان هم در این جنگ، با دلاوری و شجاعت خود، سهم زیادی داشتند، هم آنهایی که از دنیا و آرزوهای خود فاصله گرفتند و رفتند از وطنشان در مقابل رژیم بعث عراق، دفاع کردند و نامشان جاودانه شد در تاریخ دفاع مقدس. 📖 معبد زیرزمینی ✍️ به قلم خانم: معصومه میرابوطالبی 📇 انتشارات: کتاب جمکران داستانی جذاب و خواندنی است درباره نوجوانی به نام الیاس، که هر کاری می کرد، بزرگترها او را به حساب نمی آوردند، تا اینکه حاج غلامحسین رعیت به روستای آنها می آید و او را به جبهه می برد و از او کاری می خواهد که دنیایش با انجام این کار، عوض می شود و او را به دنیایی بالاتر از دنیای خودش می برد. این کتاب، از جمله کتابهایی است که به تقریظ رهبری، مزین شده است. کتابی که پر از اتفاقات تلخ و شیرین است، و در آن شاهد زحمات رزمندگانی هستیم که در دل خاک، کانال می زنند تا دیگر شیر مردان ایرانی، بتوانند از این کانال، عملیات انجام دهند. سلام و درود می فرستیم بر شهید غلامحسین رعیت رکن آبادی و شیرمردان مقنی از یزد و شهید صیاد شیرازی و دیگر مردان سرافراز دفاع مقدس. برشی از کتاب: حاجی از قبل میدانست بچه ها در مقر دانشگاه جندی شاپور مانده اند. دانشگاه خالی شده بود و شده بود مقرارتش. همان اول صبح که رسیدیم، رفتیم سراغشان. دلم شور میزد که جا ماندنم را دست بگیرند و مسخره بازی راه بیندازند، اما هیچ کدام چیزی نگفتند... https://eitaa.com/ensiketab
کمبود اعتماد به نفس در برخی نوجوانان، ناشی از عوامل مختلفی از جمله مشکلات خانوادگی و خجالت است. این کمبود باعث می‌شود که این افراد از ریسک کردن و انجام کارهای بزرگ هراس داشته باشند و مورد تمسخر همسالان قرار گیرند. با این حال، تقویت باور به خود و کسب اعتماد به نفس، می‌تواند به این نوجوانان کمک کند تا بر چالش‌های پیش رو غلبه کنند. 📖 ابراهیم در سرزمین ممنوعه ✍ به قلم: لیلا مدرس پور 🖨 انتشارات: کتاب جمکران لکنت زبان، تنها مانع ابراهیم نبود. از روزی که در مراسم تشییع مادرش، کلمات در گلویش حبس شدند، دنیای او رنگ باخت. همکلاسی‌ها با مسخره‌کردن او، او را به دنیای فانتزی‌اش تبعید کردند. دنیایی که در آن، ابراهیم سوار بر شتر، به دل جبهه می‌زد و با رزمندگانی که در نمایشگاه مدرسه دیده بود، همنفس می‌شد... برشی از کتاب: «ابراهیم به سختی و آرام آرام پاهایش را از قفس مارها بیرون برد. دولا هم همین کار را تکرار کرد. ابراهیم زانویش را بالا آورد و مارها چون تاروپود گوشتی تا زانوهایش کشیده شدند. انگشتان دستش را جلو و جلوتر کشید تا لبه قفس را بگیرد. مارها نوک دماغش را لمس کردند. به قلبش فشار آمد. دستش را بیشتر کشید. انگشت میانی‌اش لبه قفس را لمس کرد و کمی بعد توانست با پنجه دست، قفس را بالا بکشد و به سرعت بیرون برود. لبه قفس را بالا نگه داشت.دولا بجنب. زود باش پسر.» 🆔https://eitaa.com/ensiketab
📚 تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «معبد زیرزمینی» منتشر شد 🔹️در هجدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با محوریت حماسه‌ مجاهدت مقنّی‌های یزدی، تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «معبد زیرزمینی»، رمانی برگرفته از زندگی شهید «غلام‌حسین رعیت رکن‌آبادی» صبح امروز (پنج‌شنبه) در روستای رکن‌آباد میبد یزد منتشر شد. 🖼 متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است: ✏️ بسمه تعالی ✏️ موضوع این رمان تازه و مبتکرانه است، نگارش آن هم شیرین و جذاب است. پرداختن به بخش‌های حاشیه‌ئی ولی مهم و تاثیرگذار دفاع مقدس کار لازمی است که نویسنده‌ی این رمان شیوا از عهده‌ی آن برآمده است. استفاده از مقنّی‌های یزدی را شهید صیاد شیرازی چند بار مطرح کرده بود و ماها از آن مطلع بودیم، اما اهمیت و ظرافت و دشواری آن به گونه‌ئی که در این کتاب تشریح شده برای ما و دیگران امثال ما معلوم نبود. رحمت و رضوان خدا بر این هنرمندان کلنگ به دست. 📝 شهریور ۴۰۲