eitaa logo
دنیای یک کتابخوار
292 دنبال‌کننده
175 عکس
3 ویدیو
0 فایل
اینجا کتابهایی که می خونم معرفی می کنم و شاید بعضی از اوقات دلنوشته های خودم را هم گذاشتم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 امروز ۲۱ دی ماه؛ سالروز شهادت شهید مدافع حرم؛ مجید قربانخانی است 📖 مجید بربری ✍ به قلم خانم: کبری خدا بخش دهقی 📇 انتشارات: دارخوین 🆔https://eitaa.com/ensiketab
📚 بسته کتاب به مناسبت میلاد امام جواد(ع): 📘بزررگسال 📖 مرا با خودت ببر ✍ به قلم آقای: مظفرسالاری 🖨 انتشارات: به نشر رمانی پرحادثه است از دوران امام جواد علیه السلام. رمان داستانی عاشقانه دارد و درباره سه شخصیت بزرگ تشیع در زمانه امام جواد علیه السلام گفتگو می کند. 📘 نوجوان و بزرگسال 📖وسعت آفتاب ✍ به قلم خانم: اکرم کریم زاده 🖨 انتشارات: شهید کاظمی برش‌هایی از زندگی و زمانه امام جواد (ع) 📘نوجوان 📖داستان هایی از زندگی امام جواد (ع) از مجموعه مژده گل ✍ به قلم آقای: مجید ملامحمدی 📇 انتشارات: کتاب جمکران 📖 یک خوشه انگور سرخ ✍ به قلم: فاطمه سلیمانی ازندریانی 📇 انتشارات: نیستان داستانی درباره امام جواد(ع) که از لحظه ورود امام به بغداد تا شهادت ایشان را روایت می‌کند 🆔https://eitaa.com/ensiketab
مادران و همسران شهدا، الگوهای صبر و ایستادگی یک ملت انقلابی مادران و همسران شهدا بسترساز فعالیت‎های مهمی در کشورمان هستند، در دوران هشت سال دفاع مقدس این مادران، فرزندانی تربیت کردند که از جان و خانواده خود گذشتند و امروز بدون شک آنان الگوی یک ملت انقلابی هستند. 📖 سه خواهرون ✍ به قلم خانم: مریم قربان زاده 📇 انتشارات: ستاره ها این اثر ناب، روایت مقاومت ایرانیان در هشت سال دفاع مقدس در پشت جبهه هاست. همچنین این کتاب، نشان می‌دهد فضای معنوی خط مقدم جبهه ریشه در خانواده ایرانی دارد و شیر مردان ایرانی از آنجا عزم رفتن به جبهه می کنند. برشی از کتاب: وقتی داداش علی اصغر به مادرم می گفت دعا کن شهید شوم، مادرم می گفت: «ان شاءالله بعد از ۱۲۰ سال» داداش هم می خندید من برای همه عزیزانم دعا می کنم که عاقبت بخیر شوند. برای برادرهایم، بچه های برادرهایم، خودم، همسرم، بچه هایم و برای همه دعا می کنم با شهادت عاقبت بخیر شوند. این را ازپای روضه هایی دارم که مادرم ما را تابستان و زمستان می برد. 🆔https://eitaa.com/ensiketab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🖤🖤 کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود... سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود.. 🆔️https://eitaa.com/ensiketab
متأسفانه تا کنون نتوانسته‌ایم الگوی مناسبی برای دختران‌مان ارائه دهیم. به عبارت دیگر، نتوانسته‌ایم الگوهای دینی یا ملی را به‌گونه‌ای مدرن و با درک نسل امروز تطبیق دهیم و در اختیار آن‌ها قرار دهیم. به همین دلیل، دختران ایرانی هر روز بیشتر به سمت الگوهای غربی که هیچ تناسبی با فرهنگ و تمدن ایران ندارند، گرایش پیدا می‌کنند. 📘 روشنک کمان خورشید ✍ به قلم خانم: ماه منیر داستان پور 🖨 انتشارات: رؤیا پردازان این داستان به روایت دخترانی می‌پردازد که جان خود را به خطر می‌اندازند تا زندگی مردمی را که به دلایل مختلف در معرض تهدید قرار گرفته‌اند، نجات دهند. در این میان، شیرین با نام ابرقهرمان روشنک، به عنوان رهبر گروه دختران ظاهر می‌شود. او یک قهرمان افسانه‌ای است که با شجاعت و فداکاری خود، الهام‌بخش دیگران می‌باشد. برشی از کتاب: یعنی واقعا باید با تورسان ها بجنگیم؟ من نمی دونم آخرش چی می خواد بشه؟ حالا که همه تون موافقین بیایین برای از بین بردن ظلم ملکه با خونمون، پیمان ببندیم. این هم از پیمان نامه! 🆔️https://eitaa.com/ensiketab
به راستی، همسران شهدا با چه نیرویی عزیزترین افراد خود را به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل می‌فرستادند؟ آن‌ها تنها به خدا و اهل بیت(ع) توکل می‌کردند و امیدوار بودند که هر بار رزمنده‌شان به جبهه می‌رود، سالم بازگردد. دلشان نمی‌آمد که از رفتنشان جلوگیری کنند، زیرا می‌خواستند کاری زینبی انجام دهند و به ندای امام زمان(عج) لبیک بگویند. 📘 سیزدهمین سطر ✍ به قلم خانم: زینب ربانی مکعبی 🖨 انتشارات: روایت فتح این کتاب روایت‌هایی ناب و صمیمی از زندگی جهادگر شهید حسین نجفی، اهل شهرستان فردوس در استان خراسان جنوبی را به تصویر می‌کشد. داستان از دوران کودکی همسر شهید آغاز می‌شود و به روایت لحظات شهادت شهید حسین نجفی ختم می‌ شود. برشی از کتاب: شب از راه رسید. بچه ها را که خواباندم، خواستم بخوابم، اما فکرهای جورواجور ذهنم را آرام نمی گذاشتند تا بودن کنار حسین آقا را حس کنم. خدای من، نکند امشب آخرین شبی باشد که حسین آقا توی خانه است و سرش را روی این بالش می گذارد. پس از این سفر بر می گردد؟ این دلشوره چیست؟ اشک هایم از گوشه چشمم به بالش فرو می رفت. فهمیدم حسین آقا بیدار است. با لبخند گفت: نبینم ناراحت باشی خانم. 🆔https://eitaa.com/ensiketab
دوران کودکی روزگار خنده‌های از ته دل، مهربانی بی توقع، چشیدن طعم واقعی زندگی و باور‌های صادقانه است. دوران کودکی برای هر کسی معنایی دارد، برای یک کودک شاد در دامان پر مهر خانواده پر از خاطرات شیرین است و برای یک کودک کار پر از سختی و حسرت. 📘 «بی‌اجازه و سه ماجرای دیگر» ✍ به قلم خانم: کلر ژوبرت 🖨 انتشارات: مهرک درباره دختر بچه‌ای بامزه، کنجکاو و مهربان است. او مثل همه بچه‌ها رفاقتش ساده و زلال است، گاهی لجبازی می‌کند، گاهی حسادت به سراغش می‌آید. این کتاب از مجموعه ماجراهای دخترانه است که در چهار جلد مجزا با عناوین «گربه نقاشی من و سه ماجرای دیگر»، «بستنی دوم و سه ماجرای دیگر»، «هدیه خدا و سه ماجرای دیگر» و «بی‌اجازه و سه ماجرای دیگر» به قصه‌هایی درباره دختران می‌پردازد. برشی از کتاب: مامان کاسه‌ی آشی را به دستم داد و گفت:« برای حمیده خانم می‌بری؟ همان در سبز تهِ کوچه. طفلکی پیرزن سرما خورده. الان بهش زنگ زدم، منتظر است.» درِ سبز تهِ کوچه باز بود. از حیاط گذشتم و از پله‌ها بالا رفتم. به شیشه‌ی درِ نیمه‌بازِ خانه زدم و بلند گفتم:« برایتان آش آورده‌ام.» یکی از توی خانه با صدایی گرفته، گفت:« به من چه!» 🆔https://eitaa.com/ensiketab
بعضی از افراد به رزق‌های معنوی زیادی دست می‌یابند و به عنوان خادم حرم‌های اهل بیت (ع) مشغول خدمت می‌شوند. آن‌ها با خوش‌اخلاقی و حوصله، زائران حرم‌ها را راهنمایی می‌کنند و از هر طریقی که ممکن باشد، خود را به آب و آتش می‌زنند تا از حرم عمه سادات دفاع کنند. شهید مدافع حرم، مهدی ایمانی، یکی از این افراد است؛ شهیدی که چهارده سال در حرم خانم جان، حضرت معصومه (س) خدمت کرد و در سال ۹۶ به عنوان مدافع حرم حضرت زینب (س) به میدان رفت و در این راه به شهادت رسید. 📖 کنج حرم ✍ به قلم آقای: محمدرسول ملاحسنی 🖨 انتشارات: شهید کاظمی روایتهایی ارزشمند و همسرانه است از زندگی شهید مدافع حرم؛ مهدی ایمانی. چند نکته اخلاقی که از کتاب استخراج کرده‌ام و مایلم با شما مخاطبین عزیز به اشتراک بگذارم: شهید ایمانی، با اعتقاداتی زیبا و عمیق، همواره تلاش می‌کرد تا آن‌ها را در عمل به نمایش بگذارد. او در هر شرایطی از توسل به اهل بیت (ع) غافل نمی‌شد. زمانی که در حرم به عنوان خادم فعالیت می‌کرد، خود را موظف می‌دانست که با خوشبو کردن خود و رعایت پاکیزگی، به بهترین نحو به خادمی بپردازد. برشی از کتاب: اولین باری که همراه مهدی به حرم رفتم عصر روز جمعه بود، درست آن موقعی که شنیدن صدای زیارت آل یاسین از بلندگوی صحن ها روح آدم را زنده می کند، حس قشنگی بود که برای اولین بار با شوهرم به حرم پا گذاشته بودم، آن هم شوهری که خادم رسمی همین درگاه است و از این به بعد قرار بود مایه امید من و تکیه گاه زندگی مشترکمان باشد. 🆔https://eitaa.com/ensiketab
برای نوجوانان، سفر همواره مملو از هیجان و ماجراهای کوچک و بزرگ است. در طول سفر، آن‌ها تمایل دارند تجربه‌های گوناگونی را کسب کنند و با مردم آن شهرها و آداب و رسومشان بیشتر آشنا شوند. 📘 شهرزاد، دختر شرقی، جلد ۱ ✍ سرپرست نویسندگان: محمدرضا سرشار 🖨 انتشارات: به نشر شهرزاد، دختری کنجکاو و عاشق ماجراجویی، همراه با خانواده‌اش سوار بر کشتی‌ شدند که قرار بود آنها را به سفری هیجان‌انگیز به دل دریا ببرد. پدر دانا، مادر مهربان و دوقلوهای شیطان، همگی مشتاق بودند تا دنیای جدیدی را کشف کنند... برشی از کتاب: شهرزاد با علاقه به دور و برش نگاه کرد تا شکل جزیره ماهی را در ذهنش تصور کرد. جزیره ای به شکل یک ماهیِ خیلی بزرگ، که روی دریا به خواب رفته و بی حرکت مانده بود. جزیره ای سر سبز و ساکت، که حالا پناهگاه امنی برای آنها شده بود. بعد از نجات از دریا، او دیگر می توانست، با خیال راحت، نفس بکشد... 🆔https://eitaa.com/ensiketab