انتشارات صریر
🔺️ بهزودی منتشر میشود ... 🔸️دمشق شهر عشق روایتی لبریز از عشق و دلهره در هوای دمشق 🔹️داستان زنی ک
تازه عروسی که گلوله خورده و هزاران کیلومتر دورتر از وطنش در غربتِ مسجدی رها شده...
مبارزهای که نمیدانستم کجای آن هستم و قدرتی که پرده را کنار زد و بیاجازه داخل شد.
از دیدن صورت سیاهش در این بیکسی قلبم از جا کنده شد و او از خانه تا اینجا تعقیبم کرده بود تا کار مرا را یکسره کند که بالای سرم خیمه زد، با دستش دهانم را محکم گرفت تا جیغم در گلو گم شود و زیر گوشم خرناس کشید :«برای کی جاسوسی میکنی ایرانی؟»...
📌به زودی منتشر میشود...
#دمشق_شهر_عشق
@entesharat_sarir
انتشارات صریر
🔺️ بهزودی منتشر میشود ... 🔸️دمشق شهر عشق روایتی لبریز از عشق و دلهره در هوای دمشق 🔹️داستان زنی ک
💚 داستان دمشق شهر عشق؛ عاشقانهای پُر دلهره در هوای دمشق...
▪️هنوز میترسیدم که با نگاهم دورم گشتم و دیدم کنارم نماز می خواند. نماز خواندنش را زیاد دیده و ندیده بودم بعد از نماز گریه کند که انگار تنگنای این محاصره و سنگینی این امانت طاقتش را تمام کرده بود.
خواست به سمتم بچرخد و نمیخواستم خلوتش را خراب کنم که دوباره چشمانم را بستم تا خیال کند خوابم و او بی خبر از بیداری ام با پلک هایم نجوا کرد: «هیچوقت نشد بگم چه حسی بهت دارم؛ اما دیگه نمی تونم تحمل کنم... .»
▫️پشت همین پلک های بسته، زیر سرانگشت عشقش تمام تارهای دلم به لرزه افتاده و می ترسیدم نغمة احساسم را بشنود. نمی توانستم چشمانم را به رویش بگشایم که گرمای عشقش، ندیده دلم را آتش میزد و همزمان رگبار گلوله خلوت حرم را به هم ریخت...
📍 به زودی منتشر میشود.
#دمشق_شهر_عشق
@entesharat_sarir