سلسله یادداشتهای #زن_و_رسانه؛ یادداشت پنجم
زن و کنشگری در رسانه
نسبت میان زن و رسانه در 3 سطح بروز دارد. سطح اول زن بهمثابه کنشگر است که در نقشهایی چون بازیگر، مجری، نویسنده، کارگردان، تهیهکننده و... ظاهر میگردد. سطح دوم زن بهمثابه مخاطب است که در جایگاه بهرهبردار و مصرفکننده قرار میگیرد و سطح سوم زن بهمثابه موضوع و پیام است. یعنی برنامه یا درباره زن است یا دلالتهای جنسیتی بارز دارد. شاید بتوان گفت که عمده چالشهای ما در حوزه زن و رسانه به سطح اول مربوط است و در سطوح دیگر مسائل ما تابع روندهای اجتماعی جامعه ایران است.
در سطح اول چالشهای ما در دو حوزه کلان مطرح میشوند. حوزه اول ناظر به مباحث فقهیِ زن و کنشگری در رسانه است. اختلاط با نامحرم، گریم و آرایش زنان، نگاه به نامحرم، جذابیتهای زنانه و... حوزه دوم نیز مسائل مربوط به حضور موثر، کنشگری مستقل و فعالیت زنان در عرصه رسانه و برنامهسازی است که شامل محدودیتهای عرفی، مناسبات صنفی و موانع ساختاری میگردند. برای حل مسائل و چالشهای حوزه اول نیازمند طرح پرسشهای دقیق در زمینه مناسبات زن و رسانه با رویکرد فقهی و فلسفی هستیم. چارچوبهای حضور زن در رسانه بهویژه در قاب تصویر را باید با ارجاع مسالهمحور و دقیق به فقه طراحی کنیم و تعاریف بومی از عناصر جذابیت در رسانه و سازوکار استفاده از ظرفیت زنان را باید با ابزار حکمت و فلسفه ارائه کنیم. هردوی این عرصهها در ساحت اندیشهورزی دارای خلاءهای تئوریک جدی هستند و بیش از پیش نیازمند بحث و نظر میباشند.
از سوی دیگر مسائل ساختاری و موانع جنسیتی و فرهنگی پیش روی بانوان در زمینه کنشگریِ رسانه به ویژه در سطح تولید و برنامهسازی موثر و مستقل نیز باید به طور جدی مورد چارهاندیشی واقع شده و سازوکار استفاده از ظرفیت زنان در فرایندهای طراحی و ساخت برنامههای تلویزیونی و آثار سینمایی در کشور تسهیل گردد. زیرا هیچ تردیدی در ضرورت حضور موثر زنان در این عرصه به ویژه در نقش نویسندگی و کارگردانی وجود ندارد.
ماده ۶۳۸ ق.م بیش از دو دهه است که کارآمدی خود را برای کنترل وضعیت بیحجابی از دست داده و الان عدهای برای مدیریت غائلهی کشف حجاب و برهنگی ما را به آن حواله میدهند!
@eqbali62
برخلاف تصور دوستان، تبصره ماده ۶۳۸ ق.م در این لایحه نسخ نشده است. ضمن اینکه در اصلاحات نهایی متن لایحه توسط نمایندگان محترم مجلس، استناد به آن هم برای رفع نگرانی متدینین مبنی بر عدول لایحه از حجاب شرعی گنجانده شده و قطعا رای خواهد آورد.
اطلاعرسانی کنید
@eqbali62
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ...
چقدر این روزها از این آیه دور شدیم...
سلسله یادداشتهای #زن_و_رسانه؛ یادداشت ششم
ضرورتِ شکستِ هیمنهی روایتِ زن موفق در رسانه
ابوالفضل اقبالی
رسانه در عرصه بازنماییِ تصویر زن مطلوب و ایدهآل تابع و پیرو جامعه است. تصویری که از الگوی مطلوب زن در فضای اجتماعی و ذهنیت نخبگان و مردم وجود دارد در رسانه نیز پمپاژ میگردد. اگرچه رسانه باید در این زمینه حیثیت استقلالی خود را حفظ کرده و خودش برای جامعه نیز تصویر بسازد، اما واقعیت این است که این تعامل بیشتر از سمت جامعه به رسانه هدایت میگردد. لذا روایتی که از زن ایدهآل در رسانه هژمونی دارد و صدای غالب در سینما و تلویزیون به شمار میرود، روایتِ «زن موفق» است.
زن موفق در فاهمهی جامعه ایرانی در زمانه فعلی چه ویژگیهایی دارد؟ این تصویر براساس کدام مولفههای اصلی و محوری ساخته و پرداخته و بازنمایی میگردد؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا به واکاوی این مفهوم در جامعه بپردازیم. واقعیت این است که زن موفق در گفتمان غالب در جامعه ایرانی به زنی اطلاق میگردد که میان الگوهای سنتی و مدرن در رفت و آمد بوده و انتظارات و الزامات هر دو الگو را توامان برآورده میسازد. در این ذهنیتِ نادرست و نادقیق، زنی که ملتزم به خانواده و نقشهای خانگی خود بوده و فعالیتهای زنانه خود در خانواده را به نحو احسن انجام میدهد و در عین حال حضور پررنگ و حرفهای در جامعه داشته و سهم روشن و محسوسی از مناسبات اقتصادی، علمی، ورزشی و... در فضای کشور را کسب کرده است، زن موفق و الگوی مطلوب و ایدهآل است. این تصویر عیناً در فضای رسانه نیز غلبه یافته و هیمنهای شکستناپذیر دارد.
این تصویر از زن موفق آشکارا نادرست و غیرمنصفانه است و باعث اخراج بیش از 90 درصد بانوان جامعه از دایره این تصویر شده و عملاً بانوانی که به تعبیر من «ابرزن» هستند امکان رقابت با یکدیگر در عرصه الگوی زن موفق را پیدا خواهند کرد. زیرا بدنه متوسط و معمولی زنان جامعه توفیقِ سازگاری با این تصویر را نداشته و تحت فشار نقشیِ مضاعفی که این الگو برای آنان ایجاد میکند، دچار آسیبها و اختلالات بسیار روانی و جسمی خواهند شد. لذا باید تصویر زن موفق و الگوی ایدهآل و مطلوب از او در رسانه را بازسازی و هیمنه روایت موجود را فرو ریخت. این کار چگونه اتفاق خواهد افتاد؟ با ارائه روایتِ بدیل تحت عنوان «الگوی سوم زن». انشالله در یادداشتهای بعدی به مختصات این روایت بدیل توضیح خواهم داد.
@eqbali62
اگر واقعبینانه به مختصات میدان و بضاعت خود بنگریم تصدیق خواهیم کرد که لایحه حجاب و عفاف در حقیقت در راستای حفظ اقتدار پلیس و ممانعت از لطمه به حیثیت او در ساحت رسانه گام برداشته است.
@eqbali62
بزرگترین دروغی که درباره لایحه میگویند این است که براساس آن کشف حجاب به رسمیت شناخته شده و صرفاً با برهنگی برخورد میشود. اما حقیقت آن است که برهنگی با دستگیری فوری پلیس و کشف حجاب با احراز هویت هوشمند و جریمه نقدی مواجه خواهند شد.
به مردم دروغ نگویید!
@eqbali62
دروغ دیگری که مخالفان درباره لایحه میگویند این است که جلوی امر بهمعروف را میگیرد! در حالیکه لایحه به درستی مرز میان امر به معروف و توهین را مشخص و با توهین به شهروندان برخورد کرده است. از قضا برخی از مخالفان لایحه سابقه خوبی در امر به معروفِ محترمانه و بدون توهین به شهروندان ندارند!
@eqbali62
موضعگیری صریح درباره لایحه حجاب
ابوالفضل اقبالی
امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند اظهارنظر صریح و بدون ابهام درباره لایحه حجاب هستیم تا بلاتکلیفی موجود میان نخبگان اجتماعی، مردم و مسئولان در این فضای مشوش برطرف شود. من هم به نوبه خودم در این یادداشت قصد دارم موضع شفاف و صریح خود را درباره لایحه عرض کنم:
1) لایحه حجاب و هرگونه برخورد انتظامی و کیفری با مساله حجاب قادر به حل معضل حجاب در جمهوری اسلامی نبوده و صرفا در بهترین حالت میتوانند سدّی در برابر گسترش روند فزاینده کشف حجاب و برهنگی باشد. حل معضل حجاب را به نهادها و سازوکارهای دیگری باید سپرد که قبلا تفصیلا درباره آن سخن گفتهام
2) لایحه منتشر شده حجاب از نظر من متن «کمنقص» و رو به جلویی است که بسیاری از مطالبات بدنه مدینین و عموم مردم جامعه در مواجهه با اقلیتِ هنجارشکن را پاسخ خواهد داد. اگرچه همین نقایص و ایرادات موجود در متن نیز باید و حتما اصلاح خواهد شد انشالله
3) لایحه از حدود الهی و حجاب شرعی عدول نکرده و هم در متن منتشر شده تعبیر «بیحجابی» دلالت بر حجاب شرعی دارد و هم در ویراست نهایی که به صحن خواهد رفت استناد به تبصره ماده 638 ق.م در آن گنجانده شده تا تصور احتمالیِ نسخ این ماده را از بین ببرد.
4) لایحه اقتدار پلیس را از بین نبرده است بلکه با سازوکارهای طراحی شده در آن دیگر اساسا ضرورتی به اجبار پلیس به درگیر شدن با بانوان بدون روسری در کف خیابان وجود ندارد. پلیس وقتی خانم برهنه یا نیمه برهنه را در خیابان جلب کند کسی دوربین به دست نمیشود و هیاهو و جنجال به راه نمیاندازد. زیرا برهنگی بسیار بسیار اندک است. اما اگر شهروند بدون روسری را دستگیر کند احتمال درگیری کف خیابان و افزایش تصاویر و فیلمهای درگیری که امکان موجسواری دشمنان را فراهم میکند، افزایش مییابد. بالاخره دستگیری 1 درصد جامعه کجا و دستگیری 15 درصد کجا! این لایحه اتفاقا در راستای صیانت از اقتدار و اعتبار پلیس عمل کرده است.
5) من درباره ماده 64 لایحه با تمام اختلاف نظری که با مخالفان دارم و این ماده را روی کاغذ بسیار پیشرو و کاملا اسلامی میدانم اما برای ممانعت از تبعات احتمالی آن در کف میدان با حذف کامل این ماده و ارجاع این موضوع به قانون حمایت از آمرین به معروف موافقترم
6) امروز در آستانه مطرح شدن لایحه در صحن مجلس تنها مطالبه ما باید درخواست تصویب کلیات لایحه و ارجاع جزئیات آن به کمیسیون قضایی یا فرهنگی جهت اعمال اصلاحات باشد. وگرنه رد کلیات لایحه در مجلس به معنای پایان حجاب در جمهوری اسلامی خواهد بود.
والعاقبه للمتقین
@eqbali62
سلسله یادداشتهای #زن_و_رسانه؛ یادداشت هفتم
از خانواده دینی تا خانواده رسانه ای
خانواده یکی از نهادهای مهم جامعه بشری است که زیربناییترین و اولین نهاد اجتماع به شمار میرود. تاثیر خانواده بر رشد، تعادل و شکوفایی افراد و جامعه به حدی است که هیچ صاحبنظری نمیتواند آن را انکار کند. از این رو ادیان الهی از جمله دین اسلام بر ضرورت تشکیل و حفظ این نهاد تاثیرگذار، تاکیدات بسیار نموده اند. لذا در یک جامعه ایده آل و مطلوب، محوری ترین کارگزار تعلیم و تربیت و جامعه پذیری افراد، خانواده بوده و افراد در درون خانواده، ارزش ها و هنجارهای متناسب با زندگی اجتماعی را فرا می گیرند. مشاهده روند تغییر و تحولات در سبک زندگی و ساختار خانواده های ایرانی و نیز کمرنگ شدن نقش و تاثیر این نهاد در فرایند جامعه پذیری افراد، نشان از نفوذ و تاثیر الگوهای مدرن از خانواده در جامعه ایرانی می باشد که توسط رسانه های مختلف از جمله تلویزیون ارائه و تایید می گردند. خانواده ایرانی امروزه با مسائل اساسی و بعضا بحران آفرین مواجه است. امروزه به دلیل غلبه فرهنگ مدرن بر فضای فرهنگ سنتی و اصیل جامعه ما توسط رسانه ها، شکاف نسلی قابل توجهی میان والدین و فرزندان آن ها به چشم می خورد و این مساله زمینه ساز پیدایش بحران های هویتی و رفتاری در میان جوانان گردیده است. از سوی دیگر الگوهای خانوادگی ارائه شده توسط رسانه ملی نیز به نظر می رسد نه تنها پاسخ در خور توجهی به این مساله در میان خانواده های ایرانی نداده است بلکه بر شدت این شکاف و فاصله نیز در بعضی مواقع افزوده است.
بهطور کلی روند تولیدات و سریالهای رسانه ملی در دهه اخیر در جهت تقویت سبک زندگی اسلامی – ایرانی از خانواده نبوده و تصویر ارائه شده از خانواده ایرانی دچار معضلاتی چون شکاف نسلی، سبک زندگی مصرفی و مدرن، غلبه ارزش های سکولار و غیر دینی، هسته ای شدن خانواده و خروج از مدل خانواده گسترده و تعاملات محدود فامیلی و خانوادگی، کم رنگ شدن ارزش های سنتی و دینی، ضعف و عدم تدبیر والدین در تربیت و پرورش فرزندان، فرزند سالاری و عدم توجه و احترام به جایگاه والدین و بزرگترها، تضعیف جایگاه مرد در ساختار قدرت خانواده و تاکید بر مدیریت دوگانه و در عرض هم زن و مرد در خانه و مواردی از این قبیل است.
این تصویر ارائه شده از خانواده و سبک زندگی آن در آثار و تولیدات تلویزیونی داخل کشور تحت تاثیر گفتمان هالیوودی حاکم بر جریان سینما و تولیدات ماهواره ای در غرب است. در سینمای هالیوود و تولیدات ماهواره ای نه تنها خانواده به معنای گسترده و سنتی هیچ جایگاهی ندارد بلکه خانواده هسته ای نیز دچار معضلات بسیاری از قبیل خیانت های زن و شوهر به یکدیگر، تاکید بر هم خانگی به جای ازدواج، فاصله و تفاوت ارزشی و گفتمانی نسل جدید با نسل گذشته، عدم توجه به کارکرد تربیتی زن، بی میلی به فرزند داشتن و نیز زن محوری و مرد ستیزی است. در سینمای هالیوود این هویت فردی و مدرن افراد است که جایگزین هویت و اصالت خانوادگی او شده است. این تاثیر پذیرفتن آثار و تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشور ما و جریان حاکم بر آن ها از محتوای رسانه ای و سینمایی غرب و هالیوود نشان دهنده تاثیر جهانی شدن ارتباطات و رسانه ها بر ارزش ها و نگرش های افراد و در نوردیدن مرزهای کشورها و از جمله مرزهای ایران است. این تصویر از خانواده در حالی است که الگوی اسلامی – ایرانی خانواده مبتنی بر ارزش ها و اصولی چون قیومیت و سرپرستی مرد به عنوان مدیر خانه، ارتباط صمیمی و مبتنی بر احترام میان والدین و فرزندان، محوریت زن در خانه و تاکید بر نقش تربیتی وی، تاکید بر خانواده گسترده و تعاملات وسیع فامیلی و خانوادگی، وجود عزت و محبت در تعامل میان همسران و سایر ارزش های دینی و سنتی از این قبیل می باشد.
@eqbali62