اِࢪیحا(:
ارباب رو کرد سمٺ لشگر دشمݩ...
إݩ لم ترحمونے
به من رحم نمیکنید ...
فَرحَموا هذا طفݪ
بہ این بچہ رحم کنید ...
ماهے رو کھ از آب بیرون میندازین ..
تا لحظه اے ک جون داره
خودشو از رو زمیݩ بلند میکنه ...
خودشو بالا پایین میندازه ...
اِࢪیحا(:
إما تَروُنَهُ کیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً....🥀🥀
عرݕ ایݩ لحظـه رو میگہ تلظے...🥀
اِࢪیحا(:
ابے عبدالله نشون داد بچہ رو ... سر روشونہ میفته همش...
ارباݕ فرمود ..
ببینید ..
داره تلظے میکنه ..💔
یعنی آب بهش بدے میمیره ..آب بہش ندے هم میمیره..🥀💔🥀
اِࢪیحا(:
إݩ لم ترحمونے به من رحم نمیکنید ... فَرحَموا هذا طفݪ بہ این بچہ رحم کنید
بعضی از پیر مرد هاے سپاه بلنــد شدݩ..
گفتن حسین ؏ درسٺ میگه ..
ما با بچہ جنگ نداریم!