#آموزش_سیاسی
✅نظام سیاسی چیست؟
نظام سیاسی یا رژیم ، شبکه ای از روابط است که حکومت ها از راه آن برون دادها ( سیاست ها ) را در پاسخ به درون دادها ( تقاضا یا مطالبات ) جامعه بوجود می آورند . به سخن دیگر نظام سیاسی ،از این رو نظام است که درون یک مجموعه بزرگتری قرار داشته ( نظام بین الملل) و دارای روابط متقابل است . از این رو سیاسی است که در روابط متقابل به توزیع قدرت ، ثروت و منابع در جامعه مربوط می شود . نتیجه اینکه نظام سیاسی یا رژیم عبارتست از " نظام فرمانروایی " که به رغم آمدن و رفتن حکومت ها بر جا می ماند . مثلا حکومت احمدی نژاد ، حکومت حسن روحانی در نظام جمهوری اسلامی یا حکومت هویدا و اعلم در نظام سلطنتی قبل از انقلاب . . لذا کارکرد اصلی حکومت عبارتست از قانونگذاری و اجرای قانون و تفسیر قانون ( قضاوت ) . حکومت ها را می توان با انتخابات ، جانشینی پادشاه ، کودتا و مانند آنها تغییر داد ولی نظام سیاسی یا رژیم یا با مداخله نظامی مثلا حمله آمریکا به عراق ، انقلاب مانند انقلاب ایران و مانند آن می توان تغییر داد . نظام سیاسی یا رژیم موقعی اعتبار خودرا خواهد داشت که در نظام بزرگتر یعنی نظام بین الملل شناخته شده ( شناسایی شود ) و در تعامل با آن باشد . روش های شناسایی به دو صورت است . در شناسایی دو فاکتو ، سایر نظام ها بنا به دلایلی شناسایی شرطی و محدود انجام می دهند چرا که معتقدند نظام جدید هنوز نمی تواند تعهدات بین المللی را اجرایی کند . مثلا در خصوص امارت اسلامی افغانستان که توسط طالبان ایجاد شده برخی کشورها بر اساس شناسایی دو فاکتو با این کشور مراوداتی انجام می دهند . نوع دیگر شناسایی ، شناسایی دوژوره است که اینجا نظام سیاسی مورد بحث کاملا در عرصه بین الملل به عنوان یک بازیگر شناسایی می شود و دارای حقوق دیپلماتیک می گردد . و نتیجه اینکه در حال حاضر پنج گونه رژیم یا نظام سیاسی در جهان وجود دارد :
الف - چند سالاری غربی
ب - دموکراسی های جدید
ج - رژیم های آسیای شرقی
د - رژیم های اسلامی
ه - رژیم های نظامی
انشاالله بیشتر در این خصوص خواهم نوشت .
منبع : کتاب سیاست اندرو هیود
@amniatemeli
#آموزش_سیاسی
🔸 دولت رفاه ( Welfare State):
بنا به تعاریف متعدد ، دولت رفاه دولتی است که سازماندهی قدرت را آگاهانه برای تغییر نیروهای بازار، دستکم در سه جهت به کار میبرد (تضمین حداقل درآمد، محدود کردن دامنهی عدم اطمینان اجتماعی و خدمات اجتماعی) یا در تعریفی دیگر دولت رفاه در کنار خانواده و بازار یکی از سه منبع کنترل خطرات اجتماعی به شمار میآید با تنظیم حقوق و فعالیتهای بخش خصوصی مانند تأمین اجتماعی، سلامت، آموزش و مسکن برای افراد و خانوادهی آنها.
دولت های رفاه معمولا پنج مولفه دارند :
1- کالازدایی؛ اینکه حقوق بیکاری و قوانین کار تا چه حد بازار کار را محدود میکند.
2- نقش مکمل دولت ؛ اینکه دولت به چه میزان خدمات اجتماعی را به خانواده و بازار محول میکند و تا چه حد خود آن را به عهده میگیرد.
3- لایهبندی؛ اینکه خدمات اجتماعی به شکل نابرابر و بر اساس گروهبندیهای شغلی و جایگاه اجتماعی توزیع میشود، یا برابر بر پایهی حقوق شهروندی.
4- توزیع ثروت؛ تاثیر نظام مالیاتی بر توزیع ثروت در جامعه
5 -اشتغال کامل؛ دولت را از نظر جدیت در تدوین و اجرای سیاستهای افزایش موقعیتهای شغلی در نظر میگیرد.
با در نظر گرفتن این پنج مؤلفه، دولتهای رفاه در کشورهای پیشرفتهی سرمایهداری را به سه گروه تقسیم میکند: لیبرال، محافظهکارانه و سوسیالدموکراتیک
دو عامل صنعتی شدن و گسترش دموکراسی از مهمترین عوامل ایجاد دولت های رفاه است . .دولت رفاه به معنی وجود سیاست های سنجیده و هوشمندانه ای در زمینه تأمین دست کم حداقل استاندارد زندگی برای همه و ارتقای برابری در فرصت های زندگی است و در آن هیچ تردیدی در زمینه ضرورت تمرکز همه نهادهای رسمی بر تأمین خدمات همگانی وجود ندارد. در ادبیات سیاسی موجود در زمینه دولت رفاه، تأکید بر دو اصل اساسی مورد ادعاست: تأمین خدمات رفاهی برای تضمین بقا در شرایط اقتصاد آزاد، و وجود دولت دموکراتیک. در این نظام دولت وظیفه دارد که امکانات بهداشتی درمانی، بیکاری و بازنشستگی، تأمین مسکن و خدمات آموزشی و مانند آن را از زمان تولد تا مرگ برای همه شهروندان تأمین کند.
از آنجا که دولت رفاه دولتی است که در آن تأمین و بهبود رفاه عمومی وظیفه قانونی نهادهای قدرت بوده و در این نظام دولت به همه کسانی که به هر دلیل نتوانند هزینه های خود را تأمین کنند یاری رسانی می کند( این کار از طریق پرداخت مستمری -حداقل درآمد - و یا کمک های نقدی دیگر انجام می شود). منتقدان معتقدند که در دولت رفاه، علاوه بر ایجاد نابرابری، انگیزه لازم برای فعالیت اقتصادی از شهروندان گرفته خواهد شد و همچنین حق دخالت دولت در همه عرصه های زندگی شهروندان توسط دولت و تنگ شدن حیطه اختیار و آزادی شهروندان نتایج بدی برای جوامع نوین به دنبال خواهد داشت.
منبع : کتاب سیاست اندرو هیود
@amniatemeli