اشارت
خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر
#کربلا_و_رازی_که_شهدا_متوجه_آن_بودند
آنچه ما را دعوت می کند تا به راز شهید و شهادت در حضور تاریخیِمان بیندیشیم، جمله حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» است که بعد از قبول قطعنامه این طور بیان داشتند:
« خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.»
حال سؤال این است! در این آغازِ راه مبارزه که پس از قبول قطعنامه و تمامشدن جنگ با صدام در میان است، چه چیزی باید مدّ نظر ما باشد که حضرت امام از خداوند تقاضا میکنند تا او خودش چراغ پر فروغ شهادت را حافظ و نگهبان باشد؟...
@esharat
ما و آغازی دیگر در محرم.pdf
108.2K
#نمیدانم برای جناب حافظ در مسیری که رو به سوی آن داشت و میتوان آن را افق حضور او نامید، با چه امری روبرو میشود که زبانش برای سرودن این غزل به گفت آمد؟ ولی بنده در این روزها و در این #آغازی_که_ماه_محرمِ_امسال_در_مقابل_بنده_گشوده_شده از این غزل چنین افقی را مقابل خود یافتهام که ذیلاً عرض میکنم. حال این شما و این غزل وآنچه در دل این کلمات در مقابل شما گشوده میشود....
#استاد_طاهرزاده
#زبان_اشارت
#غزل ۱۲۵ حافظ
@esharat
.
#قرآن_بانک_سکوت_چندین_ساله_حضرت_محمّد«صلیاللهعلیهوآله»
🔹 جلسه تفسیر قرآن شنبههای #استاد_طاهرزاده
تفسیر سوره مبارکه "العلق"
جلسه پنجم
امروز شنبه، ساعت ۱۸:۰۰
به صورت زنده از طریق #سها_روم
https://www.skyroom.online/ch/sohasima/tafsir
زبان قران.pdf
121.8K
قرآن؛ بانک سکوت چندین ساله حضرت محمّد«صلیاللهعلیهوآله»
بسم الله الرحمن الرحیم
«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذي خَلَقَ(1) خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ(2) اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ»(3)
هدایت شده از اشارت
#شهید_حججی_وجدان_تاریخی_ما
حقیقتاً قصه ی شهید حججی قصه ی همگان است، هرچند روزمرگی ها موجب فراموشی مان می شود ولی چیزی نمی گذرد که با صحنه هایی روبرو می شویم که بازگو کننده ی چیزی است که فراموش کرده بودیم و به خود می آئیم. راستی اگر پدیده ی شهید حججی و آن استقبال و توجه همگانی نبود ما فکر میکردیم که هنوز در دوره ای هستیم که انقلاب اسلامی آغاز آن بوده است؟
@tashakole_esharat
جهان اشارت ، انضباط حضور ، مد نظر آوردن.mp3
4.98M
#جهان_اشارت ، #انضباط_حضور ، #مد_نظرآوردن
گزیده ای از جلسه دوم
در #جست_و_جوی_زبان_اشارت
گفت و گو با #استاد_طاهرزاده
⏱5 دقیقه : 55 ثانیه
@esharat
هدایت شده از جیم
13.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو زنی مردانه ای، سالاری و از مرد هم پیشی.
جامه جنست زن است، اما
درد و غیرت در تو دارد ریشه ای دیرین.
کم مبین خود را، که از بسیار هم بیشی.
گوهر غیرت گرامی دار، ای غمگین.
مرد، یا سالار زن، باید بدانی این ،
کاندرین روزان صدره تیره تر از شب،
اهل غیرت روزیش درد است.
خواه در هر جامه، وز هر جنس،
درد قوت غالب مرد است...
هدایت شده از جیم
🔹 پدر کودک، یوسف عزیز، در نوار غزه، در حال وداع با کودک مظلوم و شهیدش.
🔰 اخبار لحظهای از عملیات #طوفان_الاقصی در کانال #اخبار_سرزمین 👇👇
🔸 @AkhbareSarzamin
هدایت شده از جیم
غزه خون بپاست
غزه پیش از این گفتهام :
غزه کربلاست
اینکه جسم او
بر زمین مانده است
چند ماهه است؟
خون او
پاشیده در هواست
خون من
مانده است
بنگی است
راکد است
خون من تیره است گندیده است
مثل چشمان من
ای پدر
خوش بحال چشمهای تو
خوش بحال هوی هوی و های تو
سر بلند کن قدم بزن
نفس بکش در هوای دود
پربکش پرنده باش
چون امام خویش تشنه باش
به آسمان برو
به آسمان بگو
کربلا آسمان غزه است
مهر مادری
همچنان بپاست
ما دیدهایم
پاییدهایم
پرستیدهایم
آفتاب را
هر سحر
که فاطمه بر آسمان طلوع میکند
ناممان امید
شعارمان استقامت است
هدایت شده از اشاره های ناخوانا
راهِ قدس مان چه نزدیک است
باز خون جاریست خون جاریست
هان دوباره در دل غزه خبر هاییست
هان خبر از آسمان آورده اند انگار
آری آری این خبرها حاکی از آن است
باز سمت آسمان راهیست
باز خون جاریست خون جاریست
و شهادت آری آری شاه راهیست
من نمی گویم ولی آنها که هم دیدند و هم آن را چشیده اند میگویند:
که شهادت هست دراوزه به سوی آسمان
گو هزاران در ز غزه باز گشته
گو خداوندی که رفته باز گشته
آه خون جاریست
خونْ، جاریُّ و
زخم آن سخت کاری و
کار می آید از این زخمی که دارد غزه ی مظلوم
اینکه دارد سیل و طوفان میشود
می برد این سیل اسرائیل این قابیل، قوم شوم
آری این نفرینیان ساقط شوند و
خوب میگویند «اسقاطیل» آنهارا
وعده ی قرآن همین بوده که ساقط میکند «سجیل»، آنها را
هر که خواهد با خبر باشد ز غزه
من نمی گویم ولی آنها که هم دیدند و هم آن را چشیده اند میگویند:
غزه گشته ترجمان ِ درد،
قهرمان ِ درد،
و یگانه مردمان مرد
او جنون ِ عشق را چالاک و یکتا
در خودش این سالها
پرورانیده
و به خون عشق، جانش شد
آب دیده
او به خاموشی به عمری چند
صبر ها می کرد.
و سپس با کوشش ِ بسیار.
غصه ی خود را فرو میخورد.
او به دشواری فرو می بُرد :
لقمه ی بغضی و اشکی
لقمهی خونی که قُوتِ غالبش آن بود .
آه خون جان یاران آشنایان بود
من نمی گویم ولی آنها که هم دیدند و هم آن را چشیده اند میگویند:
راه قدس از کربلا خواهد گذشت
پس «خدا را شکر» باید گفت
راه قدسمان چه نزدیک ست
راه قدس از کربلای غزه وا گشته ست
غزه آری کربلا گشته ست
او نه دارد برجی و نه، خانه ای آنجا و یک دشت بلا گشته ست
آه این از شمر بدتر ها
آه بسته اند آبش را
او هزاران طفل دارد کشته چون اصغر
یا جوان عرباً عربا پشته بر پشته علیْ اکبر
یا که دارد چون غیورانی ابالفضلی
زینبانی گرچه مردانه ولی خواهر
آری آری کربلایی هست آنجا و غوغایی ست
پس «خدا را شکر» باید گفت
راه قدس از کربلای غزه وا گشته ست
غزه،
آری کربلا گشته ست
راه قدسمان چه نزدیک ست
سعید صاعدی
مهر/۱۴۰۲
@esharenakhana