#مناجات_طورے
«اِلٰهی ما اَقْرَبَک مِنّی و اَبْعَدنی عَنک»
خدایا!
تو چه اندازه به من نزدیکی
ومن تا چه حد از تو دورم ..🌱
#ماه_رمضان
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسٺہامازشبپرابربگوماهڪجاسٺ
#مهدوی
#ادیت
#دختر_مشڪے_پوش_حسےـن
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
1634678145.pdf
2.35M
رمان #پلیس_های_شیطون_پسرهای_معروف
ژانر #عاشقانه #پلیسی #کلکلی #امنیتی
خلاصه:
یه ماموریت خیلی مهم که باعث میشه چند تا پلیس شیطون، با پسرهای معروف آشنا بشن! سختی های زیادی در پی خواهند داشت. اما وجود عشق هر سختی را راحت میکند…
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
چقدرخداروشکرکنمکھتورهبرمنے؟!
توجانمےجانجانانمےجانمفدایٺッ!
#رهبرانھ
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#تلنگرانہ
بستهاےکھخدادردسترستقراردادهچشمبهمبزنےتموممیشھ
پساززمانبستہماهرمضانتدرستاستفادهکن:)!
#ماه_رمضان
#شهید_گمنامــ
EHGHE FOUR HARFE
عشقـہ♡ چهارحرفہ
روزی کمی با قرآن🌱✨ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ
روزی کمی با قرآن🌱✨
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ ۛ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا ۛ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ ۖ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَٰذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا ۚ وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ۚ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿٤١﴾
سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ ۚ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ ۖ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا ۖ وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٤٢﴾
وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ ۚ وَمَا أُولَٰئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿٤٣﴾
إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿٤٤﴾
وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ ۚ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٤٥﴾
#روزی_کمی_با_قرآن
#آیهگرافے
_ هُوَ الَّذِيٓ أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ
منم که آرامشو به دلت نازل میکنم بندهی عزیز :) ♥️
سوره فتح| آیه ۴
#ماه_رمضان
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
سالروزشهادتمبارڪشهیداهلقلم:))!
#شهید_آوینے
#شهید_گمنامــ
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_هفتم #خانومہ_شیطونہ_من [محمدرضا] سریع از حیاط ز
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_صد_و_هشتم
#خانومہ_شیطونہ_من
[باران]
دوروز بعد
وقتی محمدرضا گفت فقط به شرطی که خودش بیاد میزاره برم یه جورایی خوشحال شدم هم نگران دلم نمیخواست بلایی سرش بیاد
به خودم تو آینه نگاه کردم خیلی تغییر کرده بودم درسته هیچ آرایشی نداشتم ولی همین ابرو هام و برداشته بودم کلی قیافم و عوض کرده بود نه من دوست داشتم موهام و رنگ کنم و نه محمدرضا اجازه میداد که رنگ کنم میگفت رنگ موها خودت قشنگ تره منم باهاش موافق بودم چون ابروهامم قهوه ای بود و پر ، برداشته بودم قشنگ شده بودن روسری قهوه ایم و به صورت لبنانی بسته بودم و یه مانتوسفید و شلوار قهوه ای و کفش سفید پوشیده بودم خلاصه خوب شده بودم دست از نگاه کردن به خودم برداشتم و بلند شدم که یهو درباز شد و بابک اومد داخل و بی توجه به من که با تعجب نگاهش میکردم شروع کرد به غر زدن
بابک: اه اه ببینش مثلا چندساعت دیگه عقدشه بیخیال گرفته نشسته
بلندشو ، بلندشو بابا اومد
خندیدم و گفتم: چشم داداش غر غروی خودم
یکم با تاسف نگاهم کرد بعد خودش هم خندید
چادرم و پوشیدم و بعد برواشتن گوشی و تسبیحم از اتاق رفتم بیرون و همونطور که تسبیح و دور دستم
میبستم رو به بقیه که آماده بودن و فقط منتظر من نشسته بودن گفتم: بریم
از خونه رفتیم بیرون و سوار ماشین شدیم بعد اینکه مامان در خونه و قفل کرد سوار شد و بابا راه افتاد
باراد جلو تو بغل مامان نشسته بود و شیرین زبونی میکرد جدیدا یاد گرفته بود میگفت بابک .... بابک هم انقدر ذوق میکرد😐
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️