eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
805 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت‌شاید‌یہ‌ڪلمہ‌‌باشہ‌‌ولے‌ڪلے‌حرف‌ پشت‌همین‌یڪ‌ڪلمہ‌است‌و‌خیلے‌ها‌چہ‌ ساده‌از‌ڪنار‌این‌ڪلمہ‌گذشتن... •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
سخته، خیلی هم سخته ولی یادت باشه تا زمانی که یک نفر خودش نخواد که برای رسیدن به شهادت تلاش کنه نمیتونی اون رو داشته باشی...🚶🏻‍♂💔 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
سفید‌زندگی‌کن‌سرخ‌بمیر...! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداحافظ‌اۍ‌برادر‌مرزبان😔💔• •┈┈••✾🖤✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🖤✾••┈┈•
•♥️🌿• ما با خون این نظام را نگه داشته ایم.🕊 پس مارا از مرگ نترسانید..:) •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
میگفت: از‌رفیقت‌سیر‌شدی‌براش‌دعا‌شهادت‌میکنی😐😳؟! گفتم: دعای‌شهادت‌میکنم‌تا‌همیشه‌پیشمـ ‌بمونه‌مگه‌نمیدونی‌شهدا‌زنده‌اند🙃🌱 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
_کِی‌شَوَد‌نوبت‌ما؟ •┈┈••✾🖤✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🖤✾••┈┈•
یہ‌وقتایے‌ڪہ‌بےهوا‌دلت‌پرواز‌میخوادبدون خدا‌نوشته‌ها،‌میاد‌امضا‌ڪنہ‌یهو‌ با‌یہ‌گناه‌ڪوچیڪ‌عقب‌میوفتہ...💔🕊 •┈┈••✾🖤✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🖤✾••┈┈•
زنجیر‌ِ‌پلاڪٺ‌اۍ‌برادر زنجیرِ‌ۍ‌است‌ڪہ‌وصلم‌ڪرده‌است‌بہ‌ شهادت🕊 •┈┈••✾🖤✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾🖤✾••┈┈•
رفاقت‌ما‌ان‌شاءالله‌تا‌شهادت بماند‌یادگارۍ‌رفاقت‌‌‌ما‌تا‌قیامت یڪ‌عکس‌دست‌دور‌گردن‌و‌لبخند‌بہ‌لب از‌من‌و‌تو‌ورفاقتے‌ڪہ‌ماند‌بہ‌یادگارۍ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
خون‌ریختن‌پاۍ‌محبوب‌ شیرین‌تر‌است‌بہ‌خدا...💔🕊 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
میگفت: چرا‌سخته‌شهیدشدن؟! گفتم: چون"بچه‌بازیست‌مگر؟! عشق‌جگر‌میخواهد؛ عاشقی‌کارهرکسی‌نیست‌رفیق:)! •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
عشقـہ♡ چهارحرفہ
─┅༅ـــ✾❀﷽‌❀✾ـــ༅┅─ 🍃#پارت_چهل_ویکم 💚#هرچی_تو_بخوای 🌱 #رمان_عارفانهــ همونجوری که چشم تو چشم بود
─┅༅ـــ✾❀﷽‌❀✾ـــ༅┅─ ☘ 🌾 🌱 گفت: _تو خیلی خوبی..خوش اخلاق،مهربون، مؤدب،باحیا،باایمان،زیبا...هرچی بگم کمه..ولی بخاطر دل من...شاید خیلی زود تنها بشی...من هر کاری کردم نتونستم بهت علاقه مند نشم.نتونستم فراموشت کنم. عجب!! پس عذاب وجدان داشت... سرشو انداخت پایین و با پاش سنگ ها رو جا به جا میکرد. بهش نزدیکتر شدم.دست هاشو تو دستم گرفتم.دست های مردی که بود و عاشقانه دوستش داشتم... جا خورد.دست هاشو کشید ولی محکم تر گرفتمش.تو چشمهاش نگاه کردم.اونقدر صبر کردم تا امین هم به چشمهای من نگاه کنه.وقتی چشم تو چشم شدیم،بالبخند گفتم: _پس همدردیم. سؤالی نگاهم کرد.با حالت شاعرانه گفتم: _درد عشقی کشیده ام که مپرس. جدی گفتم: _تو که مجبورم نکرده بودی. -ولی اگه من... -اون وقت هیچ وقت نمیفهمیدمش. بازهم سؤالی نگاهم کرد.با لبخند گفتم: _درد عشقو دیگه. لبخند غمگینی زد.سرشو انداخت پایین. -امین -بله باخنده گفتم: _ای بابا! پنج بار دیگه باید صدات کنم تا اونجوری که من میخوام جواب بدی؟ لبخند زد.سرشو آورد بالا با مکث گفت: _جانم گفتم: _نمیخوای عروس خوشگل و مؤدب و خوش اخلاق و مهربون و باحیا تو به پدرومادرت معرفی کنی؟ لبخندی زد و گفت: _بریم. اول رفتیم سر مزار مادرش.آرامگاه بانو مهری سعادتی.همسر شهید ایمان رضاپور. امین بابغض گفت: _سلام مامان،امین کوچولوت امروز داماد شد.میدونم عروستو بهتر از من میشناسی. آوردمش تا باهات آشنا بشه. نشستم کنار امین.گفتم: _سلام..وقتی امین میگه مامان،منم میگم مامان، البته اگه شما اجازه بدید. بعد از فاتحه،باهم برای شادی روح مادرش سوره یس و الرحمن خوندیم. گفتم:_امین نگاهم کرد. -جانم لبخند زدم.گفتم: _بیا پیش مادرت باهم قول و قراری بذاریم. -چه قول و قراری؟ -هر وقت پیش هم هستیم جوری رفتار کنیم که انگار قراره هزار سال با هم باشیم. زندگی کنیم.بیخیال آینده،باشه؟ -باشه. -یه قولی هم بهم بده. -چه قولی؟ -هر وقت خواستی بری اول از همه به من بگی.حداقل دو هفته قبل از رفتنت. یه کم مکث کرد.گفت: _یه هفته قبلش.؟! بالبخند گفتم: مگه اومدی خرید چونه میزنی؟ باشه ولی اول به من بگی ها! -قبول. -آفرین. رفتم رو به روش نشستم.یه جعبه کوچیک از کیفم درآوردم و گرفتم جلوش. -این چی هست؟ -بازش کن. وقتی بازش کرد،لبخند عمیقی زد.انگشتر عقیقی که بهم هدیه داده بود؛با ارزش ترین یادگاری مادرش. دست راستمو بردم جلوش که خودش تو انگشتم بذاره.لبخندی زد و به انگشتم کرد.دست هامو کنار هم گذاشتم و به حلقه و انگشتر با ارزشم نگاه میکردم.لبخند زدم.هردو برام با ارزش بودن.امین نگاهم میکرد و لبخند میزد. بلند شد و گفت: _بریم پیش بابام. اما من نشسته بودم.به سنگ مزار نگاه کردم و تو دلم به مادر امین گفتم... کاش زندگی منم شبیه زندگی شما باشه،شما بعد شهادت همسرتون دیگه تو این دنیا نموندین.کاش خدا به من رحم کنه و وقتی امین شهید میشه،من قبلش تو این دنیا نباشم. امین، خیلی سختیه برای من. رفتیم پیش پدرش.رو به روم نشست.بعد خوندن فاتحه و قرآن،به من نگاه کرد.یه جعبه دیگه از کیفم درآوردم و بهش دادم.گفت: _همه جواهراتت رو آوردی اینجا دستت کنم؟! لبخند زدم و گفتم: _بازش کن. وقتی بازش کرد،اول یه کم فقط نگاهش کرد.بعد به من نگاه کرد و لبخند زد.یه انگشتر عقیق شبیه انگشتر عقیق مادرش ولی مردانه،سفارش داده بودم براش درست کنن. دستشو برد از جعبه درش بیاره،باجدیت گفتم: _بهش دست نزن. باتعجب نگاهم کرد. -مگه مال من نیست؟!! جعبه رو ازش گرفتم.انگشتر رو از جعبه درآوردم،بالبخند جوری گرفتم جلوش که فهمید میخوام خودم دستش کنم.لبخند زد و دستشو آورد جلو.خیلی به دستش میومد.با حالت شوخی دو تا دستشو آورد بالا و به حلقه و انگشترش نگاه میکرد؛مثل کاری که من کرده بودم. نماز مغرب رو همونجا خوندیم. بعد منو به رستوران برد و اولین شام باهم بودنمون رو خوردیم... من با شوخی و محبت باهاش حرف میزدم.امین هم میخندید. بعد شام منو رسوند خونه مون. از ماشین که پیاده شدم،زدم به شیشه.شیشه ی ماشین رو پایین داد... ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم ⚠️ •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
از‌سربندای‌هیئت‌شروع‌میشه که‌خونی‌وخاکی‌تموم‌میشه🙃🌱 •┈┈••✾❣✾••┈┈• @eshghe4harfe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هرگز‌بالن‌سنگین‌به‌اوج‌آسمان‌نمیرسد باید‌دل‌کند‌باید‌همه‌چیز‌را‌،همه‌کس‌را رها‌کرد‌تا‌‌این‌جسم‌سبک‌شود ‌و‌ به‌اوج‌آسمان‌برسد! Eshghe4harfe
هنوز‌از‌آنها‌که‌در‌فراز‌آسمانند پرواز‌یاد‌نگرفته‌ایم‌‌وبا‌بال‌های‌ بسته‌قصد‌پرواز‌‌کرده‌ایم:)❤️‍🩹 Eshghe4harfe
!؟ ٺـو هنـوز جنبه‌ی بد و بیـراه شنـیدن به خودتـم نداری حتی....! Eshghe4harfe
عشقـہ♡ چهارحرفہ
-
گفت‌: بهترین‌مرگ‌چه‌مرگیه‌از‌نظرت؟! گفتم‌: کشته‌شدن از‌شدت‌عشق برای‌معشوق👀♥️ Eshghe4harfe
عشقـہ♡ چهارحرفہ
💚🌱
باید‌پرواز‌کرد‌،‌زمین‌به‌ هیچکس‌وفا‌نکرده باید‌اسمانی‌شد☁️!!.. Eshghe4harfe
عشقـہ♡ چهارحرفہ
_
شهادت... جان کندن نیست دل کندن است!♥️🌿 Eshghe4harfe
عشقـہ♡ چهارحرفہ
🤍!
و اخر گلوله ای مرهم دردهایمان خواهد شد Eshghe4harfe
هدف ما رسیدن به جایی است که بتوانیم به راحتی از “راحتی” بگذریم✌🏻🌱 Eshghe4harfe
دیدی میگن سرم بره قولم نمیره من قولم به شهدا چادرمه سرم بره چادرم هرگز🫀! Eshghe4harfe