عشقـہ♡ چهارحرفہ
✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_صد_و_پنجاه_هفتم #خانومہ_شیطونہ_من بعد به شوخی گفت: اَ
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️
❤️
#پارت_صد_و_پنجاه_هشتم
#خانومہ_شیطونہ_من
[بابک]
پنج ماه از اون اتفاق گذشته ولی هنوز ما نتونستیم سیا و پیدا کنیم دیگه همہ کلافه شدیم اون شب بعد از یک ماه بهوش اومدم دیدم تو بیمارستانم و سیا فرار کرده از بچه ها پرسیدم چه اتفاقی افتاده؟چطور فرار کرده؟ که گفتن یه موتوری بمب میندازه جلوی ماشین جلوی ما و باعث میشه ماشین منفجر بشه ماشین ماهم چپ کنه تو همین شلوغی فرار میکنه اون روزا همه داغون بودیم دوتا از رفیقامون شهیده شده بودن و عملیاتمون هم نیمه کاره مونده بود... با صدای مامان که میگفت فاطمه اومده دست از فکر کردن برداشتم و رفتم داخل و در تراس و بستم بعد عوض کردن لباسام رفتم بیرون
[باران]
داشتم تو اتاقم و جمع میکرم که صدای زنگ در اومد فکر کنم فاطمه اومد با لبخند از اتاقم رفتم بیرون ، یه دو هفته ای میشه با بابک نامزد کرده بودن😍
=============
|@eshghe4harfe|
=============
❤️
✨❤️
❤️✨❤️
✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️
✨❤️✨❤️✨❤️
❤️✨❤️✨❤️✨❤️