eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
807 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
عشقـہ♡ چهارحرفہ
❤️✨❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ #پارت_پنجاه_چهارم #خانومہ_شیطونہ_من به روش لبخند
❤️✨❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️ ❤️ وقتی حرف بابک تموم شد از جام بلند شدم اگه یک لحظه دیگه می‌موندم اشکام روی گونه هام جاری میشدن از اتاق زدم بیرون و به صدا کردنایی بابک هم توجه نکردم سوار ماشین شدم و با اخرین سرعت به سمت خانه امید رفتم ... خیلی وقت بود میرفتم اونجا از دیدن بچه هایی که بی دغدغه و بدون فکر کردن به مشکلات و مریضی هاشون میخندیدن حس آرامش بهم دست میداد وقتی رسیدم تا وارد حیاط شدم بچه ها که داشتن تو حیاط بازی میکردن با دو اومدن طرفم و اطرافم و گرفتن با خنده خم شدم و روی موهاشون و بوسیدم و اسباب بازی هایی و که براشون گرفته بودم دادم بهشون که همشون ازم تشکر کردن نگاهم به شهاب افتاد با مظلومیت روی ویلچرش نشسته بود و نگاهم میکرد یه لحظه برق اشک و تو چشماش دیدم سریع رفتم طرفش و از رو ویلچر بلندش کردم و کیشدمش تو بغلم روی موهاش و بوسیدم و تو گوشش زمزمه کردم: عزیز داداش خوبه؟ با صدای قشنگش گفت: خوبم داداشی ... تو خوبی؟ پیشونیش و عمیق بوسیدم و گفتم: اره دنیایی داداش کتابایی و که براش خریده بودم و بهش دادم که ازم تشکر کرد شهاب جای‌ محمدعلی‌ و برام پر کرده بود هر وقت که دلم میگرفت یا دلتنگ محمدعلی میشدم و به شهاب پناه میبردم با تمام مغرور بودنم اینجا که میومدم یه محمدرضای دیگه بودم ============= |@eshghe4harfe| ============= ❤️ ✨❤️ ❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️ ✨❤️✨❤️✨❤️ ❤️✨❤️✨❤️✨❤️