eitaa logo
عشقـہ♡ چهارحرفہ
809 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
59 فایل
⊰•✉🔗͜͡•آبۍ‌تَراَزآنیم‌ڪِہ‌بۍرَنگ‌بِمیریم، 💙!! اَزشیشِہ‌نَبۅدیم‌ڪِہ‌بـٰا‌سَنگ‌بِمیریمシ! . . حا سین یا نون:حسین(ع) پ لام یا سین:پلیس سازمان‌اطلاعاتموڹ⇦|‌ @shorot4 فرمانده‌مون ツ @HEYDARYAMM تولد: ۵/۱۱/۹۹ انتقادتون بفرمایید بعد ترک کنید :(!
مشاهده در ایتا
دانلود
ـ بچہ‌هامادریڪ‌دوره‌ی‌خاصے ازتاریخ‌هستیم . . هرڪدومتون‌بریددنبال‌اینڪہ بفهمیدمأموریت‌خاصِتون دردوران‌قبل‌ازظهورچیه!؟ شماالان‌وسط‌معرڪہ‌اید..! وسط‌میدون‌مین‌هستید.. بچه‌ها... ازهمین‌نوجوانےخودتونوبراۍ حضرت‌مهدۍعـج،آمادھ‌ڪنید'! حاج‌حسین‌یڪتا Eshghe4harfe
در مدینه مردی بود که هربار به چار چوب در خیره میشد؛ شانه هایش میلرزید...... 💔 Eshghe4harfe
🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱 🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤 🖤🌱 🖤 یوسف دست دراز کرد و پلیور را گرفت. نگاه تحسین آمیزی به نقشه های بافته شده در بالای پلیور کرد: - خیلی زیباست! به درد هوای سرد اونجا هم میخوره.. همینقدر که به یادم بودید و دیروز با حرفاتون آرومم کردید یه دنیا ممنونم. لبخندی به گرمی آفتاب بر چهره ی ماه منیر پاشید و پلیور را داخل چمدان گذاشت. ماه منیر با احساس گرمایی در گونه هایش به سمت آشپزخانه رفت تا شام را آماده کند. بعد از شام یوسف پاکتی را به همراه یک جعبه ی قرآن به دست ماه منیر داد. ماه منیر داخل پاکت را نگاه کرد. 24 عدد سکه ی بهار آزادی بود. با بهت پرسید: - اینا واسه چیه؟ یوسف روبرویش روی مبل نشست: - 24 تا سکه، مهریه ی شماست که بهتون بدهکارم... و همینطور قرآن داخل جعبه... این کارت عابر بانک هم مال شماست. رمزشو روش چسبوندم. مقداری پول به حساب روز شمار گذاشتم. سود ماهیانه ش اونقدر هست که نیاز شما و امیر طاها رو رفع کنه... ماه منیر جعبه ی قرآن را برداشت و بقیه را به سمت یوسف گرفت: - بگیرید ... مهریه د ینیه که شوهر به گردن زنش داره... نه من زن شما هستم و نه شما شوهر من... کارت عابر بانک هم نمیخوام... میرم سرکار. قرآن رو نگه میدارم چون پس دادنش کار درستی نیست اونم نه به حساب مهریه... یوسف که در دل چشم و دل سیری ماه منیر را می ستود گفت: - دوست ندارم تا زمانی که امیر طاها بزرگ نشده سر کار برید. وظیفه ی منه که هزینه ی مایحتاجشو تامین کنم. سکه ها رو هم بذارید باشه... من نیستم. ممکنه به کارتون بیاد. اتفاق که خبر نمیکنه ...! یوسف از جا بلند شد. نگاهی به ساعت انداخت نزدیک ۱۲ نیمه شب بود: - چیزی تا اومدن آژانس نمونده. میرم که حاضر بشم. سه ساعت قبل از پرواز باید فرودگاه باشم... راننده ی آژانس که زنگ آپارتمان را زد، یوسف چمدانش را داخل آسانسور گذاشت. کپی؟نشه بهتره:)! Eshghe4harfe 🌱🖤 🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ ناصرا وَ دلیلا و عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وتُمَتّعَهُ فیها طَویلاً. ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ مادر پهلو‌ شکسته:)🥀
یکسال گذشت...🥀 Eshghe4harfe
تسبیحات‌‌حضرت‌‌زهرا(علیهاالسلام ) روبدون‌ِ تسبیح‌‌بگید..! با‌بند‌بندھای‌ِ‌انگشت‌‌که‌بگی‌ روز‌قیامت‌‌همینا‌به‌‌حرف‌‌میان‌ شھادت‌میدن‌که‌‌باهاشون‌ذکرگفتی...! Eshghe4harfe
توجه🔈 🏴مراسم تشییع پیکر مادری ۱۸ساله🥺 امشب نیمه های شب... 🍃😔 بنا به وصیت مادر، کسی نباید از جریان خاکسپاری مطلع بشود ترجیحاً لباس باآستین های بلند بپوشید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با آمریکا خوب باشی نونت تو روغنه ⁦┄┄┅┅┅❅🖤❅┅┅┅┄┄ @eshghe4harfe ┄┄┅┅┅❅🖤❅┅┅┅┄┄
از شهدا به دختران محجبه ما دعاگویتان هستیم🙂🫀 Eshghe4harfe
هدایت شده از عشقـہ♡ چهارحرفہ
مردکِ‌پَست‌که‌عمری‌نمکِ‌حیدر‌خورد نعره‌زدبرسرِ‌مادر،به‌غرورم‌برخورد! ایستادم‌به‌نوکِ‌پنجه‌ی‌پااما‌حیف، دستش‌ازروی‌سرم‌ردشدوبرمادرخورد. آه‌حسن . .💔🥀 Eshghe4harfe
عشقـہ♡ چهارحرفہ
حرامی های بدرد نخور 😡 @Eshghe4harfe
مدافعین‌حرم‌‌آنهایی‌بودند که‌از‌‌وارد‌شدند‌اینان‌به‌مرز های‌ایران‌جلوگیری‌کردید و قدرشون‌ندانستید🙂💔! Eshghe4harfe
طرف درست تاریخ یعنی طرفی که مادر وایساده.....
و پس از تو . . . آنچه سیاه است روزگارِ علی‌ست ! پس از تو . . آنچه سپید است گیسویِ حسن است💔! Eshghe4harfe
شیعه از تو استقامت آموخت وقتی پشت در شدی مرد میدان،ای مادر پناهگاهی جز حضرت زهرا نداریم Eshghe4harfe
in-shaba.mp3
5.15M
مداحی این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه التماست می کنم بیشتر بمون علی غریبه من که از فضه شنیدم بهتری الحمدلله در زدم دیدم خودت پشت دری الحمدلله حلالم کن این همه درد و طاقت آوردی به خاطر علی زمین خوردی می بینمت به هم می ریزم... اگه زهرا، عجل وفاتی رو نمی خوندی اگه یه چند روز دیگه می موندی نوزده سالت می شد عزیزم من تنها... من مظلوم... ازت می خواهم جون علی نرو خانم مردمی که عمری چشم دیدن ما رو ندارن برا خونشون میان از اینجا هیزم بر می دارن می دونستی بی حیایی که تو رو از من گرفته نامه داده کشتن خانممو گردن گرفته توی نامه اش نوشته بین کوچه غوغا شد محکم زدم انقدر که در وا شد امیر زهرا پشت در بود توی نامه اش نوشته زهرا رو تا شناختم لگد زدم بچه اشو انداختم جای شکرش باقیه همین که محسنو ندیدی از گلوی پسرت تیر سه شعبه نکشیدی قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره جوری لالایی بخونم حرمله گریه اش بگیره تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزه دارایی دنیام فاطمه می خواهی داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه .... هدیه به ساحت حضرت زهرا سلام الله علیها 🖤 🏴 😭😭😭 ⁦┄┄┅┅┅❅🖤❅┅┅┅┄┄ @eshghe4harfe ┄┄┅┅┅❅🖤❅┅┅┅┄┄
🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱 🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤 🖤🌱 🖤 به آپارتمان برگشت. بوسه ای بر گونه ی امیر طاهای خوابیده در آغوش ماه منیر زد. با دستانش بازوهای ماه منیر را گرفت و او را به خودش نزدیک کرد. بوسه ای بر پیشانی ماه منیر زد و آهسته گفت: - مواظب پسرم باش... هنوز پایش را از آپارتمان بیرون نگذاشته بود که به چشمان غمگین ماه منیر خیره شد: - خوبی، بدی دیدی حلالم کن.. با بسته شدن در آپارتمان قطره ای اشک از گوشه ی چشم ماه منیر بر گونه اش لغزید. چه زود جای خالی یوسف در نظرش آمد... پلاستیک میوه و مواد غذایی را زمین گذاشت. امیر طاها را در بغلش جابجا کرد. سنگین شده بود. باید برایش کالسکه میخرید. در آسانسور را که باز کرد چشمش افتاد به یک خانم میانسال که از آپارتمان خارج شد. زیر لب سالم کرد خانم میانسال که به نظر زن مهربانی می آمد به گرمی جواب سلامش را داد و نگاهش به امیر طاها افتاد: - کوچولوئه آقای دکتر صداقته؟ ما شاا... خدا بهتون ببخشه. چند بار با هم دیده بودمتون. یکسالی میشه که اینجا میشینن با خودم میگفتم مگه میشه مردی به سن و سال ایشون ازدواج نکرده باشه...؟ حالا کجا بودید تو این مدت؟ نکنه از هم جدا شده بودید و حالا به هم رجوع کردید؟ زن بی وقفه سوالات جور واجور میپرسید و ماه منیر هم به دهان او خیره شده بود. زن ادامه داد: - اسمتون چیه؟ اسم کوچولوتون چیه؟ ما شا،... ماشا... ببینید چقدر هم شبیه آقای دکتره...!مثه سیبیه که از وسط نصف کرده باشن. چشماشم همرنگ چشمای آقای دکتره... ماه منیر نگاهی به چشمهای خاکستری تیره ی امیر طاها انداخت و با خودش گفت: - یعنی چشمهای دکتر صداقت هم همین رنگه؟ چطور من متوجه نشدم؟ کپی؟نشه بهتره:)! Eshghe4harfe 🌱🖤 🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤
🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱 🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤🌱🖤 🖤🌱🖤 🖤🌱 🖤 زن مرتب صحبت میکرد و ماه منیر که خسته خرید و امیر طاهای به آغوش کشیده بود گفت: - ببخشید خانم اجازه میدید مرخص بشم؟ - حتما عزیزم ولی نمیخوای اسم خودتون و کوچولو رو بگید؟ ماه منیر وسایل را آسانسورگذاشت. هنوز پا به آسانسور نگذاشته بود که خانم همسایه صدایش- اسم خودم ماه منیر و اسم پسرم امیر طاها ... با اجازه! کرد: - منم مهری هستم... مهری رضوانی. طبقه سوم میشینم واحد شماره ی پنج. خوشحال میشم که بیشتر ببینمتون... منم تنهام... راستی... سلام منو به آقای دکتر برسونید. - ایشون که مسافرت هستن ولی اگه تماس گرفتن حتما بهشون میگم... - به سلامتی... کجا رفتن؟ خانم رضوانی دومرتبه موتور پرسیدن سوالهایش به کار افتاد: - کی بر میگردن؟ چرا شما باهاشون نرفتید...؟ ماه منیر در حالیکه در آسانسور را میبست گفت: - با اجازه تون... ببخشید که نمیتونم وایستم... وقت شیر امیر طاهاست. در آسانسور را بست و پوف بلندی کشید. زیر لب گفت: - بعضیها چه لذتی میبرن از تجسس تو زندگی بقیه؟؟!! چهار روز ازرفتن یوسف میگذشت. قرار بود وقتی مستقر شد به ماه منیر زنگ بزند ولی هنوز با ماه منیر تماس نگرفته بود. چند روز درگیرتغییر دکوراسیون و خانه تکانی بود. خانه ای که دست یک مرد مجرد باشد، نیاز به یک تمیزکاری اساسی دارد. روز قبل ماه منیر به محضر رفته بود تا وکالتنامه ی طلاق را بگیرد که سر دفتر گفته بود به دلیل تغییردکوراسیون محضر، پرونده ها و مدارک را به طور نا مرتب جمع کرده اند و برای پیدا کردن وکالتنامه زمان لازم است و از ماه منیر خواهش کرده بود که چند روز دیگر برای گرفتن آن برود. کپی؟نشه بهتره:)! Eshghe4harfe 🌱🖤 🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤 🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ ناصرا وَ دلیلا و عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وتُمَتّعَهُ فیها طَویلاً. ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشقـہ♡ چهارحرفہ
تموم شد مادر ما دیگه درد نمیکشه💔. .
بین‌دیوارودرخانه چه‌آمـدبـه‌سرش. . مددازفضه‌گرفت، آنکه‌به‌عالم‌مدد‌است💔؛ Eshghe4harfe
همراه کسی است که تورا تا خدا ببرد وگرنه تا ابر ها که راهی نیست!🕊🖇 Eshghe4harfe