🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
#دلنوشته
السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان (عج)
آقای مهربانم سلام...!
مدتی میشود که بهانههای مختلف، پنجره ی روشنی را بر من بسته است...
مثل همه ی اهل زمانهام!
آخر مردمان زمانه ی ما،
به بهانه ی زندگی پر ز نور، در تاریکی سر میکنند...
به بهانه ی چیدن گلی، به بوستان نقاشی شده ی تابلوی کاغذی چشم میدوزند...
به بهانه ی سیرابی، سرابها از پس هم میگذرانند...
و به بهانه ی انتظارت، بر پشت دیوار غیبت تکیه میزنند...
و...
بهانه پشت بهانه...
گویی کسی نیست تا برخیزد و بیبهانه، سنگی از این دیوار غیبت برچیند😔😭
🕊🌹اللهم عجل لولیک الفرج🕊🌹
نـدبه هاے انتــظار³¹³
@nodbehhayentezar313
#دلنوشته
يه جملہ رو قاب ڪنيم بزنيمـــ گوشہ ے ذهنموݧ 🗣،هر وقت خواستيم عملۍ انجام بديم يه نگاهۍ بہ ايݩ تابلو بندازيمــــ👀
...........دونه............
..................دونه.............
.........................گناهان ............
.................................."ما"..........
.......................................لحظه.............
...............................................لحظه.......
.......................................ظهور..............
.....................مهدی فاطمه............
............رو عقب....................
...ميندازه.............
اقا جان شرمنده ایم😔😓
❤️الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج❤️
🙃
•♡• @nodbehhayentezar313 •♡•
🌙✨🌙
✨🌙
🌙
#دلنوشته مهدوی ❣
🔹 دلم عجیب گرفته بود؛ دلم هوای خانه پدری را داشت. باید در خانه می ماندم، اما طاقت نیاوردم.
خودم را به حرم رساندم؛ اذن دخول خواندم و گفتم: السلام علیک ای مهربان تر از پدرم!
🔸 وقتی وارد شدم، دلم بیشتر گرفت. حرم مثل همیشه نبود؛ خلوت و بی شور و حال بود.
خدای من! خانه پدری انقدر سوت و کور؟!
تنها پناهِ روزهای بی سَر و سامانی ام،
تنها شفاخانه ی دردها و زخم های پنهان و ناگفته ام، که دلم را آرام و خالی از غصه و غم می کرد؛ خالی از زائر و عاشق بود.
🔹 درها و بخش های زیادی را بسته بودند و از همه می خواستند با رعایتِ کامل موارد بهداشتی رفت و آمد کنند.
من دلیل این خلوتی را خوب می دانم.
بگذار دیگران بگویند #کرونا ، اما من می دانم کرونا بلایی ست که دلیلش خود ماییم.
🔸 آنقدر امام غایبِ حاضرمان را که به دعا و یُمنِ وجود مبارکش روزی می خوریم و حتی زنده ایم، فراموش کردیم، تا حضورمان در خانه پدری، حرم آقا علی بن موسی الرضا هم محدود شد.
🔹 امام غریبم ! فرموده بودید اگر شیعیان ما به قدر آب خوردنی ما را می خواستند، می آمدیم.
درمانِ همه دردها، پدر جان! از دل و جان می خوانیمت
می خوانیمت به اضطرار،
می خوانیمت به یتیمی...
شما را به جان عمه تان زینب کبری زودتر بیا!
🔆 اللهم عجل لولیک الفرج
⚫️ندبه های انتظار👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1296236561Cddd925c28e
💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
1.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دلنوشته
اخبار را میدیدم، گویا باز سیلاب به دل خوزستان زده؛ و من باز در پس سیلابهای پر تلاطم چشمانم، ناخودآگاه به دنبال تو میگردم. خودت دلیلش را خوب میدانی! یادت میآید؟! داشتم در وسط معرکهی سیل پیشین، میان تپههای اللهاکبر و رملهای عملیات طریقالقدس که دیگر رمل نبودند، دریا شده بودند؛ غر میزدم و مینوشتم: «مغروقتر از رفیه و خفاجیهایم، قایقی برای نجاتمان نیامد» که شنیدم تو آمدی! و چه آمدنی؛ آرامشی آوردی که انگار اصلا سیلی نیامده و اصلا خانهای ویران نشده! و امروز در آستانهی سالگرد پروازت باید اعتراف کنم؛ از وقتی رفتی سیلابهای پی در پی همهی وجودمان را ویران کردهاست! کاش با قایقت برگردی و ما به گِل نشستهها را دوباره نجات دهی ..