🕊👱🕊👱🕊👱🕊
#داستان_واقعی
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_۶۲
*═✧❁﷽❁✧═*
#دوست
حدود پنجاه سال🗓 اختلاف سنی داشتیم. اما رفاقت💞 من با هادی، حتی همین حالا که شهید 🌷شده بسیار زیاد است! روزی نیست که من و خانواده ام برای هادی فاتحه نخوانیم. از بس که این جوان 🙎♂در حق ما و بیشتر خانواده های این محل احسان کرد👌
من کنار مسجد🕌 هندی مغازه دارم. رفاقت ما از آنجا آغاز شد که می دیدم👀 یک جوان در انتهای مسجد مشغول عبادت📿 و سجده شده و چفیه ای روی سرش می کشد! موقعی که نماز آغاز می شد، این جوان بلند
می شد و به صف جماعت ملحق می شد. نمازهای این جوان هم بسیار عارفانه 💖بود.
چند بار او را دیدم. فهمیدم از طلبه های بااخلاص نجف است✅ یکبار موقعی که می خواست مُهر بردارد با هم مواجه شدیم و من سلام ✋کردم.
این جوان خیلی باادب جواب داد👌 روز بعد دوباره سلام و علیک کردیم😍
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
نـدبه هاے انتــظار
@nodbehhayentezar313
🕊👱🕊👱🕊👱🕊
هدایت شده از احکام شرعی
🔴 #زن به #شیطان گفت :😳
آیا آن مرد #خیاط را می بینی میتوانی بروی وسوسه اش کنی که #همسرش را طلاق دهد ؟
شیطان گفت :
آری و این کار بسیار آسان است پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت وسعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط #همسرش را بسیار #دوست داشت پس شیطان برگشت و به #شکست خود در مقابل مرد خیاط #اعتراف کرد سپس زن گفت :
اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت ...
❌برای ادامه #داستان ڪلیڪ ڪنیـد👇
http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
هدایت شده از سخنرانی های عالی /عاشقان امام خامنه ای
🔴 #زن به #شیطان گفت :😳
آیا آن مرد #خیاط را می بینی میتوانی بروی وسوسه اش کنی که #همسرش را طلاق دهد ؟
شیطان گفت :
آری و این کار بسیار آسان است پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت وسعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط #همسرش را بسیار #دوست داشت پس شیطان برگشت و به #شکست خود در مقابل مرد خیاط #اعتراف کرد سپس زن گفت :
اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت ...
❌برای ادامه #داستان ڪلیڪ ڪنیـد👇
http://eitaa.com/joinchat/2664169472C4f3a257aa7
هدایت شده از خبر فوری و سراسری روی عضویت کلیک کنید ✅
🔴 #زن به #شیطان گفت :😳
آیا آن مرد #خیاط را می بینی میتوانی بروی وسوسه اش کنی که #همسرش را طلاق دهد ؟
شیطان گفت :
آری و این کار بسیار آسان است پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت وسعی می کرد او را وسوسه کند اما مرد خیاط #همسرش را بسیار #دوست داشت پس شیطان برگشت و به #شکست خود در مقابل مرد خیاط #اعتراف کرد سپس زن گفت :
اکنون آنچه اتفاق می افتد ببین و تماشا کن زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت ...
❌برای ادامه #داستان ڪلیڪ ڪنیـد👇
http://eitaa.com/joinchat/2075394064Ce1dd951e80
❤️❤️❤️
#هر_روز_با_نهج_البلاغه
امیرالمومنین علیه السلام :
أحبِب حَبيبَكَ هَوناً ما؛ عَسى أن يَكونَ بَغيضَكَ يَوماً ما ، وَأبغِض بَغيضَكَ هَوناً ما؛ عَسى أن يَكونَ حَبيبَكَ يَوماً ما .
در دوستى با دوستت ، اندازه نگه دار ، چه بسا كه روزى دشمنت شود؛ و در دشمنى با دشمنت ، از حدّش تجاوز مكن ، چه بسا كه روزى دوستت گردد
📚 نهج البلاغة : الحكمة 268.
#امام_علی_علیه_السلام
#دوست
#دشمن
#اعتدال
#اثبات_ولایت_امیرالمومنین
💠متاسفانه اهل سنت ماجرای غدیر رو اینجوری تموم میکنن که منظور پیامبر۵ در غدیر از کلمه "ولی" نسبت به حضرت علی علیه السلام یعنی دوست ویار بوده نه جانشینی و ولایت!
💥حالا خودتون با خوندن این داستان #قضاوت کنید منظور پیامبر را:
♻️دو نفر، یکی شیعه و دیگری سنی، در خانه ای با هم زندگی می کردند.
☘یک روز برادر سنی به سفر رفت و در راه بود که برادر شیعه زنگ زد به او و گفت: "سریع برگرد خونه که کار بسیار بسیار واجبی دارم؛
🔷سنی گفت: "الان تو راهم نمی شه".
شیعه اصرار کرد و سنی باز قبول نمی کرد.
🍃آخر آنقدر اصرار کرد که سنی قبول کرد که برگردد.وقتی برگشت گفت: "کار مهمت چی بود؟"
🌟شیعه گفت: "هیچی؛ فقط خواستم بگم دوستت دارم، و تو #دوست منی. همین".
🔶سنی عصبانی شد و گفت: "فلان فلان شده مگه مرض داری این همه راه منو کشوندی که همینو بگی؟ مگه آزار داری؟
🔵شیعه گفت: "این همون حرفیست که شما در مورد پیغمبر می زنید!
⚠️میگویید پیامبر صلی الله علیه و آله این همه مردم رو معطل کرده ، وقتی به #غدیر_خم می رسه دستور توقف میده، میگه اونایی که جلو افتادن بگین برگردند و صبر می کنیم اونایی که نرسیدن برسند
🍃 میگن آنقدر هوا گرم بوده که مردم زیر شکم شتر پناه می بردند و عبا روی سرشون می انداختند. تعدادشون ۱۲۰ هزار نفر بوده. آن وقت پیغمبر این همه آدم رو معطل کنه #اذیت بشن که بگه علی فقط دوست منه