✨
🌸🍃 امام خامنهای:
🔸 در یک نظام اجتماعی، #عدل از همه چیزها بالاتر و باارزشتر است. عدالت، هدف تشکیل نظامهای الهی وفرستادن پیامبران خداست. عدالت، از بین رفتن تبعیض و فقر و جهل و محرومیت و نادانیهای نفوذ و رسوب کرده در اذهان بخشی از مردم در گوشه و کنار کشور، چیزهایی است که باید انجام گیرد. ما اگر سازندگی را باز هم پیش ببریم، اما در جهت استقرار عدالت و از بین بردن تبعیض و ایجاد برابری #حقوق و احیای #کرامت #زن و #مرد مسلمان فعّالیتی نکنیم، موفقیّتی به دست نیاوردهایم. موفقیّت، آن وقتی است که بتوانیم معنویّت و #دین و اخلاق و عدالت و معرفت و سواد و تواناییهای گوناگون را در میان جامعه مستقر کنیم.
۱۳۷۵/۱۲/۱۸
🇮🇷جنبش مردمی اصلاحات انقلابی
@eslahatenghelabi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎
#فیلسوف_فرانسوی : شرافت را باید از مسلمانان فرا بگیریم
🎥 "میشل اونفری" فیلسوف سرشناس فرانسوی:
🔸مسلمانان دارند به ما درس میآموزند؛ آنها معتقدند ما از اینکه پدران خود را به خانه سالمندان بفرستیم، باید خجالت بکشیم.
🔸ما رعایت #حقوق_زنان را ضروری نمیبینیم ولی آنها رعایت حقوق زن را #کرامت انسانی میدانند، چون مسلمانان با #شرافت و عزتمند هستند ولی ما شرافت خود را از دست دادهایم.
🚩 البته منظور من نسل جدید مسلمانان نیست که مخلوطی از همه چیزند!
🇮🇷جنبش مردمی اصلاحات انقلابی
@eslahatenghelabi_ir
💎
🔴 در زمان اشغال هند توسط بریتانیا، روزی یک افسر انگلیسی بدون هیچ دلیلی سیلی محکمی به یک شهروند هندی زد.
شهروند ساده هندی برگشت و چنان با مشت به روی افسر بریتانیایی زد که او از اثر شدت ضربه وارده به زمین افتاد.
🔸افسر بریتانیایی از این عکسالعمل هندی وحشت زده و خشمگین شده بود؛
ولی چون تنها بود چیزی نگفت و بطرف مقر سربازان بریتانیایی رفت تا با گرفتن نیرو برگردد و جواب مرد هندی را بدهد که جرات کرده به افسر امپراطوری سیلی بزند که آفتاب در قلمرو آن غروب نمی کند..
🔹پیش ژنرال انگلیسی رفت و از او خواست تا سرباز به او بدهد تا برگردد و جواب این بی ادبی را به هندی دهد. اما ژنرال انگلیسی بدون این که جواب او را بدهد، او را به اتاقی برد که در آن پول نگهداری میشد و گفت: 50000 روپیه بردار و برو نزد آن هندی و در مقابل کاری که انجام دادی به او بده و معذرت بخواه!
🔸افسر با شنیدن این حرف معترضانه گفت: هندی بدبخت به یک افسر ملکه سیلی زده است و این یعنی بی احترامی به امپراطوری انگلیس، ولی شما بجای مجازات به من می گویید به او پول بدهم و عذر بخواهم؟! ژنرال با خشم گفت: این یک دستور است، باید بدون چون و چرا اجرا کنی.
🔹افسر به ناچار پول را به مرد هندی داد و عذر خواست. هندی پذیرفت و با خوشحالی تمام پول را از او گرفت و یادش رفت که او حق داشته اشغالگر وطنش را بزند! پنجاه هزار روپیه آن زمان پول هنگفتی بود و او با آن خانه خرید و با بقیه اش چندین ریکشا (وسیله ی حمل و نقل درون شهری در هندوستان) گرفت و با استخدام چند راننده آن ها را به کرایه داد...
🔸روزگار گذشت و وضع زندگی او بهتر شد تا این که به یکی از تجار در شهر خود تبدیل شد. او فراموش کرده بود که با گرفتن پول از کرامتش گذشته ولی انگلیسی ها آن سیلی او را فراموش نکرده بودند.
🔹روزی ژنرال انگلیسی، افسرِی را که از هندی سیلی خورده بود فراخواند و به او گفت: آیا آن هندی را که به تو سیلی زده بود به یاد داری؟ افسر پاسخ داد: بلی چگونه می توانم او را فراموش کنم.
🔸ژنرال گفت: حال وقتش است که بروی و انتقام آن سیلی را ازش بگیری، ولی او را در حالی با سیلی بزن که مردم در دور و برش جمع باشند.
🔹افسر گفت: آن روز که هیچ کسی نداشت مرا از زدن او بازداشتی حال که صاحب جاه و جلال و خدمه شده است می گویی برو او را بزن؟ می ترسم افرادش مرا بکشند.
🔸ژنرال گفت: خاطرت جمع باشد، نمی کشند، فقط برو و آن چه را که گفتم انجام بده و برگرد.
🔹وقتی افسر انگلیسی داخل خانه هندی شد او را در میان جمع کثیری از مردم یافت در حالی که خادمان و محافظانش او را احاطه کرده بودند، بدون مقدمه بطرف او رفت و با سیلی چنان محکم به رویش کوبید که بر زمین افتاد، افسر ایستاده بود تا عکس العمل او را ببیند ولی هندی بدون هیچ عکس العملی از جایش هم بلند نشد و به طرف انگلیسی حتی چشم بالا نکرد!
🔸افسر از تعجب دهنش باز مانده بود ولی خوشحال از گرفتن انتقام نزد ژنرال خود برگشت. ژنرال به افسرش گفت : خیلی خوشحال به نظر می آیی و فکر میکنم متعجب شدی.
🔹افسر پاسخ داد: بلی برای بار اول که او را با سیلی زدم او از من محکم تر بر رویم کوبید در حالی که فقیر بود. ولی امروز که او صاحب جاه و جلال و خدمه است حتی پاسخ سیلی ام را با حرف هم نداد، این مرا به تعجب واداشته است.
🔸ژنرال در پاسخ افسرش گفت: دفعه اول او «کرامت» داشت و آن را بالاترین سرمایه خویش می پنداشت، برای همین از آن دفاع کرد.
🔹ولی دفعه دوم، او کرامت خود را در به پول فروخته بود، برای همین از آن نتوانست دفاع کند «چون می ترسید که مصالح و منافع خود را از دست بدهد».
🔴 این داستان، حکایت افراد زیادی است!
آنان که با گرفتن پول و مقام، حقوق و وام نجومی، ملک و زمین و اموال، رانت، اختلاس، پارتی و سایر امتیازات،
فرستادن فرزندانشان به اروپا و آمریکا و... کرامتِ خویش را فروخته اند، از ترس باختن اندوخته های کاذب خود لال شدهاند و حرفی نمی زنند!
داستانی آشنا برای همه ما...
مراقبت #کرامت خود باشیم، که دشمن در کمین کرامت ماست تا به ما سیلی بزند.😔
✍🏻↘️↘️
🅾 این داستان تنها گوشهای از کارکشتگی نظام سلطه است. اینها بلد هستند که چگونه #مذاکره کنند. البته #به_روش_خودشان و با معیارهای ماکیاولیستی و نیرنگ و ...
اما ما بلد نیستیم و ظریف نه تنها بلد نیست بلکه #انحرافاتی هم در تفکرات خود دارد.
انشاءاللّه امثال ظریف این رخدادها را بخوانند و حداقل در این آخر کار دولت فشل توبه کنند.
بلدم بلدم او و شیخ حسن و اطرافیانشان ضربات محکمی به کشور وارد کرد. درحالیکه هیچ نمیدانستند و تنها #بازیگر_سیاستهای_دشمنان بودند.
البته ما میتوانیم در این مسیر یاد بگیرم و انشاءاللّه خداوند کمک میکند.
👤 م.ع
🇮🇷جنبش مردمی اصلاحات انقلابی
https://eitaa.com/joinchat/1496711193Cb86bd1b3fb