🔴 بخوانید.. صد سال است که نگذاشتند بخوانیم👇
بیایید صد سال به عقب برگردیم. #ایران زیر تاخت و تاز دو قدرت استعماری روز، #روس و #انگلیس است. روس در شمال، نیروی #قزاق را ساخته و انگلیس در جنوب، پلیس جنوب. هر دو با هزاران سرباز خود به غارت ایرانیان مشغولند. عِرض و مال ایرانی میبرند، به ناموس ملت تعرض میکنند، و دولت مرکزی #قاجار ضعیفتر از آن است که در برابر آنها مقاومتی کند. ماجرا وقتی اسفناکتر میشود که این سلطه استعماری با قرارداد 1907 (سن پترزبورگ) بین روس و انگلیس برای تقسیم ایران به دو منطقه شمالی و جنوبی بین خودشان، رسمیت هم می یابد. حال بگویید شما بودید چه میکردید؟! ضعیف و زبون در خانه می نشستید تا مال و ناموستان غارت شود؟! منتظر دولت و #سپاهِ نداشته، میماندید؟! یا بپا میخاستید و دفاع میکردید؟! ایرانی در این موقعیت چه تصمیمی گرفت؟!👇
در گوشه گوشه ایران، جنبشهای ضداستعماری به راه افتاد. در شمال میرزا کوچک خان #جنگلی، در جنوب رئیسعلی #دلواری، در آذربایجان شیخ محمد #خیابانی، در همدان و خراسان کلنل #پسیان و... تفنگ در دست گرفتند و جوانمردانه کوچه به کوچه، ده به ده، شهر به شهر اشغالگران را بیرون راندند.
#مقاومت تا جنگ جهانی اول در سال 1914 (1293 شمسی) ادامه یافت. در میانه جنگ، در #روسیه انقلاب کمونیستی رخ داد و شوروی جدید نیروهای خود را از همه کشورهای اشغال شده بیرون کشید. به یکباره #انگلستان شد سلطان بلامنازع ایران. اما جنبشهای ضداستعماری، بدترین مانع و موی دماغ روباه پیر بود و چاره آن یک راه حل شیطانی بود."برای حکومت بر مردم ایران باید آنها را گرسنه نگه داری!" و "کاهش #جمعیت ایران" با ایجاد #قحطی. انگلیسی ها شروع کردند به جمع آوری و خرید دارو و گندم و جو و احتکار آنها. در عرض 2 سال قحطی و بیماری های واگیر با ایران ما چنان کرد که لشکر مغول نکرد. نصف جمعیت ایران کشته شد و ثمره جنگ جهانی اول برای ایرانِ بیطرف! یک #هولوکاست عظیم انسانی بود. 9 میلیون ایرانی کشته شدند.
1 سال پس از پایان جنگ، انگلستان تصمیم گرفت ایران را رسما به عنوان #مستعمره خود اعلام کند. وثوق الدوله نخست وزیر در قراردادی شرم آور با رشوه ای کلان، سند ایران را به نام پادشاهی انگلستان زد ولی احمدشاه با فشار علما با همه ضعف و جوانی اش، زیر بار نرفت و به تنبیه این استنکاف، سلسله قاجار برچیده شد و #پهلوی آمد. #رضاخانی که خودشان آوردند و خودشان بردند. جنبشهای ضداستعماری برچسب "تجزیه طلبی" گرفتند و در گوشه گوشه ایران سرکوب شدند. 20 سال بعد در جنگ جهانی دوم، هیچ کس دیگر نبود تا از ایران دفاع کند. همه غیورمردان ایران، #خلع_سلاح شده بودند.. #متفقین 24 ساعته کل ایران را اشغال کردند و #رضاشاه قدرت پوشالی را به بیرون انداختند..
🔸صد سالِ تمام این جنایت بزرگ تاریخی در لابلای روزنامه ها و کتابها و تئاترها و #فیلمفارسی های منورالفکران ایرانی #سانسور شد. به همین سادگی. و در عوض یک تاریخ سازی جعلی برای ایران توسط همین انگلیسی ها رقم خورد. موج تاریخ سازی برای " #ایران_باستان " برای تضعیف هویت #شیعی ایرانیان (هویت مقاومت خیز) شدت گرفت و این شد که هر چه آنها بخواهند و بگویند ما باید «تکرار کنیم» و هر چه آنها نخواهند نباید. حافظه تاریخی مردم، همواره از انگلستان متنفر بوده اما گاه نمیداند چرا؟! چرا که نگذاشتند جنایات انگلیسی ها در این کشور سینه به سینه و ورق به ورق بازگو شود. درست مثل #آمریکایی ها. انگلیسی ها هنوز مشغول نوشتن #تاریخ ما هستند.
#محمد_عبدالهی
@eslame_rastin
اسلام راستین
💢در خاطرات علم آمده شاه پس از سفر سلطان قابوس به ایران، از کیفیت خوشگذرانی سلطان عمان پرسش می کند؛ ا
🔵 #فردوست یار غار #شاه در کتاب خاطراتش می نویسد: در سالهای #اشغال ایران توسط #متفقین، سربازهای #آمریکایی و افسران و درجه دارانشان در خیابان امیرآباد یک باشگاه داشتند. روزانه به هر کدام یک بسته به عنوان جیره غذایی میدادند که هر بسته برای مصرف 5-6 نفر کافی بود. دو بطری ویسکی و دو بسته سیگار خوب هم جیره آنها بود. آمریکایی ها با همین کنسروها، (ایرانیها آن زمان کنسرو ندیده بودند) #دختران و #زنان هرزه ایرانی را جلب می کردند. آنها به سرعت باشگاه امیرآباد را به مرکز فحشا تبدیل کردند. کامیون های آمریکایی به مرکز شهر می آمدند و دخترها را جمع می کردند و به باشگاه می بردند. دخترهایی که به این اوضاع تمایل داشتند صف می کشیدند و می رفتند، مثل اینکه در صف اتوبوس هستند. امریکایی ها هرچند پول نداشتند با همین بسته ها دخترها را راضی می کردند... اما نکته عجیب آن که او می نویسد: یکی از کسانی که به آمریکایی ها سرویس می داد، #خاله شاه بود. من با او صحبت کردم و گفتم که این کار صحیح نیست و عمل شما در شان #فاحشه های کنار خیابان است. خاله محمد رضا خیلی رک و صریح گفت: خیر ! افرادی که در باشگاه هستند هم تیپ ما هستند و هیچ اشکالی ندارد! (خاطرات فردوست ،ج 1، ص 41 )
🔰 این است حکایت #سلبریتی ها و فاحشه های زن یا مرد #روشنفکر ایرانی
🔰اگر پای زائر یا مسافر #عرب یا #سیاهپوست و خصوصا #مسلمان در میان باشد، رگ غیرت بعضی جماعت روشنفکر #آریایی ورم می کند که وا غیرتا! وا ناموسا! وا ایرانا! اما اگر پای زن باره های فرنگی در میان باشد، و پارتی در #سفارت_ایتالیا و #سفارت_انگلستان و.. باشد، غارت زنان و ناموس ایرانی می شود: پرستیژ و کلاس و خوشگذرانی بین المللی و حتی #سلبریتی های «چهل سال بدبخت» مان از #رضا_کیانیان تا #محمود_دولت_آبادی هم در بزم شرکت می کنند و سرخوشند به سلامتی استعمار!
🔰این است دنیای روشنفکری. دنیای فرنگ پرست و نژادپرست، مملو از تناقض و استانداردهای پارادوکسیکال، شیفته هوس چرانی و البته غر و نق زدن و طلبکاری
✍ محمدعبدالهی
@eslame_rastin