واحد شهید گمنام #سیدرضانریمانی شب اول محرم ۱۴۰۲ دل زمونه ازجنس سنگه دلم برات خیلی خیلی تنگه یادمه اون لحظه ای که می رفتی گفتی که برمی گردم قفل در خونه رو بعد سی سال هنوز عوض نکردم خونه دل من پراز غم فراقته سی ساله الان چشمای من به راهته همه میگن که صبوری کن صبوری کن چشم انتظارم مگه صبوری راحته شهید گمنام نمی دونم که الان کجایی من مادرم سختمه جدایی خبرداری تواز دل من اما ازتو خبر ندارم هردفعه عکسای تورو می بینم بارون اشک می بارم حال دلم رو کی می دونه چه حالیه تو خونه ی ما همش جای تو خالیه کجاباید من بیام تورو پیدا کنم فکه،هویزه،شلمچه یا طلائیه شهید گمنام نمی دونم توو لحظه ی آخر کجای این‌ خاک گذاشتی تو سر آخ بمیرم برای اون مادری که تو غروب گودال شاهد سربریدن حسین بود میون جنگ وجنجال می بینه مادر که لحظه های آخرش خنجر کندی نشسته روی حنجرش اون لحظه هایی که ازقفا بریده شد سر حسین بوود روی پاهای مادرش #علی_اصغرشاهسنایی https://eitaa.com/torabeabootorab