eitaa logo
مجله طب و تمدن اسلامی
16.2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
121 فایل
#سبک_زندگی_اسلامی #طب_اسلامی #تمدن_اسلامی استاد ابن علیان فروشگاه و واحد آموزش: @esfteb ارتباط با ادمین: @ee1394 تبلیغ نداریم eslamteb.com
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ با این دستورات زیبا شوید لطفا را رعایت کنید! ✍ ابن علیان 💠 جوش ها ، لک و بثورات پوستی غالبا به دنبال انباشت سموم و یا به عبارتی پری و امتلاء بدن بوجود می آیند که به تبع غلط ، و عدم انجام به موقع روش های بروز می کنند تا همچون آینه ای نمایانگر درون بدن و هشداری برای نیاز به انجام دستورات پاکسازی و بهداشتی باشند. 👈 چیزی بسیار فراتر از شستن گونه دست ها و وسایل است! ، قی عمدی، مسهل، تنقیه ، ، سنتی و تعریق، ،برخی از مهم ترین دستورات بهداشتی و پاکسازی مورد نیاز سیستم بدن است که خالق حکیم بر مبنای حکمت بالغه الهی و بواسطه انبیا و معصومین علیهم السلام به ما آموخته است. و دوری از این فرمایشات، عامل ها و اختلالات است. 💠 به نظر می رسد نیاز است بهداشت بازتعریف شود. اگر تعریف بهداشت صحیح باشد، با شیوع یک بیماری ریوی ، غیر بهداشتی ترین، چیز ها همان هایی هستند که به ریه آسیب می زنند، مثل ... در صورت شیوع بیماری مسری غیر بهداشتی ترین رفتارها میشود تضعیف کننده های ایمنی همچون ، استفاده از وایتکس ، ، غذای ناسالم ، داروی شیمیایی خصوصا ها و و... پس لطفا بهداشت را رعایت کنید! مجله طب اسلامی @eslamteb
هدایت شده از طب و تمدن اسلامی
51.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درخت کاری.. اشارات به کاری از زبان استاد فوائد و مضرات درخت کاری از زبان دکتر https://www.instagram.com/p/CaaN53msRM2/?utm_medium=share_sheet با ما همراه باشید 👇 @eslamtamadon
درمان کسلی (بی حوصلگی) با قرآن هر زمان دچار احساس کسالت شدید دو دست را مقابل صورت بگیرید و حمد و فلق و ناس در آن بخوانید سپس صورت را مسح کنید. عضویت در مجله طب اسلامی👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2237792257Cc6bced9763
حجه الاسلام رضا اسدنژاد موضوع سخنرانی: چهار سال پیش با پنج نفر شروع کردیم و الان سیصد دانش آموز داریم... روخوانی را دوماهه به صورت کامل آموزش می دهیم کتابهای جدیدی بر اساس قرآن و روایات طراحی کرده ایم دانش آموزان ما فنون و مشاغل مختلفی را یاد می گیرند اجلاسیه مشترک جریان های تمدنی کشور
۱۳ اسفند ماه ۱۴٠۳/ سال چهارم به هرجا بنگرُم، کوهُ درُ دشت نشان از قامت نحس تو بینُم!!!! حضرت پدر علیه السلام در دعای کمیل می فرمایند: لأَيِّ الاُمورِ إلَيكَ أشكو؟ خدایا برای کدام مسئله به تو شکایت کنم؟ الحق که حال ما، مدرنیته و این عقب افتاده غربی چنین است. کجایش را درست کنیمُ بر کجایش شکایت بریم؟ چندی پیش گذرم به شهرمان افتاد. وقت غروب بود که به لحاظ سرد است. به همین دلیل در ادبیات طبی و حکیمانه فارسی به آن دلگیر می گویند. چرا که مزاج دل یا قلب انسان گرم است، و به میزان قرین بودن با چیزهای ، گرفتهُ ناخوش می شود و بالعکس. بعد از ورود به بیمارستان، با صحنه ای مواجه شدم که حقیقتا برای افسرده و مریض کردن هر انسان دلگرمی کفایت می کرد. مجموعه ای از زشت، سرد مزاج، خشک، زمخت و بی خیرُ برکت. آنقدر بی برکت که به دلیل مواد سمی کاج، تمام محوطه زیر درختان هم خشک می شودُ برهوت. درخت بی ثمری که از یادگاران وارداتی دوران نحس به این مملکت پر ثمر است. و ما پس از نیم قرن، کماکان بر عهدی که با درخت محبوب محمدرضاپهلوی بسته بودیم هستیم!!! درخت مخربی که این روزها بدون هیچ اغراقی در همه جا، حتی در بعضی های اهل بیت علیهم السلام و مساجد هم کاشته می شود! کاج درختی غفلت زاست! چرا که همیشه سبز است. حال آنکه انسان باید زمستان و را به چشم ببیند. اتفاقا زیبایی زمستان الهی در همین مرگ طبیعت است که یکی از زیرساختهای یادکرد قیامت است(آیه۹سوره فاطر). اما بدتر از خود کاج، قدرت عجیب این درخت، در جذب حیوان سرد مزاج است. کلاغی که همْ رنگ سیاهش سرد است، هم صدایش. شاید صدها کلاغ در آن غروب دلگیر، قار قاری روی کاجها به راه انداخته بودند که بیا و ببین! دلم حقیقتا برای بیماران این بیمارستان سوخت که به دلیل پزشکی مدرن، همه جوره در محاصره سردی ها قرار گرفته بودند. جالب اینکه خداوند متعال هم نام کلاغ را با غم، اندوه و ، که آنهم به لحاظ مزاج شناسی سرد است گره زده(آیه۳۱مائده). حال بیایبد نگاهی بسیار کوتاه به جایگاه شگفت انگیز درخت در قرآن بیاندازیم. که اگر دستمان خالی بود، اینقدر غصهُ اندوه از این مسائل نداشتیم! ، اولین بازیگر جدی و همراه سرنوشت انسان، حتی پیش از هبوط به زمین است(آیه۳۵بقره). به گزارش قرآن، درخت تنها موجودی است که خداوند متعال از درون آن با یکی از پیامبران اولوالعزمش سخن گفته(آیه۳٠قصص). جایگاه درخت در خلقت الهی، آنقدر عظیم الشان و محوری است که خداوند متعال، برای توصیف جریان کلی حقُ باطل تاریخ از آن استفاده می کند. اصطلاحات و خبیثه در قرآن، دلالت بر همین موضوع دارند(آیات۲۴تا۲۶سوره ابراهیم). همین طور می توان به آیات ۲۸و۲۹ سوره رعد اشاره کرد. ، پاداش نهایی کسانی است که به قلب مطمئن رسیده، ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند. و طوبی است که اصل آن در خانه حضرت نبی الله و آقا امیرالمؤمنین علیهما السلام است، و هیچ یک از منازل اهل بهشت نیست، مگر اینکه شاخه ای از طوبی در خانه آنهاست(ر.ک به روایات ذیل آیه) اما شاید مهم تر از همه مطالب مذکور، بررسی جایگاه صفت ، در کلام الله زندگی باشد. از میان تماااااااام مخلوقات الهی، خداوند متعال تنها ۹ شیء را مفتخر به مبارک بودن کرده، که یکی از آنها خود است(آیه۹۲انعام/آیه۵٠انبیاء). دقت کنیم که قرآن، محل چشمه ها و دریاهای دانش الهی است(نهج البلاغه خطبه۱۸۹). خدایی که چنین قرآنی را مبارک می خواند، در عین حال یک درخت را هم به نشان برکت مفتخر می کند!!! و روغنش که با استثنایی ترین و بلندترین تعابیر در قرآن کریم توصیف شده است(آیه۳۵نور/آیه۲٠مؤمنون). آهااااای وزارت جهاد کشاورزی، اداره حفظ محیط زیست، مردم عزیز، دغدغه مندان سلامتی، برنامه ریزان ، چرا از کنار درخت مبارک قرآن به راحتی می گذرید «وَ تَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّـهِ ثَمَناً قَلِيلاً؟»(آیه۱۹۹آل عمران). همه چیز جامعه ی اسلامی از جمله درختانش، باید برگرفته و برآمده از قرآن باشد. موجودات مثمر و پربرکتی مانند زیتون، انگور، انجیر، ، نخل و سدر در قرآن. همین طور درختانی که در روایات عظیم الشان ما ذکر شده مانند: عناب، ، سیب، گلابی، بادام، گردو و گل محمدی. سخن پایانی اینکه در قرآن تنها یکبار از کلمه استفاده شده که آنهم درباره درختان است. خداوند متعال می فرماید: ما برای شما آفریدیم! یعنی باغهایی که دیدنش موجب نشاطُ سرور شماست(آیه۶٠ سوره نمل). امید که در پرتو معارف پیشرفته قرآن، از کاجستان هایی که به معنای حقیقی کلمه، « » است نجات یابیم! مطالعه بیشتر: کتاب باغ میوه قرآنی @besalamen_amenin @eslamteb
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۱ اسفند ماه ۱۴٠۳/سال چهارم حدیث خوانی در باشگاه کیوکوشین!! این تلخ ترین یادداشت عمر من است!! تابستان سال ۸۶ بودُ نوبت کنکور ما که از بچه های بودیم. برهه ای که طرح صهیونیستی ، دکتر مرندی و ولایتی، هنوز کمر جمعیت ایران عزیز را نشکسته بود. به همین دلیل رشته انسانی ۵٠۲ هزار نفر متقاضی داشت. رتبه من ۵۷۶ شد و روزانه دانشگاه دولتی مازندران و شهر بابلسر قسمت ما. ولی بعد از اتمام کارشناسی و به شرحی که اینجا نوشته ام، تصمیم گرفتم به بیایم. تمام خانوادهُ فامیلُ درُ همسایه مخالف بودند. ولی نوری که در دلم روشن بود، جوشش عشقی عمیق به بود. خاطرم هست همان سالِ پیش دانشگاهی، ماهیانه به زیارت حضرت آقا امام رضا علیه السلام مشرف می شدم. در این سفرها کتابی خریده بودم به اسم ، که مجموعه ای از احادیث نبوی بود. خواندن فرمایشات سراسر نور حضرت نبی الله الاعظم، آنقدر برایم شیرین بود که حد نداشت. القصه اینکه سی شهریور ۱۳۹٠ وارد تهران شدم. بماند که چه داستانهای تلخی برای ثبت نامم پیش آوردند. فی المثل خاطرم هست تابستان بودُ ماه مبارک رمضان و اوج کارهای کشاورزی ما که زنگ زدند. از مرکز مدیریت که در روند ثبت نامتان مشکلی ایجاد شده! در آن وضعیت روحی منهدم با خود می گفتم: یعنی چه کار مهمی پیش آمده که مرا از هزار کیلومتر آنطرف تر فرا خوانده اند؟ وقتی رسیدم، تست شخصیت شناسی ریموند کَتِل، روانشناس آمریکایی را به من دادندُ گفتند: چند سؤال را پاسخ نداده اید، آنها را تکمیل کنیدُ به سلامت!!! به هر حال دنیای علم بودُ مگر می شد برای شاگردی علیه السلام، از فیلتر شخصیت شناسی کافر گذر نکنی؟!؟!؟! دیگران را نمی دانم ولی من، آمده بودم که را بنوشم و را مشق عشق کنم. آمده بودم که جوانی ام را خرج کنم. اما وقتی وارد حوزه شدیمُ شروع کردیم، هرچه بیشتر می رفتیم کمتر می رسیدیم! سه سال نخست که به جای قرآن، مشغول سنگین ترین و پیچیده ترین کتابهای صرفُ نحو اعراب شدیم که اکثرشان را اهل سنت نوشته بودند! بویژه کتاب که بیشتر به چیستانی سراسر ابهام می مانست تا کتاب درسی! ذوب شدن حسُ و دغدغه های علمی ام را مثل روز روشن نظاره گر بودم. فصل امتحانات که میشد، دو جزوه ی بیست سی صفحه ای تحویلمان می دادند. یکی تفسیر فلان سوره، دیگری تاریخ زندگی فلان امام معصوم! و این تمام جایگاه ثقلین در سه سال اول حوزه بود. یکی دو ساعت وقت می گذاشتیم جزوه ها را میخواندیمُ تمام. سال ششم حوزه تصمیم گرفتم در یک باشگاه کاراته ثبت نام کنم. استاد گفتند: شما که طلبه هستید، برای هر جلسه یک حدیث آماده کنیدُ آخر باشگاه بخوانید. خدا میداند که پس از شش سال طلبگی، اولین باری بود که از من می خواستند در قالب یک برنامه منظم حدیث بخوانم! همین الان هم می توانید طلبه هایی که ده سال است دروس حوزه را می خوانند امتحان کنید. ببینید چند آیه قرآن را می دانندُ چند روایت را؟ ببینید اصلا نام چند را بلدند! یا تمام اطلاعاتشان از زندگی ائمه علیهم السلام به چند صفحه می رسد؟! اگر طلبه ای معلوماتی دارد، ثمره تلاشهای شخصی خود اوست، نه حاصل ساختار عمومی حوزه. بعدها شنیدم که گفته اند: دروس حوزه به گونه ای تنظیم شده که می توانید در تمامی آنها مجتهد شوید، بدون اینکه حتی یکبار نیاز به مراجعه قرآن داشته باشید!!!!(تفسیر المیزان ج۵ ص۲۷۶). غرض اینکه روز به روز افسرده تر میشدم. کم نبودند دوستانی که حوزه را ترک کردندُ رفتند. استعدادهای گرانقدری که هر کدام می توانست نوری باشد و گرمایی در ظلمات سرد زمانه ی اکنون! گذشتُ تا به لطف خدا پس از حدود هفت سال سرگردانی در طلبگی، با مباحث تمدنی الگوی پیشرفت آشنا شدم. مجموعه مباحثی که بر محور ناب، به ارائه راه حل مشکلات جامعه می پرداخت. لبیکی به فرمایش رهبر عزیز انقلاب که «طراحی الگوی پیشرفت اسلامی، دستور کار قطعی نظام است». و این همان چیزی بود که سالها به دنبالش بودم. با همه این تلخی ها، امروز بیش از پیش معتقدم که تنها راه حل سعادت دنیوی بشریت، باز هم از همین می گذرد. به شرطی که علوم قرآنُ حدیث را(طب، معماری، نجوم و...) احتکار ساختاری نکنند! آتش قلبم از سر دلسوزی و حسرتی همیشگی است. برای جوانیِ بی بازگشتی که در غیاب قرآن و حدیث آقا امیرالمومنین علیه السلام گذشت. این را خطاب به مدیران حوزه نوشتم که بگویم: طلبه ها بزرگترین سرمایه های این نظامند و خدا می داند که ، تاکنون نعمت و فرصتی مانند این نظام به خود ندیده. از ما که گذشت، فکری به حال دیگران کنید! به بهانه سخنان اخیر امام خامنه ای درباره در حوزه های علمیه! @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
به بهانه مدتهاست که فیلم نمی بینم إلّا قلیلًا قلیلاٰ. شاید روزی نوشتم چرا؟ از پایتخت هم تنها صحنه ای که دیده ام، به روانشناس مراجعه کردن همسر نقی بود، آنهم در حد هفت هشت ثانیه. از همان لحظه منتظر بودم که سازمان اعتراض کند که الحمدالله امروز واکنش نشان داد. رئیس سازمان در نامه اش به صداسیما نوشته: ما بزرگترین نهاد مسئول در مورد سلامت روانی جامعه هستیم! یاد مرداد ۱۴٠۱ افتادم که ۶۹نفر از نمایندگان مجلس طرحی ارائه داده بودند. مبنی بر اینکه حوزه علیمه به کسانی که روانشناسی اسلامی در حوزه خوانده اند، به صورت ، مجوز مرکز مشاوره _ آنهم فقط با رویکرد دینی _ بدهد. همین سازمان جنجالی به پا کرد که بیا و ببین. رئیس شان به دیدار آیه الله اعرافی در قم آمد و حرفهایی زد که معنایش، اعتقاد به بیسوادی حوزه و دین در زمینه روانشناسی بود. همان موقع نوشتم: عزیزان سطحی نگر و غیر تمدنی در حوزه تصور می کردند اگر بگویند: بله ما فقط با روحُ روان انسان ها کار داریم و مسائل بی اهمیت دنیوی! مثل ، معماری، اقتصاد و...مربوط به دانشگاه است، همه چیز حل خواهد شد. غافل از اینکه مدعی تر از پزشکانُ مهندسان مدرن، همین هستند که کمترین مکانت و جایگاهی برای شما قائل نبوده و نیستند. برایم جالب بود که در نامه امروزشان هم بر این مطلب تاکید کرده اند: ما بزرگترین نهاد مسئول در مورد سلامت روانی جامعه ایم!!!!! از منظر آقایان، اصلا حوزه علیمه وجود خارجی ندارد. اینها شاهدی بر حرفهای همان عزیزی است که بلافاصله برنامه اش را متوقف کردید. بزرگواری که می گفت: اگر را حذف کنیم، جامعه تغییری نخواهد کرد!!! @besalamen_amenin