هو الحکیم
🔹 #عطش، گرما، گلوی زخمی، قطعی آب، محاصره، اسارت و شهادت....
در عملیات #بیت_المقدس۷ بود که تازه فهمیدیم #تشنگی و گرما و گلوی زخمی و طفل #تشنه و سپاه محاصره شده و قطعی آب و سم ستوران و اسارت عزیزان یعنی چه؛ البته باز هم نه کامل مانند صحرای کربلا و #عطش اهلبیت و یاران حسین (ع).
فهمیدیم تا #تشنگی نکشیده باشی و زخم نخورده باشی و داغ عزیز ندیده باشی و برادر به مسلخ عشق نفرستاده باشی و چکاچک شمشیر دشمن را در گرمای تابستان ندیده باشی؛ حرف از «عاشورا و کربلا» زدن فقط یک حرف است، حرفی که حداقل احساس را به همراه خواهد داشت.
حدود ساعت ۱۰ صبح بود که دیگر تمامی آب همراه بچهها تمام شد و هُرم گرمای بیابان صورت بچهها را میسوزاند و جگر تشنهشان را به آتش میکشید و افزایش #تشنگی در دمای بالای ۵۵ درجه در کنار آتش انفجارهای سنگین گلولههای خمپاره و توپ و انواع سلاح با کالیبرهای متفاوت به شکل تصاعدی بر جان خسته رزمندگان اثر میگذاشت. تازه این برای بچههایی بود که سالم بودند و فقط #عطش، امانشان را بریده بود.
در آن عملیات، بعنوان امدادگر وقتی به بعضی از بچه ها که مجروح شده بودند جهت پانسمان و سرکشی سر میزدم، میدیدم بیش از درد و رنج زخمشان از #تشنگی مینالیدند و چه شهدایی که در آن شرایط فقط در اثر تشنگی با اقتدا به مولای لب #تشنه صحرای کربلا در صحرای شلمچه به شهادت رسیدند.
علت نرسیدن آب به رزمندگان، تا حدود ساعت ۱۱ صبح ، آتش سنگین عراقیها و محاصره از سه جهت و بسته شدن خط عقبه تدارکات لشکر از طریق آتش شدید دشمن بود، که هر تویوتایی میآمد اکثراً مورد اصابت گلوله قرار میگرفت و خودروهای تدارکات بیشتر مورد اصابت قرار گرفته بودند و هر از گاهی فقط یک وانت همراه با آب نوشیدنی میآمد که با توجه به تعداد نیروها و #تشنگی و گرمای شدید تقریباً میشود گفت به جایی نمیرسید.
وقتی دستور عقبنشینی (تاکتیکی) را دادند از کنار یک خاکریز عبور میکردم که دیدم، یکی از بچه ها آنقدر زخمی شده که دست و پایش قطع شده بود و علیرغم پانسمانی که به تن داشت و اما به دلیل درگیری شدید و نبود آمبولانس، درکنار خاکریز روی خاک رها شده و شاید وضعیت اسفبار او باعث شده بود که دیگران از کنار او به خیال اینکه به شهادت رسیده است گذر میکردند، البته من وقتی کنار او رسیدم دیدم که او هنوز زنده است و دارد طلب آب میکند، که البته هیچ آبی به همراه نداشتیم که لااقل #لب_خشکیده این رزمنده عزیز در حال شهادت را بتوانیم تر نمائیم و حتماً او نیز همچون مولایش باید با لب #تشنه به دیدار حق میشتافت.
در صبح این عملیات اسرای عراقی، طلب آب از رزمندگان میکردند و رزمندگان نیز با خوًشرویی قمقمههای آب خود را به اسرای جنگی میدادند و لب #تشنه آنان را سیراب میکردند اما در اواسط روز این رزمندگان بودند که با تشنگی دست و پنجه نرم کردند.
حتما تاریخ گواهی خواهد داد که چطور جوانان عزیز ایرانی در این روز با لبان #تشنه و با ذکر یا حسین و یا زهرا به دیدار معشوق شتافتند، حتماً مورخان خواهند نوشت که رزمندگان اسلام چطور با #عطش در چنگال بعثی ها اسیر شدند، حتماً مردم فهیم کشور قدر آزادگان بویژه برادران اسیر خود در #عملیات_بیت_المقدس۷ را خواهند دانست که با لب خشکیده و با کام سرخ در لبیکگویی به امام خود کم نگذاشتند و با تحمل سالها درد و رنج به کشور عزیزمان بازگشتند.
🌷یاد همه این عزیزان و شهدا گرامیباد🌷
۱- آب خرمشهر و آبادان که قطع شد، قرارگاه خاتم الانبیا(ص) سپاه ۳شیفته کار کرد و #یک_روز_زودتر پروژه آب رسانی رو تکمیل کرد و مردم رنگ آرامش به خود دیدند.
۲- در مدت زمانی که آب این شهرها قطع بود، پایگاه های بسیج سپاه و بسیج دانشجویی دانشگاه های استان خوزستان و مخصوصا بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز کار آب رسانی با تانکرهای سپاه و توزیع آب معدنی رو انجام میدادند.
دقت کنید👆
در بین همه اینها یک تفکر انقلابی جریان دارد، تفکری که وعده میدهد
پای وعده اش میماند
و در طول مسیر تحقق وعده
جایگزین هم ارائه میکند تا مردم #تشنه نباشند.
آری
این #تفکر_انقلابی است که مردمِ تشنه رفاه، آسایش و آرامش را به میعادگاه تحقق وعده ها می رساند.
پ.ن: این ۲نکته رو که مینوشتم ناخوداگاه یاد جمله پیرجماران حضرت روح اله(ره) افتادم که فرمودند: اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید.
#یک_روز_زودتر
#بسیج_و_سپاه_مشکل_گشا
#تفکر_انقلاب
#سپاه_متشکریم