eitaa logo
استخاره
324.1هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
8.9هزار ویدیو
16 فایل
سلام مسؤل تبلیغات فقط آیدی زیر می باشد و هزینه تبلیغ فقط به این آیدی پرداخت شود وبه هیچ آیدی دیگری واریز نزنید چون قصد کلاهبرداری از شما را دارن @smk6268 پذیرش تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3301245358C67179f80e8
مشاهده در ایتا
دانلود
بهشت فروشی هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت. ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت: - بهلول، چه می سازی؟ بهلول با لحنی جدی گفت: بهشت می سازم. همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت: آن را می فروشی؟! بهلول گفت: می فروشم. قیمت آن چند دینار است؟ صد دینار. زبیده خاتون گفت: من آن را می خرم. بهلول صد دینار را گرفت و گفت: این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم. زبیده خاتون لبخندی زد و رفت. بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت. زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت: این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای. وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد. صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت: - یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش. بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت: - به تو نمی فروشم. هارون گفت: - اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم. بهلول گفت: - اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم. هارون ناراحت شد و پرسید: - چرا؟ بهلول گفت: - زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری، من به تو نمی فروشم @estekhaare
4.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 🌸صـدای پـای کـســی 🎊از می آید 🌸خـدای عـاطـفــــه و 🎊سـرنـوشـت مـی آید 🌸و عطرِ یاس 🎊سِـرشــت مـی آیــد 🌸بــه صـورتـش جلوات 🎊 دارد 🌸میان حنجره اش صوتِ 🎊 دارد 🌸میلاد با سعادت 🎊امام زمان عج مبارک🎉💐 @estekhaare
💠از حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله روایت شده که فرمودند هر کس چهار رکعت نماز بگذارد به این صورت که در هر رکعت مرتبه سوره حمد و یک مرتبه سوره را بخواند و پس از سلام ابتدا بار بگوید : ✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد✨ٍ  و سپس یکصد بار بگوید ✨ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَبْرَئِیلَ ✨ و بعد یک صد مرتبه ✨ لَعَنَ‏ اللَّهُ‏ الظَّالِمِینَ‏  ✨بگوید 🌺و ایضاً  آیة الکرسی را بخواند و گونه راست خود را بر زمین گذاشته وبه یک نفس بگوید  🎈هُوَ اللَّهُ اللَّهُ رَبِّی حَقّاً  🎈 سپس بگوید : 🎈لَا أُشْرِکُ‏ بِهِ‏ شَیْئاً وَ لَا أَتَّخِذُ مِنْ‏ دُونِهِ‏ وَلِیّاً اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِمَعَاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ وَ بِمَوْضِعِ الرَّحْمَةِ مِنْ کِتَابِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِی کَذَا وَ کَذَا🎈 ☘و به جای کذا و کذا خود را طلب نماید سپس گونه چپ خود را بر زمین گذاشته و بگوید : 🎈یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا جَبْرَئِیلُ بِکُمْ أَتَوَسَّلُ إِلَى اللَّهِ 🎈 🌺و سپس به سجده رفته دعای اول را بخواند و حاجات خود را مجددا طلب نماید٬ خداوند به او در  عطا فرماید که در هر قصری هزار خانه و در هر خانه ای وجود دارد و نیز تمامی  های او می شوند  📒 جمال الاسبوع ص ۷۳ جهت عظیمه از تا 11 شب هر شب 15 بار را بخواند و در هر بار بعد از اتمام ختم 15 بار بخواند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ و پانزده بار صلوات فرستد و بعد از ختم سجده کند و خود را بخواهد برآورده می شود ان شاء الله 📗صحیفه مهدیه ص 80 @estekhaare