eitaa logo
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
27.2هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
87 فایل
﷽ ✅ آموزشگاه تخصصی استخدام 100 کانال اصلی استخدام ۱۰۰👇👇 @estekhdam_100 ✅ ادمین ثبتنام👈👈 @admin_es100 💫 رضایت داوطلبین استخدامی: 🔗 @rezayat_es100 لینک گروه ذخیره کنید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2347630962C2eed45eb2d ❤❤❤❤❤❤❤❤❤
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈••✾•|♥️|•✾••┈┈• "یڪی دیگر از ابعاد شخصیت شهید آقا ،بعد مدیریتے بود... ..حسین فقط حسین نبود،، ”حسین“ ســــــاز بود.. شخصیتهایـے ڪه درڪنار حسین تربیت مےشدند،خودشان بہ تنهایـے یڪ حسینِ بزرگ بودند،دنیایـے از عرفــان و معرفت بودند..." 💌روایت‌حاج‌قاسم‌ازخصوصیات ☘ •┈┈••✾•|♥️|•✾••┈┈• ➕امروز سالگرد شهادت عارف شهید محمد حسین یوسف إلهی بود. همان شهیدی که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت کرد کنار او دفن شود شادی روح همۀ شهدا خصوصا این دو شهید "صلوات" 🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
💌ویژگی هاے یک نماینده خوب از نگاه امیـر المومنین(ع)👆👆
از ڪافے شاپ خارج شدم،حضور ڪسے رو پشت سرم احساس ڪردم،برگشتم،بنیامین بود. _شنیدے چے گفتم؟! بیخیال گفتم:آرہ،ڪر ڪہ نیستم! دخترهاے ڪلاس از ڪافے شاپ اومدن بیرون یڪے شون گفت:خانم هدایتے مشڪلے پیش اومدہ؟ بہ نشونہ منفے سرم رو تڪون دادم،با شڪ راہ افتادن سمت دانشگاہ،خواستم برم ڪہ بنیامین بازوم رو ڪشید با عصبانیت گفتم:چتہ وحشے؟!برو تا ملتو سرت نریختم! انگشت اشارہ ش رو بہ نشونہ تهدید سمتم گرفت:ببین من دست بردار نیستم. نگاہ چندش آورے بهم انداخت و گفت:چیزے ڪہ ازت بهم نرسید! دیگہ نتونستم طاقت بیارم محڪم بهش سیلے زدم خواست ڪارے ڪنہ ڪہ پشیمون شد! چندتا از طلبہ هاے دانشگاہ بہ سمتمون اومدن،حتما ڪار دخترها بود!یڪے شون با لحن ملایمے گفت:سلام اتفاقے افتادہ؟ بنیامین با عصبانیت گفت:بہ تو چہ ریشو؟! با لبخند زل زد بہ بنیامین:چہ دل پرے از ریش من دارے! سریع گفتم:این آقا مزاحمم شدہ! پسر بدون اینڪہ نگاهم ڪنہ گفت:شما بفرمایید ما حلش میڪنیم...🙈 http://eitaa.com/joinchat/2678128666C1841f45cfb کانال خودمونه♥️👆
•┈┈••✾•|♥️|•✾••┈┈• 🍁میـان شڪ و یقیـن پیـر مےشـود بےټـو... 🍁دلے ڪہ طعمہ زنجیـر مےشـود بےټـو... •┈┈••✾•|♥️|•✾••┈┈• ⏳ ❅ঊঈ✿🔥✿ঈঊ❅ @non_valghalam
_ ریحانه با تو هستما! تابو نگه دار.. گوش ندادم و سرعتمو بیشتر کردم... _ ریحان مجبورم نکن نگهت دارم!! _ مگه میتونی؟؟ پوفـےمیڪنے، آستینت رو تا میزنـے! این حرکت یعنـےهشدار _ نگهت دارم یا خودت میای پایین؟ _ یه بار گفتم نمیتونـے... هنوز جمله کامل نشده که دستتو دراز میکنے و مچ پامو میگیری. تاب شروع می‌کنه به لرزیدن، تعادلمو از دست میدم و جیغ می‌کشم... _ هیسس عهه! عصبی پامو میکشے و من با صورت تو بغلت پرت می‌شم..... https://eitaa.com/joinchat/3360358432Ce9b5dbe1dd 💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• 🖋از پشـتِ لالہ هاے آفتاب خوردهـ ے این شـ‌هــر برایـٺ مےنویسـم... آقــا ســلام...♡|• •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• ❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅ @non_valghalam
قسمت اول عاشقانہ آنلاین 🥀 کہ برای خواندنش دعوت شدید👇👇 https://eitaa.com/non_valghalam/7043 لینک رمان اول نویسنده کانال🍃👇 https://www.instagram.com/p/B5h2Y8iFTDw/?igshid=433x316klg2u مرجع رسمی انتشار نوشته های نویسنده 👇💌 http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 🚫کپےآثار بہ هرنحو حرام و موجب پیگرد قانونےاسٺ🚫
رمان جدید😍😍 داستان دختری که بعد از دست دادن مادرش و زن گرفتن باباش از دین و حجاب فراریه ولی با قبولی دانشگاه میاد تهران و توی خونه قدیمیشون که حالا مال یه خانواده مذهبیه اتاق اجاره میکنه... همه چی خوب پیش میره تا اینکه سر و کله پسر خانواده پیدا میشه...🤐👇 http://eitaa.com/joinchat/442892311C280c60e220 کانال دوم خودمونه♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• |🍃|دیشـب خـوابـٺ را دیـدم... صبح شمـعـدانے باغـچـہ مــان گُــل از گُــلش شڪفتہ بـــود...|🌸| •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• ❅ঊঈ✿🍁✿ঈঊ❅ @non_valghalam
از ڪافے شاپ خارج شدم،حضور ڪسے رو پشت سرم احساس ڪردم،برگشتم،بنیامین بود. _شنیدے چے گفتم؟! بیخیال گفتم:آرہ،ڪر ڪہ نیستم! دخترهاے ڪلاس از ڪافے شاپ اومدن بیرون یڪے شون گفت:خانم هدایتے مشڪلے پیش اومدہ؟ بہ نشونہ منفے سرم رو تڪون دادم،با شڪ راہ افتادن سمت دانشگاہ،خواستم برم ڪہ بنیامین بازوم رو ڪشید با عصبانیت گفتم:چتہ وحشے؟!برو تا ملتو سرت نریختم! انگشت اشارہ ش رو بہ نشونہ تهدید سمتم گرفت:ببین من دست بردار نیستم. نگاہ چندش آورے بهم انداخت و گفت:چیزے ڪہ ازت بهم نرسید! دیگہ نتونستم طاقت بیارم محڪم بهش سیلے زدم خواست ڪارے ڪنہ ڪہ پشیمون شد! چندتا از طلبہ هاے دانشگاہ بہ سمتمون اومدن،حتما ڪار دخترها بود!یڪے شون با لحن ملایمے گفت:سلام اتفاقے افتادہ؟ بنیامین با عصبانیت گفت:بہ تو چہ ریشو؟! با لبخند زل زد بہ بنیامین:چہ دل پرے از ریش من دارے! سریع گفتم:این آقا مزاحمم شدہ! پسر بدون اینڪہ نگاهم ڪنہ گفت:شما بفرمایید ما حلش میڪنیم...🙈 http://eitaa.com/joinchat/2678128666C1841f45cfb کانال خودمونه♥️👆
💢تیم تخصصی استخدام 100💢
از ڪافے شاپ خارج شدم،حضور ڪسے رو پشت سرم احساس ڪردم،برگشتم،بنیامین بود. _شنیدے چے گفتم؟! بیخیال گفت
پارتهای توی راهن منتظر باشید😍🍂🚙🚙 ❌اینجا هم رمان جدید شروع کردیم بیاید بخونید خیلی قشنگه👌👆👆
رمان جدید😍😍 داستان دختری که بعد از دست دادن مادرش و زن گرفتن باباش از دین و حجاب فراریه ولی با قبولی دانشگاه میاد تهران و توی خونه قدیمیشون که حالا مال یه خانواده مذهبیه اتاق اجاره میکنه... همه چی خوب پیش میره تا اینکه سر و کله پسر خانواده پیدا میشه...🤐👇 http://eitaa.com/joinchat/442892311C280c60e220 کانال دوم خودمونه♥️
مقدمه ی است... مردم... امسال خدا اتمام حجت کرده...💌🍃 ...💚 ❅ঊঈ✿🚩✿ঈঊ❅ http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈••✾•🥀•✾••┈┈• ♥️|دورے ودوستےِ مــا دارد بہ درازا مےڪشد... 🍃|فڪرے بہ حال و روز ما ڪن آقاے عـزیـز!•°... •┈┈••✾•🥀•✾••┈┈• ❅ঊঈ✿🔶✿ঈঊ❅ @non_valghalam