🚨شام و یک #املت ساده!
💠 یک روز که در منزل #مقام_معظم_رهبری در خدمت ایشان بودم بحث ما قدری به طول انجامید و نزدیک مغرب شد. پس از اقامه نماز در محضر ایشان، معظم له رو به من کردند و فرمودند: #آقا_رحیم! #شام را مهمان ما باشید. بنده در عین حال که این را توفیقی میدانستم، خدمتشان عرض کردم اسباب زحمت میشود. مقام معظم رهبری فرمودند: نه! بمانید هرچه هست با هم می خوریم.
وقتی که سفره را پهن کردند و شام را آوردند، دیدم #غذای_ساده ایشان و خانوادهشان چیزی جز #املت ساده نیست. من نیز بر آن سفره مهمان بودم و مقداری از همان غذای ساده را خوردم.
🌐 خبرگزاری رسمی حوزه علمیه به نقل از سردار سرلشکر #رحیم_صفوی
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
این لاشخورنژاد هم از فرزند احمد شاه مسعود دفاع کرده 😂
کسایی که از این پسرک دفاع کردن :
جان بولتون
مکرون
منوتو
برنارد لوی صهیونیست
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
🚨 حتی در مقابل یک عکس سر خم نکردند!
💠 آیت اللّه #خزعلی در بیان خاطرهای از سفر آیت.الله خامنهای در زمان ریاست جمهوری به #لیبی میگوید:
⭕️ در #لیبی، خیمهای بر پا كرده بودند كه ارتفاع درِ ورودی آن خیمه، كوتاه بود و به ناچار هركس میخواست وارد بشود، باید خم میشد. از طرفی داخل خیمه، روبروی در، عكس قذّافی، رهبر وقت لیبی نصب بود، یعنی هر كس وارد میشد، ناخواسته در مقابل عكس #قذّافی سر خم میكرد. حضرت #آیت_الله_خامنه_ای وقتی میخواستند وارد خیمه شوند، به قهقرا (پشت) وارد میشوند تا در مقابل عكس قذّافی سر خم نكنند.
📗 کتاب «آب، آیینه، آفتاب» به نقل از آیتالله خزعلی
🔰 پ ن: در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۶۳ آیةالله خامنهای، رئیسجمهور وقت به لیبی سفر مینمایند. ایشان در پایان سفر ۲۴ ساعته به لیبی در یك مصاحبهی تلویزیونی میفرمایند: «محور مذاكرات با قذّافی، مقابله با رژیم صهیونیستی و حل قضیهی فلسطین بود.»
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
بنا به درخواست شما بزرگواران پارتهای بیشتری بارگذاری می شود . و درخواست رمان عاشقانه داده اید به دید
#هوالعشق
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_یازدهم
بلاخره از ملیکا جدا شدم .
ملیکا_ زهراسادات توماشینه بیابریم گرمه خانم خانما.
_ اها باشه بریم.
ملیکا راه افتاد و منم دنبالش ، تا رسیدیم به یه سمند سفید . ملیکا در جلو رو برام باز کرد و خودش هم رفت عقب نشست. سوار شدم و سلام کردم و بعدهم با آغوش زهراسادات مواجه شدم بلاخره بعد از احوال پرسی و این چیزا راه افتاد.
ملیکا_ خوب چه خبرا؟ دیگه میای قم و میری حرم؟ مثلا یه زمانی خواهر بودیما.
در جوابش به لبخند اکتفا کردم. راست میگفت همیشه هرجا باهم میرفتیم میگفتیم ما خواهریم و از این حرفا ولی اون برای بچگیامون بود خب. جالبه که همه چیزو یادشونه. هم خوشحال بودم هم ناراحت. ناراحت به خاطر اینکه هنوزهم نمیتونستم خیلی از برخوردای این مذهبیا رو تحمل کنم چون با اعتقاداتشون مشکل داشتم و خوشحال هم برای اینکه دلم برای دوستام تنگ شده بودو حالا بعد هفت هشت سال داشتم میدیدمشون. البته ناگفته نماند که من خیلی سرد برخورد کردم وظاهرا ناراحت شدن که دیگه حرفی بینمون ردو بدل نشد منم سکوت رو ترجیح دادم .
زهراسادات_حانیه جان. الان خونه مامان بزرگ اینا خیلی شلوغه مامان اینا گفتن بهت بگم اگه دوست نداشتی بیای اونجا بریم خونه ما.
_ نمیدونم هرجور خودت میدونی .
زهراسادات_ پس بریم خونه ما.
.
.
.
.
زهراسادات در رو باز کرد و کنار وایساد تا من وارد بشم. با وارد شدنم خاطره های خیلی محوی,از کودکی برام زنده شد. چه روزای خوبی رو اینجا گذروندیم. .
.
.
زهراسادات با یه سینی شربت وارد پذیرایی شد و نشست کنارم.
زهراسادات_ حانیه یه چیزی بپرسم ناراحت نمیشی؟
_ اگه تانیا صدام کنی نه.
_ بابات چجوری حاضر شد تو همش پیش عموت باشی با این اعتقاداتش؟
شونه بالا انداختم.
_ نمیدونم. شاید....
با اومدن ملیکا حرفمون نا تموم موند . خلاصه بعداز کلی شوخی و خنده که من هم طبق معمول مسئولیت خطیر خندوندن بقیه رو داشتم صدای آیفون بیانگر اومدن مامان باباها بود...... #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#ح_سادات_کاظمی
#قسمت_یازدهم
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
#هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_یازدهم بلاخره از ملیکا جدا شدم . ملیکا_ زهراسادات توماشی
#هوالعشق
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_دوازدهم
بعد از ورودشون خاله مریم من رو یه آغوش گرم مهمون کرد خون گرمیشون رو دوست داشتم اصلا انگار نه انگار که چندسال بود من رو ندیده بودن. مامان باباها نشستن تو پذیرایی و من هم به اصرار بچه ها مهمون اتاقشون شدم. به محض ورودمون شروع کردیم به تعریف کردن و یاداوری خاطرات گذشته برعکس بقیه اقوامی که از وقتی عمو برگشته بود دیگه خیلی ندیده بودمشون( یعنی از 7.8 سالگی) تا 12.13 سالگی هنوز هم زهراسادات اینا جزو فامیلای صمیمی بودن و بعد از اون دیگه سرگرم درس شدم و حتی از طریق تلفن و اس ام اس هم دیگه ارتباطی نداشتیم. بعد از یک ساعت که نفهمیدم چجوری گذشت با صدای مامان هرسه رفتیم پایین.
مامان_ دخترا بیاید میخوایم بریم حرم.
ملیکا_ چشم خاله اومدیم. .
.
.
.
.
تو ماشین دوباره طبق معمول با غرغر هدمو سرم کردم و شالم رو هم کشیدم جلو و بعد از این که چادرمو از تو کیفم در اوردیم رسیدیم. پیاده شدم و چادرم رو سرم کردم. برگشتم به سمت ماشین عمواینا ( پدر زهراسادات) که با لبخند ملیکا که پشت سرم بود مواجه شدم.
ملیکا_ چقدر چادر بهت میاد.
_ عهههه. ولم کن بابا بیا بریم.
راه افتادیم سمت حرم جایگاه آرامش من سلامی زیر لب گفتم و وارد شدم. .
.
.
.
ساعت 8 شب بود.تو حرم از مامان و بابا جداشده بودیم و قرار بود ساعت 8دم در باشیم.
رو به دخترا گفتم بدویید و به دنبال این حرفم به سمت خروجی راه افتادم.
رسیدیم به بیرون حرم ولی مامان اینا نبودن ای وای نکنه رفته باشن. یه دفعه یه نفر دستشو گذاشت رو شونه من و مصادف شد با جیغ کشیدن من.
امیرعلی_ عههه اصلانمیشه با تو شوخی کرد دختر؟
_ عههه. سکته کردم. بعد با چشمای درشت شده از تعجب ادامه دادم _ وای داداشی کی اومدی؟
و با این حرف و حالت من بچه ها و امیر ترکیدن خودمم خندم گرفته بود.
امیرعلی_ ببخشید نمیدونستم باید اجازه بگیرم ابجی خانم. صبح رسیدم مامان گفت قمین منم اومدم اینجا.....
#قسمت_دوازدهم
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
AUD-20210330-WA0053.mp3
9.49M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ
📣 جلسه بیست و چهارم
* دایره خیرات را عام کنیم
* اثرات احسان و خیرات و صدقات برای اموات
🔻استادامینیخـــــواه
⏰ مدت زمان: ۲۲:۳۶
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
🌷 امام باقر(علیه السلام) :
✍ شخص حريص به دنيا مانند کرم ابريشم است که هر چه بيشتر ابريشم به دور خود مي تند ، راه بيرون شدنش را دورتر و مشکل تر مي کند ، تا اينکه از غم و اندوه بميرد.
📚 کافي ، ج2 ، ص316
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
🦋🐣🍃
خب این یک طرح ساده برای خوندن #نماز_قضا ✅✅✅✅✅
1⃣برنامه ای ساده برای #نماز_قضا
🌸شنبه نماز صبح
🌸یکشنبه نماز ظهروعصر
🌸دوشنبه نماز مغرب و عشا
🌸سه شنبه نماز صبح
🌸چهارشنبه ظهروعصر
🌸پنجشنبه مغرب و عشا
🌸جمعه نماز آیات
✅✅✅✅✅✅
در این طرح هفته ای دو روز نماز قضا و یک نماز آیات خونده میشه ✅
👈جمع نمازها در طول یک ماه ۸ روز کامل✅
در طول سال ۹۶ روزکامل ،یعنی ۳ ماه در یکسال نماز قضا خوانده اید ✅
این یک طرح که تو طول هفته بخونید👏👏👏👏👏👏👏👏
ان شاءالله طرح مفیدی باشه برای همه 🤲😍😍
ما رو هم از دعای خیر تون محروم نفرمایید 👌👌👌
التماس دعا از همه بزرگواران👌
🌸ان شاءالله بحق امام زمان عج الله همگی عاقبت بخیر و حاجت روا بشید🌸
💙•°🌸•°💙•°🌸•°💙•°🌸•°💙
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاجامیرکرمانشاهی🎙
🎼 امسال بدون من میری به کربلاء...
#دلتنگ_حرم💔
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
8.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱👌 صبر، نتیجه همه خوبی هاست
#استاد_پناهیان🎙
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮
@estoory_mazhabi
╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯