مروری بر امروز استوری مذهبی 🍃🍃 ممنونم از همراهی شما عزیزان ❤️❤️ در پناه خداوند 🦋 شبی پر از حال حسینی داشته باشید ..... 🏴🏴 التماس دعا ..... 🌾🌾🌾

🍃🌹🍃 〖 دلِ من گم شد، اگر پیدا شد بدهیدَش بھ اَماناتِ رضا✨💛 〗 #چهارشنبه_امام_رضایی #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

شاه پنهانم بده ❤️😔 #امام_رضا❤️ 🍃🌹🦋 #چهارشنبه_امام_رضایی #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

#حاج‌حسین‌یکتا : دنیا دنیایِ تیپ زدنھ فقط مہم اینھ کھ کی برایِ کی تیپ میزنھ !☝️🏻 🍃🌹🦋 #چهارشنبه_امام_رضایی #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

🌟 درقیامت که آرزوی همه این است؛ که دستشان به علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام برسد؛ تو می‌توانی راحت در کنارش باشی؛ اگــــــر ..... استاد شجاعی حجت‌الاسلام صدیقی 🍃🌹🦋 #چهارشنبه_امام_رضایی #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

زیباترین دریاهادریاییست که هنوزبرآن قایقی نرانده ایم زیباترین حرفهاحرفهاییست که هنوز به هم نگفته ایم بیاای دوست دوردرختی جمع شویم که هنوزآن رانکاشته ایم 🍃🌹🦋 #چهارشنبه_امام_رضایی #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س) 🌴امان ز شهر شام شنیدن دشنام 🌴میزندن از رو بام وای حسینم وای 🎤 #نریمان_پناهی ⏯ #شور #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

#استوری📲 شرمندتم من... حسین جانم❤️ #اللهم‌الرزقنا‌حرم! #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

ڪربلا‌با‌دلامون‌چهــ‌ڪردی #اربعین #کربلا #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

••• میگفت : اگر امیرالمومنین‌ یك سیب‌ را نصف‌ میکرد و میفرمود : نصف‌اش‌ حرام‌ است‌ و نصف‌اش‌ حلال ! مالک‌اشتر حتی‌ در دلش‌ هم‌ سوال‌ ایجاد نمیشد‌ که‌ چرا ؟ +ولایت‌پذیریِ ما باید این چنین باشَد ^^✌️🏻 ••• #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ ‌‌ 💟 شهید آوینی:🔰 ❤️امام(ره) به ما آموخت که “ #انتظار در #مبارزه است” و این بزرگ ترین پیام او بود. ‌ 🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹 ‌‌❣ #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ ❣ ‌‌ ┅┅═•❥◎•🌺•◎❥•═┅┅ ‌ ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

🏠⛺️🏕🏘🚡🏡⛺️🏕🏠 🚨خود سازی بر خانه سازی مقدّم است! ممکن است چند خانه هم ساخته باشی ولی خودت را نساخته ای . خود سازی بر خانه سازی مقدم است . خانه ها مال دیگران است ولی خود سازی مال خودت است. چرا خودت را نساختی؟ اگر خودت را بسازی جمعیت دست شما را می بوسد. علم این معنا را در انسان ایجاد می کند که خدا را اهل برای عبودیت می یابد. از این رو ، شاید علوم در اعتقادات هم مقدمه باشد برای این که حالتی در انسان حاصل شود که شوق الی الله پیدا کند. 📗 آیت الله بهاء الدینی ، شهرۀ آفاق #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_بیست_و_هفتم به روایت حانیه تو ماشین هیچکس حرف نزد و مسیر تا خونه تو سکوت کامل طی شد. بچه ها از ترس اون گشت که من فکر کنم حقیقت نداشت و منم تو فکر طرز فکر اون مرده که به لطف دوستش که صداش کرد الان میدونستم اسمش امیرحسینه. نزدیکای خونه بودیم که بارون شروع شد .... _ نجمه من سر کوچه پیاده میشم. نجمه_ باشه. رسیدیم . پیاده شدم و خداحافظ ارومی زیر لب گفتم و منتظر جواب نشدم. عاشق پیاده روی زیر بارون بودم. عجیبه این موقع سال و بارون؟ دوباره رفتم تو فکر اتفاقات امروز. این اتفاقات تازگی نداشتن ولی اینکه یه مامور گشت وایسه جلومون برای دخترا و جمله اون مرده برای من تازگی داشت. کلافه زنگ در رو زدم. صدای مامان حکم آرامبخش رو برای من داشت. مامان_کیه؟ _بازکن. درو باز کردم و وارد حیاط شدم. مامان سریع خودش رو به دم در رسوند و.... مامان_ ای وای. این چه ریخت و قیافه ایه؟ چرا انقدر زود اومدی؟ خوب زبون باز کن ببینم چی شده؟ _ وای مامان مگه شما مهلت زبون باز کردن هم میدی؟ هیچی نشده یکم پیاده روی کردم خیس شدم. میزاری بیام تو حالامامان جان؟ مامان بی حرف خودش رو از جلوی در کشید کنار و من وارد شدم و به اتاقم پناه بردم.... #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #ح_سادات_کاظمی #کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

❤❤❤❤❤❤❤❤❤ #هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_بیست_و_هشتم ..................................... به روایت امیرحسین آخیش. چقدر آروم شدم همیشه هئیت مسکن من بود. خدا توفیق این نوکری رو از ما نگیره ان شاالله. حاج آقا _ امیرحسین جان. یه لحظه بیا. _جانم حاج آقا ؟ حاج آقا _ اتفاقی افتاده این چندوقته خیلی تغییر کردی؟ رازدار تر و راهنما تر از حاج آقا کی رو میتونستم پیدا کنم ؟ دل رو زدم به دریا و گفتم. از همون دو سال پیش تا الان. البته حاج آقا در جریان مشکل مالی که برای بابا پیش اومده بود ، بودن ولی این که این مشکلات تونسته رو اعتقاداتش تاثیر بزاره برای حاج آقا هم حیرت آور بود. ولی مشکل من علاوه بر اعتقادات بابا این بود که اجازه نمیداد من برم . حاج آقا _ میدونستم رفتن برات مهمه ولی نه انقدر که اینجوری تغییرت بده . ولی امیرجان شرط اول رضایت والدینه تو سعی خودت رو بکن و بقیش رو بسپار به خدا مطمئن باش همیشه بهترین هارو برات رقم میزنه حرفای حاج آقا همیشه برای من بشارت دهنده آرامش بودن. حرفاش از جنس زمین نبود حرفاش آسمونی بود..... . . . دوباره زیر لب صلواتی فرستادم و زنگ زدم. در که باز شد استرس من هم بیشتر شد . پرنیان_ عه داداش چته ؟ چیزی شده؟ _ ها؟ نه. چیزه. یعنی قراره بشه. پرنیان_ امیر عاشق شدیا 😂 _😳ابجی چی میگی؟ پرنیان_ هیچی خوش باش. ای بابا . عشق من الان فقط و فقط شهادت بود. با دیدن مامان و بابا تو پذیرایی دیگه استرسم به اوج رسید . میترسیدم از این که دوباره همون حرفای همیشگی رو بشنوم. _ سلام. بابا میشه حرف بزنیم؟ مامان_ سلام. قبول باشه خیر باشه مادر. بابا_ سلام بابا جان. اره بیا بشین. _ ان شاالله که خیره. دوباره زیر لب صلوات فرستادم و نشستم رو مبل کنار بابا . بابا_خب؟ _ها؟ چی؟ با این برخورد من همه زدن زیر خنده و پرنیان هم کم لطفی نکرد و گفت _ نگفتم عاشق شدی؟ _ نه. حواسم نبود خب. عه. مامان_ عه بچمو اذیت نکنید ببینم. بگو مامان جان. _ بابا ، چرا نمیزارید من برم ؟ بابا_ این بحث قبلا تموم شده. _ نه برای من بابا_ هزار بار گفتم بریز دور این مسخره بازیا رو. دوباره همون آش و همون کاسه. شروع شد. _ حداقل یه راه پیش پام بزارید. بابا_ بیخیال شو _ اگه راهتون اینه ؛ نه. بابا_ پس ازدواج کن. _ میخواید دست و پام بسته بشه؟ بابا_ آقای دین دار و با ایمان ، ازدواج مگه سنت پیامبر نیست؟ _ نه برای من که قرار نیست بمونم. بابا_ ازدواج کن بعد اگه زنت گذاشت برو. من که حرفی ندارم فقط من اجازه نمیدم. _شب به خیر بابا_ شب به خیر مامان _ امیرحسین پسرم بیا و بیخیال شو. _ شب به خیر مامان مامان_ شبت به خیر با رفتن من به سمت اتاق پرنیان هم دنبالم اومد من که وارد اتاق شدم پرنیان دم در وایساد,و گفت _ میخوای باهم حرف بزنیم ؟ _ بزار برای فردا پرنیان _ باشه . شب خوش _ شبت به خیر #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_سی_ام #ح_سادات_کاظمی #کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

رابطه ی عاطفی با اهل بیت ! امام‌زمانم‌دلش‌برای‌ما‌تنگ‌میشه‌وا:)💛 #استاد_پناهیان🎙 #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

••• آیت‌الله‌بهجت : وقتی کہ روح انسان بہ عالم دیگر رفت، می‌فهمد . . . این همہ تشریفات در دنیا لازم نبود :) #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

••• دوتا منبر گوش‌ دادی، سہ تا کتاب خوندی چهار تا توئیت خوندی‌ ا‌ز اینور‌ و اونور فکر کردی‌ کار تمومہ و شدی‌ ‌عالم ؟ احساس بی‌نیازی بهـت‌ دست‌ دادھ ! + نھ رفیق :) زودھ ھنو‌ز بہ یك رکعت شیطان برسی … ۶۰۰۰ سال‌ بندگی‌ شوخی‌ نیست ! ••• #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

+ بزرگی میگہ : [ عقل‌ را‌ نمیتوان‌ بھ دست‌ آورد بلکھ باید‌ آن‌ را‌ به‌ کار‌ انداخت!🌸 ] #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

••• میگفت : قرار نیست تو دنیا سختی نکشیم قراره یاد بگیریم که چجوری با سختی‌هامون کنار بیایم ! چجوری رشد کنیم . . . اینجا بهشت نیست ! بهشت اونوره . . . حالا اینکه تو، توی این دنیا با همه‌ی سختیاش بهشت رو بچشی بسته به نگاه خودت داره !🌸 ••• #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

••• #شہیدحسن‌باقری : معنویتۍ ك درش عمل نباشه ! معنویتۍ ك فقط روضه باشه ! و در پشتش عمل نیاد ! این معنویت نیست .. این یه مقدار حالت خلسه است و این مسائل .!🌿 #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯

#طنز رائفی پور #اَللهُمَ‌عجِل‌الوَلیِک‌اَلفرج ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯