eitaa logo
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
15هزار ویدیو
118 فایل
بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَحْمٰنِ‌الرَحیمْ @soada_ir @rahe_enqelab @khamenei_ir @ansomarg1402 @taammogh @hosin159 کپی‌حلال😍 تندخوانی سی جز قرآن👇 @qooran30 ارتباط با مدیر👇 @Shahr_e_yar ناشناس بگو https://harfeto.timefriend.net/17050879870754
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥 سیلی محکم مامور امنیتی بر صورت خواننده رپ در فرودگاه 🔻 این خواننده با ارائه مدرک جعلی مبنی بر منفی بودن آزمایش کرونا قصد خروج از کشور هلند را داشت که با برخورد شدید افراد امنیتی رو به رو شد. حالا اگه تو ایران بود بی بی سی چی میگفت؟؟ مهد تمدن 💫 ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
ۅَھ . . . خدا‌براۍشما🌱 ⸤آســــ ـــانے⸣🌼 مي‌خۅاهـــد!♥️ ۅَھ . . . خدابراۍشما🌿 ⸤دشــ ـوارۍ⸣🥀 نمي‌خۅاهــد!♥️ -بقرھ/۱۸۵-
ۅَ . . . ↵صبــرِهرڪس؛🌱 ±بہ‌قدرعشقِ‌اۅسٺ 💫 ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5814562532467147688.mp3
1.4M
🍃خوبی های الکی....🖇 🌱 💫 ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃یکی‌از‌انواع‌جهاد‌با‌نفس‌هم‌این‌هست‌که شب‌تا‌صبح‌را‌روی‌یک‌پروژه‌تحقیقاتی‌ صرف‌کنید‌و‌گذرساعات‌را‌نفهمید ! -جهاد‌با‌نفس‌این‌است...🖇 📚رهبر‌بزرگوارانقلاب 💫 ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
🍃برای جامعه از یک فراز جامعه بی‌شک دیانت میشود پیدا! سیاست میشود معنا ..!🌿 💫 ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ عليه‌السلام فرمودند: 🍀 إنّ الكريمَ يَبتَهِجُ بفَضلِهِ، و اللَّئيمَ يَفتَخِرُ بمُلكِهِ 🍃 انسان بزرگوار به بخشش خود مى بالد، و انسان پست به دارايى خويش مى نازد. 📖 الدّرة الباهرة، ص 27 ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
صبح یکی از روزها با هم به کاباره پل کارون رفتیم. به محض ورود ، نگاه شاهرخ به گارسون جدیدی افتاد که سر به زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. با تعجب گفت ، این کیه ، تا حالا اینجا ندیده بودمش؟! در ظاهر زن بسیار با حیائی بود. اما مجبور شده بود بدون حجاب به این کار مشغول شود. شاهرخ جلوی میز رفت و گفت ، همشیره ، تا حالا ندیدمت ، تازه اومدی اینجا؟! زن ، خیلی آهسته گفت ، بله ، من از امروز اومدم. شاهرخ دوباره با تعجب پرسید ، تو اصلاً قیافه ات به اینجور کارها و اینجور جاها نمی خوره ، اسمت چیه؟ قبلاً چیکاره بودی؟ زن در حالی که سرش را بالا نمی گرفت گفت ، مهین هستم ، شوهرم چند وقته که مُرده ، مجبور شدم که برای اجاره خانه و خرجی خودم و پسرم بیام اینجا! شاهرخ ، حسابی به رگ غیرتش برخورده بود ، دندان هایش را به هم فشار می داد ، رگ گردنش زده بود بیرون ، بعد دستش را مشت کرد و محکم کوبید روی میز و با عصبانیت گفت ، ای لعنت بر این مملکت کوفتی!! بعد بلند گفت ، همشیره راه بیفت بریم . شاهرخ همینطور که از در بیرون می رفت رو کرد به ناصر جهود و گفت ، زود بر میگردم! مهین هم رفت اتاق پشتی و چادرش را سرش کرد و با حجاب کامل رفت بیرون . بعد هم سوار ماشین شاهرخ شد و حرکت کردند. مدتی از این ماجرا گذشت ، من هم شاهرخ را ندیدم ، تا اینکه یک روز در باشگاه پولاد همدیگر را دیدیم. بعد از سلام و علیک ، بی مقدمه پرسیدم ، راستی قضیه اون مهین خانم چی شد؟! اول درست جواب نمی داد ، اما وقتی اصرار کردم گفت ، دلم خیلی براشون سوخت ، اون خانم یه پسر ده ساله به اسم رضا داشت. صاحب خونه به خاطر اجاره اثاث ها رو بیرون ریخته بود. من هم یه خونه کوچیک توی خیابون نیرو هوائی براشون اجاره کردم. به مهین خانم هم گفتم ، توی خونه بمون و بچه ات رو تربیت کن ، من اجاره و خرجی شما رو می دم.... 📕 شاهرخ 🌷 ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
روز اعزام رسیده بود و قاسم سلیمانی که جوانی جذاب بود و فرماندهی تیپ ثارالله را به عهده داشت، دستور داده بود همه نیروها روی زمین فوتبال جمع شوند... قاسم میان نیروها قدم میزد و یک به یک آنها را برانداز می کرد. او آمده بود نیروها را غربال کند. کوچکترها از غربال او فرو می افتادند. فرمانده تیپ نزدیک و نزدیک تر می شد و اضطراب در من بالاتر می رفت. زور بود که از صف بیرونم کند و حسرت شرکت در عملیات را بر دلم بگذارد. در آن لحظه چقدر از حاج قاسم متنفر بودم. این کیست که به جای من تصمیم می گیرد که بجنگم یا نجنگم؟ دلم میخواست حاج قاسم می فهمید من فقط کمی قدّم کوتاه است؛ وگرنه شانزده سال سنّ کمی نیست! دلم می خواست جرئت داشتم بایستم جلویش و بگویم: "آقای محترم! شما اصلا می دونید من دو ماه دارم؟.." اما جرئت نداشتم. با خودم فکر می کردم کاش ریش داشتم. به کنار دستی ام که هم ریش داشت و هم سبیل غبطه می خوردم! لعنت بر نوجوانی! که یقه مرا در آن هیری بیری گرفته بود. هیچ مویی روی صورتم نبود... باید صورت لعنتی ام را به سمتی دیگر می چرخاندم که حاج قاسم نبیندش. اما قدّم چه؟ یک سر و گردن پایین تر بودم؛ درست مثل دندانه شکسته شانه ای میان صفی از دندانه های سالم. باید برای آن دندانه شکستی فکری می کردم... از کوله پشتی ام برای رسیدن به مطلوب، که فریب حاج قاسم بود، کمک گرفتم... 📚بخشی ازکتاب "آن بیست و سه نفر" ✍عاشقان سردار سلیمانی ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت:میخواستن نرن! که چی! هی جانباز جانباز شهید شهید! کسی که مجبورشون نکرده بود! گفتم: چرا اتفاقا ! مجبورشون میکرد! گفت:کی؟ گفتم: همونی که تو نداریش! گفت: من ندارم؟ چی رو؟ گفتم: غیرت. 🌱 ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اوآمده تا سلاحت را از زمین بردارد حاج قاسم.... مردی دیگر هم به میدان آمده... ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
•{ ♥️🌿 🌸 }• 🍃🌹🍃🌹 ╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮ @estoory_mazhabi ╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
🌹شهید دکتر چمران:من نمی‌گویم ولی فقیه معصوم است، اما ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد میکنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمی‌دهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد.
😌⃟🌱 میتونین‌براےآقاسه‌ڪارانجام‌بدین؟✋ ¹-براشون‌دوبارصلوات‌بفرستین🕊 ²-سه‌باربراشون‌اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج‌بگین🙂 ³-این‌پیام‌وحداقل‌به1کانال،گروه یابیشتر(هرچےڪرمتونه‌دیگه😉)بفرستین تااوناهم‌ثواب‌کنن
|دم اذانـی| ‹ يا مُجيبَ نِدآءِ يُونُسَ فِى الظُّلُماتِح › گمشده ام میان تاریکی ها بیا و دوباره دلم را روشن کن..
«هیچ‌ وقت اُمیدت را از دست نده» شاید آن زمان که اُمیدت را از دست میدهی، دو ثانیه قبل از خوشبختی باشد‌!🦋
دانی كه نو بهار جوانی چه سان گذشت؟ زود آنچنان گذشت، كه تیر از كمان گذشت :)
«فَاستَبِقُوا الخَيراتِ» در نیکی‌ ها و اعمالِ خِیر، بر یکدیگر سبقت جویید.🏃🏻‍♂🌸 - بقره/۱۴۸
خدایا، با تو عهد می‌بندم، که در تنگناهایِ زندگی نیز، اهلِ بذل و بخشش باشم..🌸🍃
ای‌ تک‌ دلبرم، خدایم! هیچ‌ اندوهی‌ بر طرف‌ نشود، مگر تو آن‌ را از دل‌ برانی..🙂♥️
دلِ بیمار من، تنها با یک نگاهِ تو درمان می‌شود!💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا