『 استوری مذهبی 』🇵🇸
🏴🏴🏴 #یاران_عاشورایی #آشنایی_با_یاران_امام_حسین_علیه_السلام #وقایع_نگار_روزانه_محرم 🔰 سفیر تنها ؛
#آشنایی_با_یاران_امام_حسینعلیهالسلام
🔰#حر_بن_یزید_ریاحی
از همراهان حسین بن علی در واقعه کربلا بود.
💢حر از خاندان معروف بنی تمیم عراق و از رؤسای قبایل کوفیان بود.
💢خاندان حرّ در زمان جاهلیت و در دوره اسلام از بزرگان بودند.
بهدرخواست ابن زیاد، برای مبارزه با حسین فراخوانده شد.
او به سرکردگی هزار سوار برگزیده گشت و از دارالاماره کوفه، با مأموریت بستن راه بر حسین بیرون آمد.
📝🍃جریان پیوستن حر به حسین را منابع شیعی اینگونه روایت کردهاند که؛ وقتی حسین به دو منزلی کوفه رسید با حر ریاحی و هزار سوار او برخورد کرد سخنان بسیاری بین حسین و حر رد و بدل شد
📝🍃 و آخرالامر حسین گفت: «حال که بر خلاف نوشتههایتان (دعوتنامههایتان) نظر دارید، من از آن جا (مدینه) که آمدهام بدانجا بازمیگردم».
🐪🌴ولی حر مانع شد و گفت: «ای فرزند رسولالله، اکنون که از آمدن به کوفه (نزد عبیدالله) خودداری میکنید، پس راهی را در پیش بگیرید که نه به کوفه برود و نه به مدینه».
حسین به حر گفت: مادرت به عزایت بنشیند! چه میخواهی؟ حر گفت: «اگر جز شما هر یک از اعراب در این حال با من چنین سخنی میگفت پاسخش را میدادم! اما به خدا قسم که نمیتوانم نام مادر شما را جز به نیکی ببرم.»
🌴⛺در نهایت کاروان حسین را همراهی کرد تا به کربلا رسیدند و حسین در آنجا فرود آمد. حر وقتی فهمید کار جنگ با حسین بن علی جدی است، صبح عاشورا به بهانه آب دادن اسب خویش، از اردوگاه عمر سعد جدا شد و به کاروان حسین پیوست.
🌴⛺ توبه کنان کنار خیمههای حسین آمد و اظهار پشیمانی کرد، سپس اذن میدان طلبید. ظاهراً حر با اذن حسین اولین فردی است که به میدان رفت و در خطابه ای مؤثر، سپاه کوفه را به خاطر جنگیدن با حسین بن علی توبیخ کرد.
🐪 چیزی نمانده بود که سخنان او، گروهی از سربازان عمر سعد را تحت تأثیر قرار داده از جنگ با حسین منصرف سازد،
که سپاه عمر سعد، او را هدف تیرها قرار داد.
🐪 نزد حسین بازگشت و پس از لحظاتی دوباره به میدان رفت و با رجزخوانی، به مبارزه پرداخت و کشته شد. رجز او چنین بود:
📜همانا من حر هستم که میزبان میهمانانم، شمشیرم را بر شما فرود میآورم و حمایت از بهترین کسی که ساکن بلاد خیف شده مینمایم و میزنم شما را و باکی از شما ندارم.
🔮در زمان شاه عباس صفوی مرقد حر ساخته شد.
شاه اسماعیل صفوی بعد از فتح عراق به زیارت کربلا میرود،
در آنجا نسبت به عظمت و بزرگی حر تردید کرد.
برای روشن شدن حقیقت دستور میدهد تا قبر او را نبش کنند.
🌿آنها پیکر حر را با لباسهای خونآلود و در حالیکه آثار تازه جراحت بر بدن و سر وی وجود داشت و دستمالی که حسین بن علی بر آن جراحت بسته بود، یافتند.
🌿 شاه اسماعیل برای برداشتن دستمال تصمیم میگیرد
و دستمال دیگری به جای آن ببندند،
امّا وقتی دستمال را از سر حر باز کردند،
خون جاری شد. با دستمال دیگر سر وی را بستند، ولی خون قطع نشد.
🌿 به ناچار همان دستمالی را که بر سرش بسته بود بستند و خون قطع شد.
شاه اسماعیل سپس دستور داد بر مزار او قبه ای بسازند.
🥀اونخستین کسی بودکه درکربلاشهیدشد🥀
🖇🌸⃟🕊🎞჻ᭂ࿐✰
@estoory_mazhabi