eitaa logo
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
15.2هزار ویدیو
118 فایل
بِسْمِ‌اللّٰهِ‌الرَحْمٰنِ‌الرَحیمْ @soada_ir @rahe_enqelab @khamenei_ir @ansomarg1402 @taammogh @hosin159 کپی‌حلال😍 تندخوانی سی جز قرآن👇 @qooran30 ارتباط با مدیر👇 @Shahr_e_yar ناشناس بگو https://harfeto.timefriend.net/17050879870754
مشاهده در ایتا
دانلود
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😔🥀🖤 📲 مگه‌میشه‌مااینجادروغ‌بگیم...(: ╭═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╮    @estoory_mazhabi ╰═⊰🍂🏴🥀🏴🍂⊱═╯
°•🌷 سالروز شهادت سردار شهید بروجردی شهید محمد بروجردی : وجود امام امروز براي ما معيار است راه او راه سعادت و انحراف از آن خسران دنيا و آخرت است. 🌸🍃 خدا ماراازاین کاروان جدانکنه اللهم ارزقنی شهادت فی سبیلک سخنان مقام معظم رهبری در مورد شهید محمد بروجردی: «... مرحوم شهید بسیار فعال بود. یکبار در سال ۱۳۵۹ یا اوایل ۱۳۶۰ رفتم منطقه غرب. ایشان آن وقت در باختران بود و من از نزدیک شاهد کار او بودم. اما چیزی که از شهید بروجردی در آنجا احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من بوجود آورد، این بود که دیدم این برادر، با کمال متانت و با کمال نجابت، به چیزی که فکر می کند، مسئولیت و وظیفه است. برخی با احساسات شخصی و گروهی فکر می‌کردند یک نفر که با او موافقند، او را تقویت کنند و کسی را که با او مخالفند، با او مخالف کنند. اما شهید بروجردی هیچ گونه حرکتی که از آن حرکت، آدم احساس کند که در آن کار شکنی یا مخالفتی هست، انجام نمی داد و این، علاقه من به این شهید عزیز را خیلی بیشتر کرد. من تصور می کنم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزه جویی با دوستان و گذشت و حلم در مقابل کسانی که تعارض های کاری با او داشتند نشانه آن روح عرفانی شهید بود. یادش گرامی وراهش پررهرو
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨ ✨✨✨ ✨✨ ✨ "بسم الله الرحمن الرحیم" "مدافع عــ♥️ــشق" بعد از پایان پرونده ی گاندو۲، یه هفته به همه ی بچه ها مرخصی دادم. خبر تبادل شارلوت والر و مار‌ک هاشمیان، همه جا پیچیده بود. تیترِشم این بود: پس از شناسایی و دستگیریِ شارلوت والر (جاسوس انگلیسی و کارمند سازمان جاسوسی MI6) توسط سربازان گمنام امام زمان "عج" پس از حدود ۶ ماه، این جاسوس در ازایِ ۵ زندانی ایرانی و ۱۵۰ میلیون دلار تبادل شد. هیچگاه از خاطر نبریم که امنیت و آرامشمان را مدیون سربازان گمنام امام زمان "عج" هستیم. لبخندی زدم. اشک تو چشمام جمع شد. چقدر خوب بود که خودم و بچه ها افتخار داشتیم به عنوان سربازایِ گمنام امام زمان "عج" به کشور و مَردُمِمون خدمت کنیم. واقعا برامون افتخار بود. تیتر رو واسه بچه ها فرستادم. اونا هم خیلی خوشحال شدن. آقای عبدی گفته بودن بعد از اینکه بچه ها از مرخصی برگشتن، باید یه پرونده جدید رو شروع کنیم. امیر هم ماموریتش تموم شده بود و قرار بود چند روز دیگه، برگرده. تقریبا ۴ ماه پیش، فرشید و ریحانه خانم یه عروسیِ خیلی جمع و جور گرفتن. باقیه پولِ عروسی رو هم دادن به یه موسسه خیریه. رسول و سارا خانم هم یک ماه بعد رفتن سرِ خونه و زندگیشون. عروسی نگرفتن و بیشتر پولی رو که واسه عروسی کنار گذاشته بودن، دادن به چند تا نیازمند. با باقیه پولشونم رفتن زیارت امام رضا "ع". از سایت بیرون اومدم. ۳ روز بود که خونه نرفته بودم. دلم واسه عزیز و عطیه یه ذره شده بود. یهو یادم افتاد امروز چه روزیه. یه کادویِ خوشگل گرفتم و رفتم خونه. ساعت ۹ شب بود که رسیدم. کلید انداختم و درو باز کردم. همه چراغا خاموش بودن. یعنی عطیه و عزیز یادشون رفته بود امروز چه روزیه؟ نه، محاله یادشون رفته باشه. + عزیز، عطیه، کجایین؟ کسی جوابمو نداد. رفتم سمت اتاق عزیز. در زدم. + عزیز، عزیز خونه این؟ جواب نداد. درو باز کردم. کسی نبود. خیلی نگران شدم. رفتم سمتِ اتاق خودمون. پله ها رو بالا رفتم. کفشامو درآوردم و در اتاقو باز کردم. + عطیه جان، کجایی؟ یهو... ادامه دارد... ✍🏻به قلم: م. اسکینی پ.ن1: اینم از پارتِ اول.😊 انرژی بدین واسه پارتِ بعد.😉 پ.ن2: یادمون نره. امنیت و آرامشمون رو مدیون سربازان گمنام امام زمان "عج" هستیم.🙂🇮🇷 کسایی که واسه آرامش و امنیت ما، از آرامش و امنیت خودشون گذشتن.🙃