عطر همسرم را در زندگیَم
حس مےکنم!😍
وقتے سر مزارش مےروم
یاد حرفهاش میُفتم!
کہ میگفت:
-تو بزرگترین
سرمایہے زندگےِ من هستے!😍
-اگر میشد تو را هم باخودم
سرکار مےبُردم
-بزرگترین رنج و غم من
این ماموریت هایے است
کہ باید بدونِ شما بروم😕
الان کہ پیش من نیست
کاسہی آب براےِ بدرقہاش••
کہ چیزی نیست
پشت سرش آب شدم کہ برگردد
#شهیدعلیشاهسنایی🌹
#خاطراتشهدا🌺
#همسرشهید🌷
•┄❁🥀❁┄••┄❁🥀❁┄•
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
یک شب، نزدیک اذان صبح خواب دیدم که
حمید گفت: خانوم خیلی دلم برات تنگ شده،
پاشو بیا مزار!
معمولا عصرها برسر مزارش میرفتم
ولی آن روز صبح، نماز خوانده راهی گلزار شدم!
همین که نشستم و گلها را روی سنگ مزار گذاشتم،
دختری آمد و با گریه مرا بغل کرد،
کمی آرام که شد گفت:
عکس شهیدتون رو توی خیابان دیدم
به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید،
حق نیستید! با شما یک قراره میگذارم اگر فردا صبح آمدم سر مزارت و همسرت را دیدم،
میفهمم که من اشتباه کردهام!
و اگر به حق باشی از خودت به من یک نشونهای میدهی!
من هم خوابی را که دیده بودم تعریف کردم
گفتم: من معمولا غروبها اینجا میآیم ولی امروز
خود حمید خواست که اول صبح بیایم:)
#همسرشهید
#شهید_حمیدسیاهکالیمرادی
✿⃟🌸 • @estoory_mazhabi • ✿⃟🍂