✨﷽✨
🌷در هر مرحلـه ای از گنـــــاه هستی
سریع توقف کن
💠مبـادا فکر کنی
آب از سرت گذشتـه
مبـادا از رحمت خدا نا امید بشی
🍁شیـطان میخواد بهت القا کنه که
آب از سرت گذشتـه و توبه فایده نداره!
⚠️مبـادا فریب شیـطان رو بخوری.. خدا بسیـار توبه پذیر ومهـربونـه.
📚:آیت الله قرائتی
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خانواده
#تربیت_فرزند
🌹 کاش در تمام خانواده ها این چنین کار شود...
💠 شرح در تصویر...
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
💚امام صادق) علیه السلام:👇
🌸هر بنده ای که #گناهی کرد ،
💔پس برخیزد و طهارت کند(وضو بگیرد) و دو رکعت نماز بخواند و از خداوند طلب آمرزش نماید ،
❇️بر خدا است که توبه اش را بپذیرد، چون خود فرموده است:
📛هرکس کار زشتی کند یا به خودش ستم نماید پس استغفار کند ، خدا را آمرزنده مهربان می یابد.
📚وسائل الشیعه،ج۱۱،ص۳۶۳
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
مشتری نگاه تو ناهیده.mp3
8.16M
🔊 #صوتی ؛ #سرود
📝 مشتری نگاه تو ناهیده
👤 حاج سیدمجید #بنی_فاطمه
🌺 مبعث #پیامبر_اکرم مبارک باد
📌 #پیشنهاد_دانلود
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
CQACAgQAAx0CUyYOlAACETBgSbkVHxXTo5t18_gNAUKUIuYZRQACOggAAlVlUVKNsnEGPR23xx4E.mp3
6.18M
🔊 #صوتی ؛ #شور زیبا
📝 مبعثِ اوجِ برکات
👤 حاج امیر #کرمانشاهی
🌺 ویژه مبعث #پیامبر_اکرم
👌 #پیشنهاد_دانلود
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 گل آرایی صحنهای حرم مطهر رضوی همزمان با فرا رسیدن مبعث پیامبر أعظم (ص)
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: جوانان در فضای مجازی امیدآفرینی کنند
🔹دشمنان حقایق عالم را به دروغ وارونه نشان میدهند. وقتی امیدها و جرأتها کم شد و ارادهها ضعیف شد، قهراً هدفهای عالی و متعالی کمرنگ میشود و به دست فراموشی سپرده میشود که این افسران جنگ نرم یعنی جوانان نباید اجازه دهند چنین اتفاقی رخ دهد.
🔹جوانهای عزیز اینطور از فضای مجازی استفاده کنید برای امیدآفرینی و توصیه به حق و بصیرتآفرینی و توصیه به تنبلی نکردن.
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
💐🍃🌿🌼🍂🌺
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#خاطراتے _از_شهدا
#نماز_اول وقت
✍در زمين كشاورزے نزديك روستا مشغول ڪار بوديم. مےخواستيم هر چہ زودتر ڪار تمام شود تا برگرديم به خانہ كه ناگهان حمزه دست از كار ڪشيد و بہ طرف شير آب رفت.
با تعجب بہ او گفتم: ڪجا مےروي؟ گفت: مگر صداے اذان را نمےشنوي؟ وقت نماز است. گفتم: بيا ڪار را تمام كنيم، بعد مے رويم نماز مے خوانيم.
با حالت عجيبے به من گفت: چطور اين قدر به نفْسِ خودت اهميت مےدهي، اما به خداي خودت نہ؟ و بعد رفت تا نماز را در اول وقت بہ جا آورد
#شهید_حمزه_اباذری
🥀🥀🥀🥀🥀
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
°•|🌿🌸
√ فرمــانده بـے ادعـا
+تا رسیدیم گفتند: فرمانده دستور داده ڪسے روے خط الراس نره….
_صبح ڪه شد، چشم باز ڪرده و نڪرده، نگاهم افتاد به جوانے ڪم سن وسال.…
.
+رفته بود بالاے خط الراس و با دوربین منطقه را بر انداز میڪرد.…
_با حرص سرش داد زدم بیا پایین اخوے،
میخواے همه مون رو به ڪشٺن بدے؟
+نگاهے ڪرد و پرسید عصبانے هستے؟
_جواب دادم؛ چرا نباشم؟
از گردان ۱۸۰ نفره مون
خیلے ها شهید شدن.
+گفٺ: ڪدوم گردانے؟
گفٺم ضد زره
خندید، پس بچه تهرانے؟
_ڪفری شدم از سوال ڪردن هایش.
گفتم شلوغ بازی نکن بیا پایین.…
+سر و صدا ڪه بلند شد، بچه ها از سنگر زدن بیرون.
.
_تا آمد پایین یڪے از بچه ها بغل گرفٺ و بوسیدش.
+پیشانے ام را بوسید و گفت:
خسته نباشے.
بچه هاے شما خوب عمل ڪردن.…
_وقتے رفٺ گفتند؛
حتما نشناخٺیش ڪه هرچے از دهنت دراومد بهش گفتے؟
.
+پرسیدم مگه کے بود؟!
گفٺند:
آقا مهدے زین الدین
فرمانده لشڪر.
.
#راوے:عباس منشے زاده
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 #استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
اینطوری لو رفت
دو تا از بچههای گردان، غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های میخندیدند.😂😂 گفتم: «این کیه؟»
گفتند: «عراقی»👨🏿
گفتم: «چطوری اسیرش کردید؟» میخندیدند.😂
گفتند: «از شب عملیات پنهان شده بود. تشنگی فشار آوردهبنده با لباس بسیجیها آمده ایستگاه صلواتی شربت 🍹گرفته بود. پول داده بود!»💷
اینطوری لو رفته بود. بچهها هنوز میخندیدند.😂😂
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 #استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
والکثافه من الشیطان 👹
روحانی گردانمان بود. روشش این بود که بعد از نماز 🕌حدیثی از معصومین نقل میکرد و درباره ی آن توضیح میداد. پیدا بود این اولین باری است که به صورت تبلیغی رزمی به جبهه آمده است والا شاید بیگدار به آب نمی زد و هوس نمی کرد بچهها را امتحان کند؛ آن هم بچه های این گردان را که تبعیدگاه بود؛😅 نمی آمد بگوید: «بچه ها! النظافه من الایمان و …؟» تا بچهها در عین ناباوری اش بگویند: «حاج آقا والکثافه من الشیطان».😂😂
فکر می کرد لابد می گویند حاج آقا «والْ» ندارد، یا هاج و واج🙄 میمانند و او با قیافه حکیمانهای میگوید: «ای بیسوادها بقیه ندارد. حدیث همین است».
با این وصف حاجی کم نیاورد😇 و گفت: «حالا اگر گفتید این حدیث مال کیه؟»
بچهها فی الفور گفتند: «نصفش حدیث نبوی است، نصف دیگرش از قیس بن اکبر سیاه»😂😂
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 #استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
خدایا مارو بکش🙏
آن شب یکی از آن شبها بود؛ بنا شد از سمت راست یکی یکی دعا کنند، اولی گفت: «الهی حرامتان باشد…» بچهها مانده بودند که شوخی است، جدی است؟ بقیه دارد یا ندارد؟ جواب بدهند یا ندهند؟ که اضافه کرد: «آتش🔥 جهنم» و بعد همه با خنده گفتند: «الهی آمین.»😅🤗
نوبت دومی بود، همه هم سعی می کردند مطالب شان بکر و نو باشد، تأملی کرد و بعد دستش را به طرف آسمان گرفت🤗 و خیلی جدی گفت: «خدایا مار و بکش…»
دوباره همه سکوت کردند 😐و معطل ماندند که چه کنند و او اضافه کرد: «پدر و مادر مار 🐍و هم بکش!»
بچهها بیش تر به فکر فرو رفتند، خصوصاً که این بار بیش تر صبر کرد، بعد که احساس کرد خوب توانسته بچهها را بدون حقوق سرکار بگذارد، گفت: «تا ما را نیش نزند!»😂😂
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 #استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。