۱- نمک
۲- شکر
۳- آرد سفید
۴- غذاهای فراوری شده
غذاهای مورد نیاز
۱- سبزیجات
۲- حبوبات
۳- لوبیا
۴- مغزها
۵- تخم مرغ
۶- روغن های نظیر زیتون یا نارگیل
۷- گردو
۸- میوها
سه چیز که باید فراموش کنید
۱- سنتان
۲- گذشته تان
۳- مشکلاتتان
سه چیز بسیار اساسی
۱- دوستانتان
۲- افکار مثبت
۳- خانهای تمیز و که در آن از شما استقبال بشود.
سه چیز ابتدایی
۱- لبخند و خنده دایم
۲- فعالیت فیزیکی
۳- کنترل وزن
شش چیز که باید انجام شود
۱- صبر نکنید تا تشنه شوید بعدا آب بخورید.
۲- صبر نکنید تا خوابتان بگیره بعدا بخوابید
۳- صبر نکنید تا خسته شوید بعدا استراحت کنید
۴- صبر نکنید تا بیمار شوید بعدا آزمایشات پزشکی انجام بدین
۵- منتظر معجزه برای ایمان بخدا نشوید
۶- هرگز اعتماد بنفستان از دست ندهید
اگر دوستانی دارید که دوستشان دارید این پیشنهاد هارا برایشان بفرستید
(التماس دعا؛؛؛سلامت باشيد
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
"اینه رمز آرامش"
بریم تو بغل خدا..💟
👈 تـوبه از آن روزی کـه فراموشتــ کنم
💔 #حاج_قاسم 💔
#به_وقت_دلتنگی
#به_وقت_پرواز
#به_وقت_حاج_قاسم
جمعه ۱۳دی۹۸ساعت۱/۲۰
👈وصالتان گرانبهاست ما بی بضاعتیم
❣#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ❣
⊰᯽⊱┈──╌❊╌──┈⊰᯽⊱
@hosin159
شهیدی که واسطه ی ازدواج دونفر شد...
🌺یه جوون طلبه ای رفت خواستگاری جوابش کردن دلش میگیره از طریق یکی از دوستاش میره خادم الشهدا میشه ، ..... نمیدونم چطوری اما با یه شهیدی به نام عبدالرحمان رحمانیان جهرمی آشناش میکنن...بهش میگن این شهید حاجت میده ( این مال جنوب کشوره ، اون مال غرب کشور ) تو دلش با این شهید عبدالرحمان نجوا میکنه ...( خوش به حال کسایی که متوسل به شهدا میشن . شهدایی که خدا فرمود : دیه شون من خدا هستم ....
بعد که برمیگرده دختره نظرش عوض میشه.پسره میگه من یه طلبه ی ساده هستم فقط تو این دو هفته رفتم راهیان نور ، خادم الشهدا شدم، یه خورده آفتاب سوخته شدم برگشتم. هیچ امکاناتی به مالم اضافه نشده است. چی شد که تو به ازدواج با من راضی شدی؟
دختره باگریه میگه: چند شب پیش، یه جوان خوش سیما و نورانی، با لباس خاکی به خوابم اومد. گفت: من شهید عبدالرحمان رحمانیان هستم. اهل جهرمم گلزار شهدای رضوان خاک هستم.
یکی از خدام ما به من رو زده و به من متوسل شده است.
من عبدالرحمان زندگیتون رو تضمین میکنم...
من امروز به حرمت حرف شهید راضی میشم که با من ازدواج کنی...
شهید عبدالرحمان رحمانیان
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
#شهیدی_که_زنده_شد!
🌷راست است که خدا در مواقع حساس قدرتی را به انسان میدهد که دور از تصور خود اوست. وقتی که ما از جناحین خاکریز به داخل کانال برگشتیم، نه از معصومی خبری بود و نه از سید حسینی، او با آن تن نحیف به محض افتادن جثه سید حسینی از جا برخاسته و راهی سنگر بهداری شده بود. تصور کنید همین الان یک نفر با وزنی در حدود ۱۰۰ کیلو روی یک نفر دیگر با حدود نصف این وزن بیفتد، آن بنده خدا شاید حتی نتواند از جا تکان بخورد، همین حالت را در شرایطی در نظر بگیرید که معصومی روی کپهای از سیمخاردارها خوابیده بود.
🌷به هرحال یک ساعت بعد از انتقال سید حسینی خود من هم به شدت مجروح شدم و با انتقالم به پشت جبهه، دیگر از عاقبت سید خبری نداشتم، اما حتم داشتم که شهید شده است. یک ماه بعد هم که تقریباً ماجرا از یادم رفته بود، بهبودی نسبی یافتم و به همراه عدهای از بچهها برای زیارت امام رضا (ع) به مشهد رفتیم. در حرم یک مراسم دعای کمیل برپا شده بود که حس و حال عجیبی داشت. قبل از اینکه برقها را خاموش کنند، دیدم سید حسینی با هیبت خاصی روی یک صندلی نشسته است. تا خواستم حرکتی بکنم چراغها را خاموش کردند....
🌷پیش خودم فکر کردم یعنی من به درجهای رسیدهام که میتوانم شهدا را ببینم! این فکر شاید اکنون خندهدار به نظر آید اما هر کسی هم جای من بود و وضعیت بغرنج آن روز سید حسینی را میدید حتماً همان فکر من را میکرد. در شیش و بش تردید و یقین بودم که بعد از دقایقی دعا تمام شد و چراغها را روشن کردند، دیدم سید حسینی همچنان روی صندلی نشسته است. تازه آن وقت بود که متوجه شدم او به راستی از آن مجروحیت شدید و مهلکهای که در آن گرفتار آمده بود نجات یافته است. مصلحت بود او زنده بماند و اکنون با ادامه تحصیل، به عنوان یک دندانپزشک متخصص به خدمت خود در سنگری دیگر ادامه میدهد.
راوی: جانباز و البته از راویان خوش صحبت دفاع مقدس محمدرضا فاضلی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
#خاطرهایازشهیدحججی👌
#حجتخدا😍
خانه اش #طبقه یچهارم بود توی یک مجتمع مسکونی. آسانسور هم نداشت. باید چهل پنجاه تا پله را بالا میرفتی.😖
یک بار که رفتم ببینمش، دیدم همه پله ها را از اول تا آخر رنگ کرده.خیلی هم قشنگ و تمیز.
گفتم: "ای والله آقا #محسن. عجب کار توپی کرده ای."😜
لبخندی زد و گفت: "پله های اینجا خیلی زیاده.این ها رو رنگ کردم که وقتی خانمم میخواد بره بالا، کمتر خسته بشه. کمتر اذیت بشه."😍😇👌🏻
☜✧✧✧✧✧✧
خیلی زهرایم را #دوست ❤️ داشت. همیشه زهرا جان و خانمم صدایش میکرد.😌
اگر هم احیانا باهم بگو مگویی میکردند، زود #کوتاهمیآمد.😇
بعضی موقع ها که خانه مان بودند، میدیدم سرد و سور و بیحال است. می فهمیدم با زهرا حرفش شده. 😞
از خانه که بیرون میرفت زهرا موبایلش را می گرفت توی دستش و با خنده 😃 بهم میگفت: "مامان نیگا کن.الانه که محسن منت کشی کنه و بهم پیامک بده."😍
هنوز نیم ساعت نگذشته بود که پیام میداد به زهرا: "بیام ببرمت بیرون؟"😇
دلش کوچک بود. اندازه یک گنجشک. طاقت دوری و ناراحتی زهرا را نداشت.😔👌🏻
~
حساس بود روی #نماز صبح هایش.
اگر احیانا قضا میشد یا میرفت برای آخر وقت، تمام آن روز #ناراحت و پکر بود.😞
بعد از نماز صبح هایش هم هر روز، #حدیثکسا و #دعایعهد و #زیارتعاشورا میخواند.😔
هر سه اش را.
برای دعا هم میرفت می نشست جایی که سرد باشد.
میخواست چشمانش #گرم نشود و خوابش نبرد.
میخواست بتواند دعاهایش را #باحال و با #توجهبخواند..😌👌🏻
.
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
#اندکی_تأمل
🔴 #برا_خــــــدا_ناز_ڪن..
#شهدا گناه نمیکردن، ولی عوضش برا خدا ناز میکردن، خدا هم نازشون و میخرید!
◽️حاج احمد کریمی تیر خورد، رسیدن بالا سرش..
گفت: من دلم نمیخواد شهید بشم!
گفتن: یعنی چی نمیخوای شهید بشی؟!
برا خدا داری ناز میکنی؟؟؟
گفت: آره؛ من نمیخوام اینجوری شهید بشم، من میخوام مثل اربابم #امام_حسین ارباً اربا بشم... .
◽️حاج احمد حرکت کرد سمت آمبولانس، بیسیمچی هم حرکت کرد،
علی آزاد پناه هم حرکت کرد، سه تایی با هم. یک دفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون، دیدم حاج احمد ارباً اربا شده.
◽️همهی حاج احمد شد یه گونی پلاستیکی!
#حاج_حسین_یکتا
#روایتگر_جبهه_ها
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
مولاعلی؏
الغیبَهُ جُهدُ العاجِزِ.
غیبت كردن، آخرین تلاش
افراد زبون و ناتوان است🌿'
_نهجالبلاغه، كلمة ٤٥٣
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
کاش دࢪنافلهات نام مࢪا هم ببࢪی
که دعاێ تو کجا عبد گنهکار کجا..!
یا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
✳ گول حالِ ذکرِ بیمراقبه را نباید خورد!
🔻 ...تو که هنوز جوارحت را از #معاصی پاک نکردهای، چگونه منتظری که در شرح احوال قلب، چیزی به تو بنویسم؟! پس بشتاب، بشتاب بهسوی توبهی راستین؛ سپس بشتاب، بشتاب در کوشش و #مراقبت... اگر بیمراقبت مشغول به ذکر و فکر شوی، بیفایده خواهد بود، اگر چه حال هم بیاورد؛ چراکه آن حال، دوام پیدا نخواهد کرد. گول حالی را که ذکر بیاورد، بیمراقبه نباید خورد.
📜 بخشی از نامهی #ملاحسینقلی_همدانی به اهل سیر و سلوک
📚 از کتاب #کهکشان_نیستی
📖 ص ۱۳۵
👤 #محمدهادی_اصفهانی
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
حقیقت حیات.mp3
2.98M
#تلنگری
ویژه #نیمه_شعبان
💥 اصلِ علّت غیبت امام زمان علیهالسلام، متوجه شیعیان است ...
شیعیان چه کنند، که این علّت را از میان بردارند؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
یارب به علـــــــــی و میــــثم تمارش
یارب به حســین و تشنه لب،انصارش
هر کس که بد ســیدعلی می خواهد
این سال جدیــــــد، از زمــین بردارش
#سلام_حضرت_آقا
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: بعضی ها«حسن روحانی»، بجای نامه سرگشاده نوشتن به استکبار و صهیونیست، نامه سرگشاده به ولی ایستاده در خط مقدم مینویسند.
🥀🥀🥀
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جواب سردار دل ها حاج #قاسم_سلیمانی به احمدی نژاد ....
کسانیکه کار دشمن را در داخل انجام می دهند تقوا ندارند ....
پ.ن : چرا هنوز عده ای فکر میکنن این احمدی نژاد همون احمدی نژاد ۸۴ هست؟؟
ملاک انتخاب حال افراد است نه گذشته ی افراد
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌹ظاهر و باطن ماه شعبان به زبان استاد علی خیرآبادی🌹✨
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
روایتی عجیب از شهید "سید حسن ولی" یکی از شهدای والامقام شهر آمل ،
خواهر این شهید بزرگوار میگوید :
سید حسن از دو کبوتر نگهداری می کرد که علاقه بسیاری به آنها داشت ، وقتی او دو دستش
را باز میکرد کبوتران یک به یک روی دستانش می نشستند ، هر وقت شهید قرار بود به جبهه
اعزام گردد این کبوتران تا بالای اتوبوسی که سید حسن قرار بود با آن روانه جبهه شود به پرواز
در می آمدند و مجدداً به خانه بر می گشتند !
بعد از خبر شهادت سید حسن ، مادرش اصرار کرده بود دو کبوترش را با خود برای تحویل پیکر
شهید ببرند ، بنابراین خانواده شهید وقتی داشتند برای تحویل پیکر شهید روانه بنیاد شهید
می شدند دو کبوتر این شهید را هم با خود بردند ، وقتی آنها به بنیاد شهید رسیدند موقع
تحویل پیکر ، مادرش با اشک دو کبوتر را بر روی سینه او قرار داد ، کبوتر سفید به محض دیدن
پیکر بی جان شهید در دم جان داد و با شهید همراه گشت …😥😥😭 روحش شاد و راهش پررهرو باد.
🌺 ارسالی از کاربران کانال 🌺
شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#راهیان_نور
#دلتنگی
چشماتو ببند خیال کن ببین ...
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
☘ دستور مرحوم علامه طباطبایی (ره) به شاگردانشان :
🌱 بیایید با امام حسین (علیه السلام) یک قراری بگذارید، تصمیم بگیرید هر معصیتی که در نماز برای شما مشغولیت ایجاد می کند (ذهنتان را مشغول میکند) را ترک کنید، مطمئن باشید به چله نرسیده آثارش و نورانیت اش را خواهید دید!
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
『⚜💎』
شهیدابراهیمهادیهمیشہآیہیوَجَعَلْنا...
(یـس،آیہ⁹)رازمزمہمےکرد؛🌿
گفتم:
آقاابراهیماینآیہبرایمحافظتدرمقابل
دشمنہاینجاکہدشمننیست!
نگاهمعنادارۍکردوگفت :
دشمنےبزرگترازشیطانهموجودداره..؟! :)
✦🌿♥️•↷
#استوری_مذهبی ❇️
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。
@Story_maazhabi
。.。:∞♡*♥♥*♡∞:。.。