فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴توصیه
امید و مجید
به زنگنه وزیر نفت 😂😄😂
#سرطان_اصلاحات_آمریکایی
#استوری_مذهبی 💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
『 استوری مذهبی 』🇵🇸
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 #شماره_۲۲ توی تاکسی نشستهام؛ راننده از دزدیها میگوید و رانت خواریها و امثالهم..
💥🌻⚡️💥🌻⚡️💥🌻💥⚡️🌻💥
#شماره۲۳
#محیط_زیست
اوایل دهه ۸۰ بود
و من شیراز بودم.
رفته بودم میدان زند که کتاب📚 بخرم.
وقتی از کتاب فروشی اومدم
بیرون دو توریست خارجی دیدم که نشسته بودند و پسته میخوردند.
و آشغال پستهها رو روی زمین میریختند.
جالب اینجا بود که من شنیده بودم
این توریست های خارجی خیلی بافرهنگ هستند و سطل زباله 🗑 درست سهچهار متر اون طرف تر بود!
رفتم جلو و بهشون گفتم که آشغال هاشونو رو زمین نریزند. 🚮
ولی اون ها توجهی نکردند.
بعد من کتاب ها رو از داخل نایلون درآوردم و شروع کردم به جمع کردن پوست پسته ها از روی زمین و داخل نایلون کتابا ریختن.
بعد از چند دقیقه، اون توریست ها خجالت کشیدند 🙍♂
و خودشون آشغالاشونو جمع کردند.
#استوری_مذهبی 💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
5.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عـجـب ماھ بلنـدے ٺـو ...🌙
#استوری
#سردار_دلـها 💚
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄
#استوری_مذهبی 💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️دستگیری سه تیم تروریستی توسط وزارت اطلاعات
🔹با تلاش سربازان گمنام امام زمان (عج) در سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی، سه تیم تروریستی متلاشی شد و عاملان انفجار تروریستی اول فروردین در سراوان دستگیر شدند.
#استوری_مذهبی 💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯
💥 ماجرای سیلی خوردن محافظ ایت الله خامنه ای
✍در یکی از ملاقات های عمومی آقا، جمعیت فشردهای توی حسینیه نِشسته بودن و به صحبتای ایشون گوش میدادن. من جلوی جمعیت، بین آقا و صف اوّل وایساده بودم.
به گزارش افکارنیوز، اون روز، بین سخنرانی حضرت آقا، بارها نگاهم به پیرمرد لاغراندامی افتاد که شبکلاه سبزی به سر داشت و شال سبزی هم به کمرش.
تا سخنرانی آقا تموم شد، بلند شد و خیز برداشت طرف من و بلند گفت: «میخوام دست آقا رو ببوسم» امان نداد و خواست به سمت آقا برود که راه اون رو بستم. عصبی شد و تند گفت: «اوهووووی....چیه؟! میخوام آقا رو از نزدیک زیارت کنم. مثل اینکه ما از یه جد هستیم» صورت پیرمرد، انگار دریا، پرتلاطم و طوفانی میزد. کمکم، داشت از کوره در میرفت که شنیدم آقا گفتن: «اشکال نداره، بذار سید تشریف بیاره جلو» نفهمیدم تو اون جمعیت آقا چطور متوجه پیرمرد شد. خودم رو کنار کِشیدم. پیرمرد نگاهی به من انداخت و بعد، انگار که پشت حریف قَدَری رو به خاک رسونده باشه، با عجله، راه افتاد به سمت آقا.
پشت سرش با فاصله کمی حرکت کردم. هنوز دو سه قدم برنداشته بود که پاش به پشت گلیم حسینیه گیر کرد و زمین خورد.
اومدم از زمین بلندش کنم که برگشت و جلوی آقا و جمعیت محکم کوبید توی گوشم و گفت: «به من پشت پا می زنی؟» سیلیاش، انگار برق 220 ولت خشکم کرد.
توی شوک بودم که آقا رو رو به روی خودم دیدم. به خودم که اومدم، آقا دست گذاشت پشت سرم و جای سیلی پیرمرد رو روی صورتم بوسید و گفت: «سوءتفاهم شده. به خاطر جدّش، فاطمه زهرا، ببخش!» درد سیلی همونموقع رفع شد.
بعد سالها، هنوز جای بوسه گرم آقا رو روی صورتم حس میکنم.»
#استوری_مذهبی 💫
╭⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╮
@estoory_mazhabi
╰⊰•❀✨🍃🌹🍃✨❀•╯