eitaa logo
اعتدال (عدالت‌پذیری)
133 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
765 ویدیو
42 فایل
ارتباط با مدیران کانال = hadi_moshfegh@
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۲۸سورۀهود 🌷 قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ 🌷ترجمه 👇 (نوح به قوم خود) گفت: آیا اگر ببینید كه من بر دلیل روشنى از طرف پروردگارم باشم و او از نزد خودش، رحمت (ویژه‌ى نبوّت) را به من داده باشد كه بر شما مخفى مانده است، (آیا باز هم سرپیچى مى‌كنید؟) آیا شما را به پذیرش آن وادار كنیم، در حالى كه نسبت به آن كراهت دارید؟ ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/r65826 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ✅ حکایت : از یعقوب بن اسحاق نوبختی نقل شده که گفته است: در یکی از روزهایی که حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در شهر نیشابور حضور داشتند، قبل از اذان صبح، بدون اینکه به کسی اطلاع بدهند، تنها و بصورت کاملاً ناشناس، وارد حمام عمومی شدند و... پیر مردی که داخل حمام بود و ایشان را نمی‌شناخت از آن حضرت خواست تا پشتش را کیسه بکشد. حضرت امام رضا (علیه‌السلام) درخواست او را پذیرفتند و مشغول کیسه‌کشیدن بر پشت او شدند. یکی از افراد حاضر در حمام، امام (علیه‌السلام) را شناخت و با حرف زدن او با آن‌حضرت، پیر مرد فهمید، آن کس که درحال کیسه‌کشیدن بر بدن اوست، حضرت امام رضا (علیه‌السلام) است. از کار خودش بسیار شرمنده و ناراحت شده بود و شروع به عذرخواهی کرد و... امام علیه‌السلام با آرامش دادن به پیر مرد، به کیسه‌کشیدن بر بدن او ادامه دادند تا بدن پیرمرد کاملاً تمیز شد و... 📡ا https://b2n.ir/r13678 از 👇 📚آل ابی طالب، ابن شهر آشوب ج۲،ص۴۷۱ ✅ حکایت : بَرْقی {[احمد بن محمد بن خالد (خَلّاد) بن عبدالرحمان بَرْقی، مشهور به بَرْقی، مؤلف كتاب «طبقات الرجال»]} از قول پدرش «محمد بن خالد (خلاد)» که - از اصحاب امام رضا علیه‌السلام بوده - نقل کرده است که گفته: معمولاً هنگام غذاخوردنِ حضرت امام رضا (علیه‌السلام)، ظرفی نزد حضرت می‌گذاشتند و ایشان قبل از شروع به خوردن غذا، از بهترین و لذیذترین غذاهایی که در سفره بود مقداری بر می‌داشتند و در آن ظرف ‌می‌گذاشتند و می‌فرمودند: آن را به مستمندان بدهند و سپس به خوردن غذا مشغول می‌شدند. علت این کار امام را سوال کردند، فرمودند: خدای عزوعجل می‌دانست که همه افراد برای راه‌یافتن به بهشت، توان آزاد کردن بردگان را ندارند، از این رو اطعام فقرا را راهی برای رسیدن آنان به بهشت قرار داد. 📡ا https://b2n.ir/r13678 از 👇 📚آثار احمد بن محمد بن خالد بَرْقی 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۲۸سورۀهود 🌷 قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ 🌷ترجمه 👇 (نوح به قوم خود) گفت: آیا اگر ببینید كه من بر دلیل روشنى از طرف پروردگارم باشم و او از نزد خودش، رحمت (ویژه‌ى نبوّت) را به من داده باشد كه بر شما مخفى مانده است، (آیا باز هم سرپیچى مى‌كنید؟) آیا شما را به پذیرش آن وادار كنیم، در حالى كه نسبت به آن كراهت دارید؟ ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/r65826 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. شیخ صدوق (رضوان‌الله‌علیه) در کتاب «عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)» از «عامر بن عبدالله بیوردی [حاکم «مرورود» که شهری کهن در افغانستان امروز است]»، نقل کرده که گفته: من در مشهد طوس بودم و مردی را دیدم که وارد بارگاه امام رضا علیه‌السلام شد و در مسجد بالاسر نشست و شروع به گریه کرد، گریه می‌کرد و به زبان ترکی می‌گفت: خدایا اگر فرزندم زنده است او را به من برگردان و اگر مرده است خبر مرگ او را به من برسان . من از او پرسیدم چرا گریه می‌کنی؟ گفت: فرزندم در جنگ اسحاق آباد گم شد و من از او خبر ندارم و آمده‌ام تا از صاحب این قبر درخواست کنم فرزندم را به من برساند. مدتی دعا و گریه و استغاثه کرد و پس از آن بلند شد که خارج شود و من هم با او بیرون آمدم. هنگامی که از مسجد خارج شدیم، ناگهان جوان قد بلندی رسید و با آن مرد یکدیگر را بغل کردند و معلوم شد که یکدیگر را شناختند. و... فهمیدم که آن جوان، همان فرزند گمشده او می‌باشد. مرد ترک زبان گفت: من در این مرقد شریف چیزی دیدم که یقینم را محکم کرد. ✍ نکته: ابراهیم بن محمد جوینی در کتاب «فرائد» می‌گوید: در جوار تربت امام رضا (علیه‌السلام) مسجدی بود که مؤمنان در آن نماز می‌گذاردند. ظاهراً منظورش مسجدی است که اکنون هم وجود دارد و به مسجد بالاسر معروف می‌باشد. 📡ا https://b2n.ir/t81517 📡ا https://b2n.ir/f88063 از 👇 📚زندگاني حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام ج۲ص۱۶۸ از 👇 📚زبدةالتاليف ج۳، ص۲۶۳ 📚عيون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص ۲۴۸ 📚عيون اخبارالرضا(ع)، ج۲، ص ۲۶۲ 📚امالى صدوق ۵۸۸ 📚منتخب التواريخ ، ص۵۹۸ 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم امروز و فردا👇 ۲۹سورۀهود 🌷وَ يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَ مَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ 🌷ترجمه 👇 (نوح ادامه داد كه) اى قوم من! از شما در برابر این دعوت، اجرتى درخواست نمى‌كنم، پاداش من تنها بر خداست و من كسانى را كه ایمان آورده‌اند (به خاطر خواست نابجاى شما) طرد نمى‌كنم، (چرا كه) آنان پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد (و از من شكایت خواهند نمود)، ولى من شما را قوم جاهلى مى‌بینم. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/h41691 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
#۱۴۶۶مین سال ولادت و مبارک باد حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام: ای مردم! بخدا سوگند من هرگز شما را به هیچ طاعتی فرا نمی‌خوانم مگر آنکه خود بر شما [در عمل به آن] پیشی می‌گیرم و از هیچ گناهی بازتان نمی‌دارم و نهی نمی‌کنم، مگر آنکه پیش از شما، خودم را از عمل به آن باز می‌دارم. 📚 نهج البلاغة، خطبه۱۷۴ ببینید 👇 ا📡 https://b2n.ir/k17560 .
. میلاد امام اهل تقوا 💗 امیرالمؤمنین علیه‌السلام💗 و 🪴🪴 روز پدر 🪴🪴 مبارک‌باد عیادت امام‌ علی‌ علیه‌السلام از یک‌ جانباز 🔻قسمت اول🔻 پس از پایان جنگ و پیروزی سپاه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و... آن‌حضرت به همراه تعدادی از یاران‌شان وارد شهر بصره شدند و آنجا بود که به امام علی (علیه‌السلام) خبر دادند که یکی از اصحاب پیامبر اکرم صلی‌الله علیه وآله، به نام [«ربیع» یا «علاء» بن زیاد] بیمار است و در منزلش در بصره بستری است. «ربیع» یا «علاء» بن زیاد» شخصی است که: ۱- از مسئولین و مقامات دوره حکومت عمر بوده. ۲- در جنگ‌های بسیاری شرکت داشته و از ناحیه چشم آسیب سختی دیده و بود ۳- مرد بسیار ثروتمندی بوده. ۴- علت بیماری او این بوده که در یکی از جنگ‌های قبل از خلافت امام علی علیه‌السلام از قسمت پیشانی، نزدیکِ چشمش آسیب‌دیده بود و عفونت بسیاری در محل زخم بوجود آمده بود و عفونت به چشمش رسیده بود و سال‌ها بود که سر درد داشت و گاهی درد سرش چنان شدت می‌گرفت که او را زمین‌گیر می‌کرد و... به هرحال امام المتقین (علیه‌السلام)، برای عیادت از او به منزلش رفتند و او را درحالی دیدند که بسیار درد می‌کشید. حضرت فرمودند: سرت خیلی درد می‌کند؟ ربیع بن زیاد گفت: این سردرد من را بیچاره کرده است. به‌قدری سرم درد می‌کند که حاضرم چشم خودم را بدهم تا سر دردم تمام شود. حضرت فرمودند: چشمت برای تو چقدر ارزش دارد؟ او که آدم ثروتمندی بود، گفت: اگر همه دنیا مال من باشد، حاضرم تمام دنیا را بدهم ولی چشمم را از دست ندهم. اما از شدت این سر درد، حاضرم این چشم را بدهم تا خدا این سردرد را از من بگیرد. 🔹 نعمت سلامتی را فراموش نکنیم 👈ادامه دارد👉 ✍️ برگرفته از👇 ا📡 https://b2n.ir/n43924 ا📡 https://b2n.ir/h08234 ا📡 https://b2n.ir/x23105 از 👇 📚 نهج‌البلاغه، خطبه۲۰۰ یا ۲۰۷ یا ۲۰۹، بنابر اختلاف شماره خطبه‌ها در نسخه‌های مختلف 🤲 پروردگارا 🤲 به حرمت عدالت علی(ع) بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
در روز میلاد امیرالمومنین علیه‌السلام و ، یاد کنیم‌ از 🪴🪴 که‌تاآخرِعمر داغِ‌غم را به‌دل داشتند ولی تسلیم شدن‌شان حسرت ابدی شد برای عزت‌شان در پیشگاه خدا، خدایا این اسطوره‌های‌مقاومت را با امیرالمومنین علیه‌السلام محشور فرما .
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۲۹سورۀهود 🌷وَ يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَ مَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ 🌷ترجمه 👇 (نوح ادامه داد كه) اى قوم من! از شما در برابر این دعوت، اجرتى درخواست نمى‌كنم، پاداش من تنها بر خداست و من كسانى را كه ایمان آورده‌اند (به خاطر خواست نابجاى شما) طرد نمى‌كنم، (چرا كه) آنان پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد (و از من شكایت خواهند نمود)، ولى من شما را قوم جاهلى مى‌بینم. ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/h41691 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. میلاد امام اهل تقوا 💗 امیرالمؤمنین علیه‌السلام💗 و 🪴🪴 روز پدر 🪴🪴 مبارک‌باد عیادت امام‌علی‌علیه‌السلام ازیک‌جانباز 🔻قسمت دوم🔻 در ادامه ماجرای عیادت امام علی علیه‌السلام از «ربیع» یا «علاء» بن زیاد»، بعد از اینکه درد سر بیمار فروکش کرد و آرام شد، حضرت امیرالمؤمنین دیدند او خانه بسیار بزرگ و با عظمتی ‌دارد که خیلی بیش از نیازهای او و خانواده اوست، به او فرمودند: «این خانه‌ی با این وسعت به چه كار تو می‌آید؟ تو در آخرت به خانه‌ی وسیع محتاج‌تر هستی؟! پس از لحظه‌ای درنگ، افزودند: اگر بخواهی می‌توانی همین خانه‌ی وسیع دنیا را وسیله‌ای برای رسیدن به خانه‌ی وسیع آخرت نمایی. راهش این است كه در این خانه، [فقرا] را میهمان و از آن‌ها پذیرایی کنی، صله‌ی رحم نمایی، این خانه را وسیله‌ی آشكار نمودن حقوق مردم قرار دهی و آن را از انحصار در استفاده‌ی شخصی خارج کنی. پس از لحظاتی که حضور و سخنان امام (علیه‌السلام) به «ربیع» یا «علاء» آرامش داد، گفت: من از برادرم «عاصم» شكایت دارم. فرمودند: چه شكایتی؟ عرض کرد: برادرم لباس كهنه می‌پوشد، گوشه‌گیر و منزوی شده، تارك دنیا شده، همه چیز و همه كس [حتی خانواده‌اش] را رها كرده و... علی (علیه‌السلام) فرمودند: «عاصم» را حاضر كنید! افرادی را به دنبال عاصم فرستادند و بعد از ساعتی او را نزد امام (علیه‌السلام) آوردند. با دیدن ظاهر ژولیده‌ی «عاصم»، خطاب به او فرمودند: ای دشمن جان خود! شیطان عقل تو را دزدیده؟ چرا به خانواد‌ات رحم نكردی؟ آیا تو خیال می‌كنی، خدایی كه نعمت‌های پاكیزه‌ی دنیا را برای تو حلال کرده، از اینكه از آن‌ها بهره ببری، ناراضی می‌شود؟ تو در نزد خدا كوچك‌تر از این هستی [که چنین تصوری داشته باشی] «عاصم» که انتظار نداشت علی (علیه‌السلام) [که خودش در استفاده از نعمت‌های مادی، به حداقل‌ها اکتفا نموده و کم‌ترین استفاده را می‌نماید و...]، اینچنین از او ناراحت شود، عرض کرد: خود شما هم كه مثل من هستید، شما هم به خودتان سختی می‌دهید و بر خودتان سخت می‌گیرید، شما هم لباس نرم نمی‌پوشید و غذای لذیذ نمی‌خورید و... من همان كار را می‌كنم كه شما می‌كنید! امام (علیه‌السلام) فرمودند: من با تو فرق دارم. من در رأس حكومت هستم و خداوند بر پیشوایان عادل واجب كرده است كه طوری زندگی كنند كه مردم فقیر زندگی می‌كنند، تا سختی فقر، تهیدستان را آزار ندهد. بنابراین من وظیفه‌ای دارم و تو وظیفه‌ی دیگر. عاصم، بلافاصله آن لباس‌های کهنه را از تن بیرون آورد و... 👈 پایان 👉 ✍️ برگرفته از👇 ا📡 https://b2n.ir/h08234 ا📡 https://b2n.ir/n43924 ا📡 https://b2n.ir/x23105 از 👇 📚 نهج‌البلاغه، خطبه۲۰۰ یا ۲۰۷ یا ۲۰۹ 🤲 پروردگارا 🤲 به حرمت عدالت علی(ع) بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .
. وقتی كه به هارون الرشید خبر دادند كه صفوان «كاروانچی» كاروان شتر را یكجا فروخته است و بنابراین برای حمل خیمه و خرگاه خلیفه در سفر حج باید فكر دیگری كرد، سخت در شگفت ماند. در اندیشه فرو رفت كه فروختن تمام شتران، خصوصا که قرار است خلیفه به سفر حج برود و حمل و نقل وسائل و اسباب سفر حج را به او بسپارد، عادی نیست؛ بعید نیست فروختن شتران با موضوع حمل وسایل ما بستگی داشته باشد. صفوان را طلبید و به او گفت. شنیده‌ام كاروان شتر را یكجا فروخته‌ای. گفت: بلی یا امیرالمؤمنین! . پرسید: چرا؟ . گفت: پیر و ازكارمانده شده‌ام، خودم كه از عهده برنمی‌آیم، بچه‌ها هم در فكر نیستند، دیدم بهتر است كه بفروشم». هارون گفت: راستش را بگو چرا فروختی؟! گفت: همین بود كه به عرض رساندم. هارون گفت: اما من می‌دانم چرا فروخته‌ای. حتما موسی بن جعفر علیه‌السلام فهمیده كه می‌خواهیم حمل و نقل اسباب و اثاث‌مان را به تو بسپاریم و تو را از این كار منع كرده، او به تو دستورداده شتران را بفروشی؟! علت تصمیم ناگهانی تو این است؟! آنگاه با لحنی خشونت آمیز و آهنگی خشم آلود ادامه داد: صفوان! اگر سوابق و دوستی‌های قدیم نبود، دستور می‌دادم گردنت را بزنند. بله هارون درست حدس زده بود. صفوان هرچند از نزدیكان دستگاه خلیفه به شمار می‌رفت و سوابق زیادی در دستگاه خلافت خصوصاً با شخص خلیفه داشت، اما او از پیروان و شیعیان با اخلاص اهل بیت (علیهم‌السلام) بود. پس آنکه صفوان خود را برای حمل و نقل اسباب سفر حج آماده می‌کرد، روزی با امام موسی بن جعفر علیه السلام برخورد كرد، امام به او فرمودند: صفوان! همه چیز تو خوب است جز یك چیز. پرسید: آن یك چیز چیست یا ابن رسول اللّه؟ فرمودند: اینكه شترانت را به این مرد (هارون) كرایه می‌دهی! گفت: یا ابن رسول اللّه من برای سفر حرامی كرایه نمی‌دهم. هارون عازم حج است، شتران را برای سفر حج كرایه می‌دهم. بعلاوه خودم همراه نخواهم رفت، بعضی از كسان و کارگران خود را همراه می‌فرستم. فرمودند: صفوان! یك چیز از تو سؤال می‌كنم. گفت: بفرمایید یا ابن رسول اللّه. فرمودند: تو شتران خود را به او كرایه می‌دهی كه آخر كار كرایه بگیری. او شتران تو را خواهد برد و تو هم اجرت مقرر را از او طلبكار خواهی شد. این طور نیست؟ گفت: بله همینطور است. فرمودند: آیا آن وقت تو دوست نداری كه هارون لااقل این قدر زنده بماند كه طلب تو را بدهد؟ گفت: چرا یاابن رسول اللّه. فرمودند: هركس به هر عنوان، دوست داشته باشد ستمگران باقی بمانند، جزء آن‌ها محسوب خواهد شد، و معلوم است هركس جزء ستمگران محسوب گردد در آتش خواهد رفت. بعد از این جریان بود كه صفوان تصمیم گرفت یكجا كاروان شتر را بفروشد، هرچند خودش حدس می‌زد ممكن است این كار موجب خشم هارون شود و به قیمت جانش تمام شود. ✍️ برگرفته از 👇 📡ا https://b2n.ir/w78952 از 👇 📚داستان راستان،شهید مطهری،ج۲ از 👇 📚سفینة البحار، ج۲، ماده‌ی «ظلم» ❣️لطفاً ❣️ برای نجات بشریت از و شرارت‌های حاکمان 🤲 دعابفرمایید 🤲 .
. ۱آیه_در۲روز سهم دیروز و امروز👇 ۳۰سورۀهود 🌷 وَ يَاقَوْمِ مَن يَنْصُرُنِى مِنَ اللَّهِ إِن طَرَدتُّهُمْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ 🌷ترجمه 👇 (نوح در جواب درخواست طرد مؤمنانِ تهى دست و گمنام گفت:) اى مردم! اگر من آنان را (از خود) برانم، چه كسى مرا در برابر خدا یارى خواهد كرد؟ چرا اندیشه نمى‌كنید؟ ✍️ در صورت تمایل، نکته‌ها و پیام‌ها آیه را اینجا ببینید👇 ا https://b2n.ir/z57179 🤲 پروردگارا 🤲 بشریت را در مقابل و شرارت‌های حاکمان محافظت بفرما .