.
#سه_حكایت_كوتاه
✅ حكایت #اول
وقتى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله) پيكر فرزندش، ابراهيم، را به خاك سپرد چشمانش پر از اشك شد و فرمود:
دل غمگين است و چشم اشك مىريزد، ولى سخنى كه سبب خشم خدا شود نمىگويم .
آنگاه فرمود: ابراهيم! ما در مرگ تو غمگين هستيم .
سپس حضرت گوشه قبر را ديد كه به طور كامل درست نشده، با دست مباركش آن را صاف كرد، پس از آن فرمود:
هرگاه يكى از شما كارى را انجام داد، حتما آن را محكم و استوار انجام دهد.
📚 داستانهای بحارالانوار
از 👇
📚 بحارالانوار، ج۲۲ ص۱۵۷
✅ حكایت #دوم
جابر انصارى مىگويد:
به پيغمبر خدا (صلى الله عليه و آله) عرض كردم :
در شأن على بن ابى طالب عليه السلام چه مىفرماييد؟
فرمود:
او جان من است!
عرض كردم :
در شأن حسن و حسين عليه السلام چه مىفرماييد؟
حضرت پاسخ داد:
آن دو، روح من هستند و فاطمه، مادر ايشان، دختر من است . هر كه او را غمگين كند مرا غمگين كرده است و هر كه او را شاد كند، مرا شاد گردانيده است و خدا را گواه مىگيرم، من در جنگم با هر كس كه با ايشان در جنگ است و در صلحم با هر كس كه با ايشان در صلح است .
اى جابر! هرگاه خواستى دعا كنى و مستجاب گردد، خدا را به اسمهاى ايشان بخوان، زيرا كه نامهاى آنان نزد خداوند محبوب ترين اسمها است.
📚 داستانهای بحارالانوار
از 👇
📚 بحارالانوار، ج ۹۴ ص ۲۱
✅ حكایت #سوم
مردى از انصار خدمت پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) آمد و عرض كرد:
من خانهاى در فلان محل خريدهام و نزديكترين همسايهام آدمى است كه اميد خيرى از او ندارم و از شرش نيز خاطر جمع نيستم.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در حضور راوى، على عليه السلام، سلمان و اباذر دستور فرمود:
با صداى بلند در مسجد فرياد زنند كه هركس همسايهاش از آزار او آسوده نباشد، ايمان ندارد، آنان نيز در مسجد سه بار فرمايش حضرت را با صداى بلند به مردم اعلان كردند. سپس حضرت با دست اشاره كرد و فرمود:
چهل خانه از چپ و چهل خانه راست و چهل خانه از جلو و چهل خانه از عقب، همسايه محسوب مىشود.
📚 داستانهای بحارالانوار
از 👇
📚 بحارالانوار، ج ۷۴ ص ۱۵۲
❣️لطفا ❣️
برای نجات بشریت از #كرونا
و
شرارتهای حاكمان #آمریكا
🤲 دعابفرمائید 🤲
💓 اینجا #نظربدهید👇👇
ا https://t.me/etedal_naghd
#اعتدال 👇👇👇
ا @etedalhamrah
#انتشار با حذف یا تغییر لینك #آزاد
.
#سه_حکایت_کوتاه
✅ حکایت #اول:
چند روز پس از رحلت پيامبراکرم (صلى اللّه عليه و آله) شخصی به محضر حضرت فاطمه (عليهاالسلام) مشرف شد و عرض كرد:
رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله) چيزى نزد شما به يادگار گذاشته است تا مرا از آن بهرهمند سازى؟
حضرت فاطمه (عليهاالسلام) به فضه فرمود:
آن نوشته را بياور.
فضه، بدنبال نوشته رفت اما آن را پيدا نكرد.
فاطمه (عليهاالسلام) فرمود:
آن را پيدا كن كه ارزش آن براى من برابر حسن و حسين است.
فضه به جستجو پرداخت تا آن را پيدا كرد و به خدمت آن حضرت آورد.
چهار جملۀ زیر در آن نوشته شده بود:
۱_ مؤمن نيست كسى كه همسايهاش از آزار او در امان نباشد.
۲_ كسى كه به خداوند و روز قيامت ايمان دارد، یا سخن خوب مىگويد يا سكوت مىكند.
۳_ خداوند انسان بردبار و عفيف را دوست دارد و دشمنِ انسان بدزبان، كينهتوز و گداى اصرار كننده است.
۴_ حيا از ايمان است و ايمان سبب ورود در بهشت مىباشد و فحش از بىشرمىست و سبب ورود در جهنم است.
📡ا https://b2n.ir/r23321
از 👇
📚 بحار الانوار، ج۴۳، ص۸۲
✅ حکایت #دوم:
مردى به حضرت زين العابدين (عليهالسلام) گفت من از شيعيان خاص شما هستم.
فرمود:
پس تو نيز مانند ابراهيم خليل هستى!! كه خداوند [در آیه ۸۳ و ۸۴ سوره الصافات] درباره او مىفرمايد:
وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ * إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ
ترجمه:
و به راستی ابراهیم از شیعیان نوح بود * كه با #قلب_سلیم نزد پروردگارش آمد.
سپس فرمودند:
تو نیز اگر مانند ابراهيم #قلب_سلیم داری {[(یعنی: قلبی که از هر چه موجب تقرب به خداوند نباشد پاک است)]} از شيعيان ما هستى. اما اگر #قلب_سلیم نداری و با بندگان خدا غلّ و غشّ میکنی، از دوستان ما نیستى و آنچه گفتى دروغ است و مبتلا به فلج و جذام خواهى شد كه تا آخر عمر تو را رها نمیكند.
✅ حکایت #سوم:
مردى در حضور حضرت باقر (عليه السلام) به مرد دیگری گفت:
من از شيعيان آل محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) هستم.
حضرت به او فرمود:
تو که خود را شیعه آل محمد (علیهمالسلام) معرفی میکنی، آيا بيشتر دوست دارى مالت را براى خودت خرج كنى يا براى دوستان مؤمنات؟
عرض كرد:
بيشتر مايلم براى مخارج خود مصرف كنم.
فرمود:
پس تو از شيعيان ما نيستى. زیرا، ما بیشتر دوستداریم مالمان را حتی برای کسانی خرج کنیم كه «به ادعا مىگويند شيعه شما هستيم» نه براى خودمان.
سپس افزودند:
بگو: «من از دوستان شما هستم و با محبت شما امید نجات دارم».
👈 منابع دو روایت بالا👇
📡ا https://b2n.ir/m33433
از 👇
📚 آگاه شویم،حسن امیدوار،جلد اول
از 👇
📚 بحار ج۱۵، جزء اول، ص۱۴۳
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
🌷اینجا #نظربدهید👇
ا https://t.me/etedal_naghd
#اعتدال: 👇👇
ا @etedalhamrah
#حذف یا تغییر لینک #آزاد
.
#سه_حکایت_کوتاه
🇮🇷 دهۀفجر انقلاب اسلامی 🇮🇷
🇮🇷 بر آزادگانجهان مبارکباد 🇮🇷
✅ حکایت #اول:
شاید خیلیها باور نکنند که در روز عید نوروز سال ۱۳۵۸ [یعنی ۳۸روز پس از پیروزی انقلاب]، گوینده تلویزیون یک خانم بیحجاب بود. البته با لباس پوشیده و بدون آرایش ولی بدون روسری و بدون پوشاندن موها سرش، اعلام برنامه کرد.
مسئولین جدید صدا و سیما به مرور کوشیدند گویندگان با حجاب را مقابل دوربین بیاورند و یکی از نخستین مجریان باحجاب دختر نوجوان ۱۶ سالهای بود که اجرای برنامه کودک را بر عهده گرفت و حالا برای نوجوانان و کودکان آن روز، به یکی از خاطرهانگیزهای دهه ۶۰ تبدیل شده است.
او «خانم الهه رضایی» بود.
بله
در اولین نوروز پس از انقلاب دیگر #شاه_دستنشاندهای در کار نبود تا پیام بفرستد.
و سه سه پیام از رادیو و تلویزیون پخش شد:
پیام امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، سید کاظم شریعتمداری(علیه ما علیه). و مهندس مهدی بازرگان [نسختوزیر منصوب امام].
✅ حکایت #دوم:
در روزهای اولیه عید ۵۸، مراسم نوروز در ورزشگاه صدهزار نفری آزادی برگزار شد. استادیومی که پیش از انقلاب اسمش «آریامهر» بود. هر چند که عنوانی که مردم برای آن به کار میبردند «استادیوم صد هزار نفری» بود، نه «آریامهر»
در این مراسم مهندس بازرگان شرکت کرد و هنگامی که برای او صلوات فرستادند از مردم خواست برای او کف بزنند!! و صلوات را برای طالقانی بفرستند که روحانی است.
هر چند که مرحوم آیت الله طالقانی در آن برنامه حاضر نبودند و به اتفاق چند تن دیگر از اعضای شورای انقلاب، برای رسیدگی به امور شهرستانها به سفر رفته بودند.
هنگامی که بازرگان نام امام خمینی را آورد و جمعیت سه بار صلوات فرستاد، به طعنه گفت:
نمیدانم چرا برای پیامبر یک بار و برای امام خمینی سه بار صلوات میفرستند؟!
یکی از روحانیون حاضر به او پاسخ داد آن سه صلوات هم برای پیامبر است.
✅ حکایت #سوم:
در روزهای انقلاب برخی از فروشگاههای گوناگون، با تغییر موقت کاربری، به عرضه مواد غذایی میپرداختند. این واحدهای کسب و کار به «فروشگاه اسلامی» مشهور شدند.
[درحالیکه حقوق ماهانهی یک کارگر [حداکثر] ۲۳۵ تومان بود] در این فروشگاهها مرغ به قیمت هر کیلوگرم ۹۵ ریال عرضه میشد و...
📡ا asriran.com/001t3l
📚 خاطرهای از «مهرداد خدیر»
🇮🇷 دهۀفجر انقلاب اسلامی 🇮🇷
🇮🇷 بر آزادگانجهان مبارکباد 🇮🇷
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را در مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
.
.
#سه_حکایت_کوتاه
🇮🇷 دهۀفجر انقلاب اسلامی 🇮🇷
🇮🇷 بر آزادگانجهان مبارکباد🇮🇷
✅ حکایت #اول:
در ۲۹ بهمن ۵۶، مردم هشیار و غیرتمند تبریز در اعتراض به آن مقالۀ ننگین و کشتار مردم قم [که ماجرایش در #حکایت پریروز تقدیم شد] به میدان آمدند و موج خروشانِ شعور و هشیاری شهر تبریز را فراگرفت.
آن روز در حالی که هزاران نفر از مردم تبریز قصد داشتند در مجلس ختم شهدای قم شرکت کنند با درهای بسته مسجد روبرو شدند از این رو بین مردم و نیروهای رژیم درگیری بوجود آمد و عدهای از مردم، شهید و مجروح شدند.
بدنبال شهادت جمعی از انقلابیون، همه شهر تبریز را خشم مردم فراگرفته و سینماها، بارها، کابارهها و مشروبفروشیها و... را به آتش کشیده و از همان روز، قیاماسلامیِ ملت ایران وارد مرحله جدیدی گردید و هر روز بر دامنۀاعتراضات مردمی افزوده میشد.
و...
✅برگرفته از 👇
📡دانشگاه بناب آذربایجانشرقی👇
ا https://b2n.ir/a75763
✅ حکایت #دوم:
با گسترش امواج انقلاب اسلامی، جمشید آموزگار [که در سال ۱۳۵۶ به جای امیر عباس هویدا بر مصدر نخست وزیر تکیه زده بود] مجبور به استعفا شد و جعفر شریف امامی #دولت_تزویر را با شعار دولت #آشتی_ملی تشکیل داد و سعی در فریب افکار عمومی داشت.
در دولت تزویرِ شریف امامی، تاریخ شاهنشاهی را لغو، قمارخانهها را تعطیل، حزب رستاخیز را منحل و مطبوعات را آزاد اعلان کرد.
اما هشیاری امام و امت، این نقشه را نیز نقش بر آب کرد و...
✅برگرفته از 👇
📡دانشگاه بناب آذربایجانشرقی👇
ا https://b2n.ir/a75763
✅ حکایت #سوم:
با آغاز ماه رمضان سال۱۳۵۷ و برگزاری مجالس و محافل متعدّد در شهرها و روستاهای کشور، بر اثر روشنگریهایی که توسط سخنرانان و گویندگان مذهبی در این ماه در مساجد صورت میگرفت، نهضت اسلامی شتاب بیشتری به خود گرفت و تظاهرات و راهپیماییهای سراسری در ایران شکل گرفت.
رژیم شاه نیز برای مقابله با اجتماعات مردمی، سعی میکرد از هر طریق، اعم از کشتار، اعلام حکومت نظامی، ایجاد هرج و مرج و... مردم را سرکوب کند، ولی این اعمال وحشیانه نتیجه عکس داد بطوری که در عید فطر ۵۷، دریایی از انسانها پس از نماز عید به خیابانها ریختند و خواستار برپایی حکومت اسلامی شدند.
در تهران نیز روز ۱۳ شهریور ۱۳۵۷ نماز عید فطر در قیطریه تهران به امامت آیتالله شهید مفتح به نحو بینظیر و چنان با عظمت برگزار شد که لرزه بر پیکر شاه و اربابان شاه انداخت.
بله
نماز عید فطر سال ۵۷، نقطه عطفی جدید در تاریخ مبارزات مردم و نهضت امام خمینی (رحمةالله علیه) بود که باید آن را طلیعه رهایی ملت ستمدیده ایران از قید و بند قدرتهای استعماری و حکومت دستنشانده پهلوی دانست.
✅برگرفته از 👇
📡دانشگاه بناب آذربایجانشرقی👇
ا https://b2n.ir/a75763
🤲 پروردگارا 🤲
بشریت را در مقابل #کرونا
و
شرارتهای حاکمان #آمریکا
محافظت بفرما
.