eitaa logo
عطر قرآن ۲ (زندگی با آیه ها)
221 دنبال‌کننده
260 عکس
224 ویدیو
6 فایل
جشنواره مجازی عطر قرآن ادمین کانال @etr_quran_admin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺صفحه ۳۷۸ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه @etr_quran ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
📇 خلاصه تفسیر آیه ۱۴ سوره 📚 مفسر: علامه طباطبائی (تفسیر المیزان) 🔹"وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا ..." 🔸راغب گفته است: كلمه" جحد" به معناى انكار چيزى است كه در دل ثبوتش مسلم شده و يا اثبات چيزيست كه در قلب نفى آن به ثبوت رسيده است‏. 🔹 و كلمه استيقان و يقين هر دو به يك معناست. 🔸مى‏ فرمايد كفار به علم عادى يقين دارند به اينكه با و عناد در برابر معذب شدنشان در آتش يقينى است، در عين حال به انكار و عناد خود اصرار مى‏ ورزند، به خاطر اينكه در سلسله علل كه يك حلقه‏ اش نفس خود آنان است، انكارشان حتمى و نظير علم عادى به وجوب فعل است. 🔹پس آن علمى كه توأم با سكون نيست چه بسا منفك از التزام بشود، مانند بسيارى از معتادين به عادتهاى زشت و يا مضر كه علم به زشتى و يا ضرر عادت خود دارند ولى در عين حال آن را ترك نمى‏ كنند، و عذر مى‏ آورند به اينكه ما معتاديم. قرآن كريم هم درباره منكرين دعوت‏هاى حقه مى ‏فرمايد:" وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ". 🔸خواهى گفت: افراد با ايمان نيز بر خلاف لوازم ايمان خود، عمل مى‏ كنند. در جواب مى‏ گوييم: درست است و ليكن ملتزم نبودن به لوازم معلوم، مطلبى است، و احيانا خلاف ايمان رفتار كردن به خاطر كوران‏هايى كه در دل برمى ‏خيزد و آدمى را از مسيرى كه ايمانش برايش معين كرده پرت مى‏ كند مطلبى ديگر است. 🔹با اين بيان اشكال ديگرى هم كه ممكن است به ذهن كسى بيايد دفع مى‏ شود، و آن اين است كه: چگونه ممكن است انسان علم يقينى پيدا كند به چيزى كه خلاف اراده او باشد، چنين علمى اصلا تصور ندارد، و به همين جهت وقتى مى‏ بينيم علم در اراده ما تاثير نمى ‏كند بايد بفهميم كه آن علم، علم يقينى نبوده، و ما آن را علم يقينى مى‏ پنداشتيم. 🔸وجه دفع اين اشكال اين است كه گفتيم: صرف داشتن علم به چيزى كه مخالف اراده و خواست ما است، باعث نمى ‏شود كه در ما اراده ‏اى مستند به آن علم پيدا شود، بلكه آن علمى ملازم با اراده موافق است كه توأم با التزام قلب نسبت به آن باشد، (و گر نه بسيار مى ‏شود كه انسان يقين و علم قطعى دارد به اينكه مثلا شراب يا قمار يا زنا و يا گناهان ديگر ضرر دارد، و در عين حال مرتكب مى ‏شود، چون التزام قلبى به علم خود ندارد) @etr_quran
🌺صفحه ۳۷۹ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه @etr_quran ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
📇 خلاصه تفسیر آیه ۳۶ سوره 📚 مفسر: علامه طباطبائی (تفسیر المیزان) 🔹" فَلَمَّا جاءَ سُلَيْمانَ قالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ فَما آتانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتاكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ" 🔸ضمير در" جاء" به مالى برمى‏گردد كه به عنوان هديه نزد سليمان فرستاده شد. احتمال هم دارد كه به حامل هديه يعنى رئيس هيئت اعزامى سبأ برگردد. 🔹استفهام در جمله‏" أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ" توبيخى است، و خطاب در آن به فرستاده و فرستنده هر دو برمى ‏گردد و اين را تغليب گويند، كه صاحب سخن رو به حاضران كند، ولى حاضر و غايب را مورد عتاب قرار دهد، سليمان (ع) هم اينطور كلى سخن گفت و نامى از خصوص ملكه سبأ نبرد، همانطور كه- در گذشته ديديم- ملكه سبأ هم نامى از او نبرد و گفت:" من هديه‏ اى نزد ايشان مى‏ فرستم". 🔸بعضى‏ احتمال داده ‏اند كه خطاب و روى سخن آن جناب تنها به فرستادگان باشد و اين احتمال صحيحى نيست، براى اينكه اعتراض سليمان اين بود كه:" آيا مرا با مال كمك مى ‏كنيد" و معلوم است كه اين كمك مالى، كار فرستادگان نبود بلكه كار فرستنده ايشان بود و با اين حال ديگر معنا ندارد كه خصوص فرستادگان را توبيخ كند و اگر نفرمود:" ا تمدونن بالمال" بلكه كلمه مال را نكره آورد و فرمود:" أَ تُمِدُّونَنِ بِمالٍ‏- آيا كمكم مى‏ كنيد به مالى"، براى اين بود كه آن مال را تحقير كند و ناچيزش بشمارد و مرادش از" فَما آتانِيَ اللَّهُ" همان سلطنت و نبوت بوده است. 🔹و معناى آيه اين است كه: آيا شما مرا با مالى حقير و ناچيز كه كمترين ارزشى نزد من ندارد كمك مى ‏كنيد؟ مالى كه در قبال آنچه خدا به من داده ذره ‏اى ارزش ندارد؟ آنچه خدا از ملك و نبوت و ثروت به من داده بهتر است از آنچه به شما داده است. 🔸و جمله‏" بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ" اعراض از توبيخ قبلى به توبيخى ديگر است، اول توبيخشان كرد به اينكه مگر من محتاج مال شما هستم، كه هديه برايم فرستاده ‏ايد و اين كار شما كار زشتى است و در اين جمله مى ‏فرمايد: از آن زشت‏تر اينكه، شما هديه خود را خيلى بزرگ مى ‏شماريد و آن را ارج مى ‏نهيد. 🔹بعضى‏ از مفسرين گفته‏ اند: مراد از" بهديتكم" آن هديه ‏اى كه فرستاده‏ اند نيست، بلكه هديه‏ هايى است كه ديگران براى ايشان بفرستند و معناى جمله اين است كه: اين شماييد كه به خاطر علاقه ‏اى كه به جمع مال و زياد كردن آن داريد وقتى از جايى برايتان هديه‏ اى مى ‏آيد خوشحال مى‏ شويد، ولى ما اينطور نيستيم، و هيچ اعتنايى به مال دنيا نداريم. ولى خواننده، خود به بعد اين وجه آگاه است. @etr_quran
🌺صفحه ۳۸۱ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه @etr_quran ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
📇 خلاصه تفسیر آیه ۴۵ سوره 📚 مفسر: علامه طباطبائی (تفسیر المیزان) 🔸" وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى‏ ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً ... يَخْتَصِمُونَ" 🔹كلمه" اختصام" به معناى تخاصم و نزاع طرفينى است و اگر دو فريق را با صفت جمع" يختصمون" توصيف كرد، با اينكه جا داشت بفرمايد:" فريقان يختصمان" بدين جهت است كه مراد از" فريقان"، تنها دو فريق معين نيست، بلكه مراد از آن، مجموع امت است. 🔸 كلمه" اذا" فجائيه و به معناى ناگهان است. 🔹و معناى آيه اين است كه: ما به سوى قوم ثمود برادر و فاميلشان صالح را فرستاديم و اميد آن مى‏ رفت كه بر ايمان به خدا اجتماع نموده و متفق گردند و ليكن بر خلاف انتظار و بطور ناگهانى به دو فريق از هم جدا شدند، فريقى ايمان آورد، و فريقى ديگر كفر ورزيد، در باره حق با هم به نزاع و كشمكش پرداختند و هر فريقى مى‏ گفت حق با من است. 🔸و بعيد نيست مراد از اختصامشان با يكديگر، همان جريانى باشد كه خداى تعالى در جاى ديگر از كلام مجيدش، از آنان حكايت كرده و فرموده است: قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ‏ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ؟ قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ، قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كافِرُونَ" 🔹از همين جا معلوم مى‏ شود كه در حقيقت، قوم صالح سه فريق شدند: 1⃣فريقى از آنان از ايمان به خدا استكبار ورزيدند. 2⃣ طايفه ‏اى از مستضعفين، كه پيرو همان مستكبرين شدند 3⃣ يك دسته از مستضعفين كه به وى ايمان آوردند. @etr_quran
🌺صفحه ۳۸۳ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه @etr_quran ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
📇 خلاصه تفسیر آیه 64 سوره 📚 مفسر: علامه طباطبائی (تفسیر المیزان) " أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ ..." " بدء خلق" به معناى ايجاد خلق است ابتداء و براى اولين بار " اعاده خلق" به معناى دوباره خلق كردن و برگرداندن آنان در قيامت است. در اين آيه شريفه مشركين را ملزم و مجاب مى‏كند به اينكه چرا شرك ورزند، آيا آن كسى كه عالم را براى بار اول و نيز در قيامت براى بار دوم خلق مى‏كند بهتر است يا سنگ و چوبى كه آنان مى‏پرستند؟ و حال آنكه مشركين اصلا قيامت و معاد را قبول ندارند، هم چنان كه در همين آيات بدان اشاره نموده مى‏فرمايد:" وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا ..." و اين از اين نظر است كه، مساله معاد با ادله قاطعه اثبات شده و در اينجا به عنوان اصل مسلم اخذ شده است، آن گاه در آيات بعد به عنوان استدراك مى‏فرمايد كه همه اين روگردانيها به خاطر اين است كه مشركين معاد را منكرند و يا در آن شك دارند. يكى از آن لطايفى كه آيه شريفه از حقايق قرآنى دارد، این است كه بطور كلى بطلان‏ و نيستى در عالم وجود راه ندارد، بلكه آنچه را كه خداى تعالى براى اولين بار هستى داده به زودى با اعاده به سوى او برمى‏گردد و اگر به چشم خود مى‏بينيم كه موجوداتى معدوم مى‏شوند ما آن را فقدان و نيستى بعد از هستى مى‏بينيم و گر نه در واقع چنين نيست بلكه- همانطور كه گفتيم- براى ما فقدان است. " وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ"- اين جمله، اشاره است به تدبير امرى كه ميان بدء خلقت و عود آن در موجودات واقع شده و آن عبارت است از رزق آنها با اسباب آسمانى مانند بارانها، و اسباب زمينى مانند روييدنيها، كه انسان از آنها غذا تهيه مى‏كند. " قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ"- خداى تعالى در آيات و جملات قبل، فصولى در خلقت عمومى عالم و تدبير آنها، با اشاره به ارتباط تدبير بعضى با تدبير بعض ديگر و ارتباط و به هم پيوستگى همه با خلقت، ذكر فرمود و در نتيجه معلوم شد كه خلقت و تدبير در سراسر عالم امرى است واحد و مستند به او و قائم به او، (و وقتى ثابت كند كه تدبير، همان خلقت است با در نظر گرفتن اينكه مشركين اعتراف دارند كه خلقت تنها مستند به خداست ناگزيرند اعتراف كنند كه تدبير نيز مستند به خدا به تنهايى است) پس ثابت شد كه خداى تبارك و تعالى تنها رب تمامى موجودات است و شريكى ندارد و لازمه اين بحث اين است كه الوهيت آلهه‏اى كه مشركين به جاى خدا مى‏خوانند باطل باشد. @etr_quran
🌺صفحه ۳۸۴ مصحف شریف 🌸 سوره مبارکه @etr_quran ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━
📇 خلاصه تفسیر آیات ۷۶-۷۷ سوره 📚 مفسر: علامه طباطبائی (تفسیر المیزان) 🔹" إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ" 🔸اين آيه شريفه رسول خدا (ص) را تسليت و دلگرمى مى ‏دهد و نيز زمينه را براى بعد كه به زودى از حقانيت دعوتش و تقويت ايمان مؤمنين سخن مى‏ گويد، فراهم مى ‏كند، و به همين بيان وجه اتصال آيه به ما قبل كه فرمود:" وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ ..."، كه باز به حقيقت دعوتش اشعار دارد، معلوم مى‏ شود. 🔹پس جمله‏" إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلى‏ بَنِي إِسْرائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ‏- اين قرآن براى بنى اسرائيل بيشتر آن مسائلى كه مورد اختلافشان است بيان مى‏ كند"، به داستانهايى از قصص انبياء اشاره مى‏ كند و حق را در آنچه كه در آن اختلاف مى‏ كنند بيان مى ‏نمايد و يكى از آن داستانها داستان مسيح (ع) است، كه حق مطلب را در آن معارف و احكام كه مورد اختلافشان بود بيان مى ‏كند. 🔸و اينكه فرمود:" وَ إِنَّهُ لَهُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ" به اين معنا اشاره مى‏ كند كه با اين داستانها كه بر بنى اسرائيل مى‏ خواند، مؤمنين را به سوى حق هدايت مى‏ كند و نيز رحمتى است براى آنان كه دلهايشان را آرامش مى ‏دهد و به اين وسيله ايمان را هم در دلهايشان ريشه دار و ثابت مى‏ كند. @etr_quran