#روضه_خانه
📌 #روضه #حضرت_رقیه(س)
❣️براحمد و خُلق مهربانش صلوات
❣️بر حیدر و صبر بیکرانش صلوات
❣️از فاطمه مجتبی و مظلوم حسین
❣️تا حضرت صاحب الزمانش صلوات
(دعای فرج)
🏴السلام علیک یا بنت رسول الله
🏴السلام علیک یا رقیه یا بنت ابی عبدالله
🔅بیا با هم رویم اندر خرابه
🔅برای دیدن طفل سه ساله
🔅که او اندر خرابه جای داره
🔅آخ غم داغ پدر در سینه داره
🔰دلارو ببریم خرابه شام...کنار حرم با صفای رقیه..
امروز بگیر دامن سه ساله ابی عبدالله رو..
(نگا به دستای کوچولوش نکنیا..)
(بخدا با دستای کوچکش گره های بزرگی رو باز کرده...)
🔰نمیدونم دختر کوچولو داری یا نه...
دختر خیلی بابائیه...
اگر ناز کند دختر ، خریدارش پدر باشد..
امروز بریم یتیم نوازی..
ان شاالله هیچ وقت دختر بی بابا بزرگ نکنی..
بمیرم برای دردای دل بیبی زینب..
🔰(بریم خرابه شام...)
کیا آرزوشونه برن قبر 3 ساله حسین و زیارت کنند...بسم الله.. کبوتر دلتو پر بده خرابه شام..
(دشتی)
🌾آخ بیا با هم رویم اندر خرابه
🌾برای دیدن طفل 3 ساله
🌾که او اندر خرابه جای داره
🌾آخ غم داغ پدر درسینه داره
⬅️یه لحظه رو برات یاد کنمُ التماس دعا
آی ناله دارا...آی مریض دارا...آی جوون دارا...آی آبرو دارا...
دل شبی صدای ناله رقیه بلند شد..
هی صدا میزد بابا نرو بابا...
بابا بدون من نرو بابا..
وقتی بیدار شد بهانه بابا گرفت..
آخ عمه عمه عمه..
بابام کجا رفت عمه...
امان از دل زینب..چه خون شد دل زینب..
(صدا زد رقیه جان عمه، بابات که اینجا نبود عمه)
صدا زد عمه..بابام همین جا بود عمه..
عمه سرمو رو زانوی بابام گذاشته بودم...
داشت نازم میکرد عمه...عمه داشت زخمای گوشمو مرحم میگذاشت عمه..
(هر چه کردند نتونستن رقیه رو آرام کنند)
(همه اهل خرابه به گریه افتادند..)
⬅️آخی .. یه وقت صدای ناله اش رسید به گوش یزید..
چه خبره در خرابه..
گفتن یزید، خدا خانهٔ ظلمتُ ویران کنه، سه ساله دختر حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته، آروم نمیگیره..
(صدا زد باباشو براش ببرید.. سر بریده باباشو ببرید)
امان امان..امان امان..
⏪یه وقت دیدن طبقی رو وارد خرابه کردند..روش روپوشی کشیده بودن..آوردند گذاشتن جلو سه ساله ابی عبدالله
یه وقت صدا زد عمه، من که غذا نمیخوام عمه...
عمه من بابام میخوام...
..صدا زد عمه جان اونچه تو میخوای تو این طبقه عمه...
با دستای کوچولوش روپوشو کنار زد..
آی حاجت دارا ..ناله دارا...میگن رقیه اول سر بابا رو نشناخت خیره خیره به سر نگاه کرد...من از شما میپرسم مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه..
میخوام بگم سری که کنج تنور بوده...سری که چوب خیزران خورده..رقیه اول این سر رو نشناخت...اماخوب که نگاه کرد دید نه، این سر مسافر رقیه است..
این بابای رقیه است..
🍁آخ عمه بیا گمشده پیدا شده
🍁کنج خرابه شب یلدا شده
🍁مژده که بابا ز سفر آمده
🍁شام رقیه به سحر آمده
🍁آخ پدر فدای سر نورانیت
🍁سنگ جفا که زد به پیشانیت
🍁بسکه دویدم عقب قافله
🍁پای من از ره شده پر آبله
⬅️..کیا گرفتارن..کیا حاجتمندند...کیا مریض دارند..کیا جون دارن...کیا التماس دعا دارند...صدای نالتو بلند کن..اگه تو گریه کنی کسی تازیانه ات نمیزنه...اگه تو بلند گریه کنی کسی شِماتَتِت نمیکنه..
آخی.. سرو به سینه چسباند ..صدا زد.. بابا بابا.. بابا
(شروع کرد با سر بریده درد دل کردن)
💥بابا..من ذَالذی قَطَعَ وریدک بابا..
(اولین حرفی که زد)
بابا کی رگای گردنتو بریده بابا...
💥من ذَالذی خَضبَ بِدِماعک..بابا..کی محاسنت رو با خون رنگین کرد بابا..
💥من ذَالذی ایتمنی علی صِغَرِ سِنی..بابا کی تو کوچیکی یتیمم کرد بابا...
امان امان
صدا زد بابا .. بابا.. بابا
🥀آخ بابا گلوم زخمی شده
🥀آب مینوشم درد میکنه
🥀گوشواره هامو کشیدن
🥀بابا گوشم درد میکنه
(یه آرزو کرده رقیه کنج خرابه شام)
صدا زد بابا:
🥀بابا پاشو یه بار دیگه
🥀با همدیگه بریم خونه
🥀من روی زانوت بشینم
🥀موهامو تو شونه بزن بابا
(یه ناله ای هم داره همه بلدن)
🍂آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی
🍂یتیمی خاریِّ دوران یتیمی
🍂اگر دست پدر بودی به دستم
🍂چرا کنج خرابه می نشستم
🍂اگر می بود بابای نِکویم
🍂نمی زد شمر دون سیلی به رویم
🔰هر کجای مجلس نشستی... به سوز دل سه ساله ابی عبدالله... به اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله کرد گریه کرد ..به حق اون لحظه حاجتتو مد نظر بیار رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان ...صدای نالتو بلندکن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین..
💔زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر
💔گذر عمر ازاین مرحله سخت است پدر
💔دخترت تشنه اشک است ولی باور کن
💔گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
4_5909189183213143743.mp3
1.03M
#منبرهای_کوتاه
📌ماجرای زیبای عنایت #حضرت_رقیه(س) به زوجی که بچه دار نمی شدند!
🎙حجت الاسلام دانشمند
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
#روضه_خانه
📌 #روضه #حضرت_رقیه(س)
❣️براحمد و خُلق مهربانش صلوات
❣️بر حیدر و صبر بیکرانش صلوات
❣️از فاطمه مجتبی و مظلوم حسین
❣️تا حضرت صاحب الزمانش صلوات
(دعای فرج)
🏴السلام علیک یا بنت رسول الله
🏴السلام علیک یا رقیه یا بنت ابی عبدالله
🔅بیا با هم رویم اندر خرابه
🔅برای دیدن طفل سه ساله
🔅که او اندر خرابه جای داره
🔅آخ غم داغ پدر در سینه داره
🔰دلارو ببریم خرابه شام...کنار حرم با صفای رقیه..
امروز بگیر دامن سه ساله ابی عبدالله رو..
(نگا به دستای کوچولوش نکنیا..)
(بخدا با دستای کوچکش گره های بزرگی رو باز کرده...)
🔰نمیدونم دختر کوچولو داری یا نه...
دختر خیلی بابائیه...
اگر ناز کند دختر ، خریدارش پدر باشد..
امروز بریم یتیم نوازی..
ان شاالله هیچ وقت دختر بی بابا بزرگ نکنی..
بمیرم برای دردای دل بیبی زینب..
🔰(بریم خرابه شام...)
کیا آرزوشونه برن قبر 3 ساله حسین و زیارت کنند...بسم الله.. کبوتر دلتو پر بده خرابه شام..
(دشتی)
🌾آخ بیا با هم رویم اندر خرابه
🌾برای دیدن طفل 3 ساله
🌾که او اندر خرابه جای داره
🌾آخ غم داغ پدر درسینه داره
⬅️یه لحظه رو برات یاد کنمُ التماس دعا
آی ناله دارا...آی مریض دارا...آی جوون دارا...آی آبرو دارا...
دل شبی صدای ناله رقیه بلند شد..
هی صدا میزد بابا نرو بابا...
بابا بدون من نرو بابا..
وقتی بیدار شد بهانه بابا گرفت..
آخ عمه عمه عمه..
بابام کجا رفت عمه...
امان از دل زینب..چه خون شد دل زینب..
(صدا زد رقیه جان عمه، بابات که اینجا نبود عمه)
صدا زد عمه..بابام همین جا بود عمه..
عمه سرمو رو زانوی بابام گذاشته بودم...
داشت نازم میکرد عمه...عمه داشت زخمای گوشمو مرحم میگذاشت عمه..
(هر چه کردند نتونستن رقیه رو آرام کنند)
(همه اهل خرابه به گریه افتادند..)
⬅️آخی .. یه وقت صدای ناله اش رسید به گوش یزید..
چه خبره در خرابه..
گفتن یزید، خدا خانهٔ ظلمتُ ویران کنه، سه ساله دختر حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته، آروم نمیگیره..
(صدا زد باباشو براش ببرید.. سر بریده باباشو ببرید)
امان امان..امان امان..
⏪یه وقت دیدن طبقی رو وارد خرابه کردند..روش روپوشی کشیده بودن..آوردند گذاشتن جلو سه ساله ابی عبدالله
یه وقت صدا زد عمه، من که غذا نمیخوام عمه...
عمه من بابام میخوام...
..صدا زد عمه جان اونچه تو میخوای تو این طبقه عمه...
با دستای کوچولوش روپوشو کنار زد..
آی حاجت دارا ..ناله دارا...میگن رقیه اول سر بابا رو نشناخت خیره خیره به سر نگاه کرد...من از شما میپرسم مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه..
میخوام بگم سری که کنج تنور بوده...سری که چوب خیزران خورده..رقیه اول این سر رو نشناخت...اماخوب که نگاه کرد دید نه، این سر مسافر رقیه است..
این بابای رقیه است..
🍁آخ عمه بیا گمشده پیدا شده
🍁کنج خرابه شب یلدا شده
🍁مژده که بابا ز سفر آمده
🍁شام رقیه به سحر آمده
🍁آخ پدر فدای سر نورانیت
🍁سنگ جفا که زد به پیشانیت
🍁بسکه دویدم عقب قافله
🍁پای من از ره شده پر آبله
⬅️..کیا گرفتارن..کیا حاجتمندند...کیا مریض دارند..کیا جون دارن...کیا التماس دعا دارند...صدای نالتو بلند کن..اگه تو گریه کنی کسی تازیانه ات نمیزنه...اگه تو بلند گریه کنی کسی شِماتَتِت نمیکنه..
آخی.. سرو به سینه چسباند ..صدا زد.. بابا بابا.. بابا
(شروع کرد با سر بریده درد دل کردن)
💥بابا..من ذَالذی قَطَعَ وریدک بابا..
(اولین حرفی که زد)
بابا کی رگای گردنتو بریده بابا...
💥من ذَالذی خَضبَ بِدِماعک..بابا..کی محاسنت رو با خون رنگین کرد بابا..
💥من ذَالذی ایتمنی علی صِغَرِ سِنی..بابا کی تو کوچیکی یتیمم کرد بابا...
امان امان
صدا زد بابا .. بابا.. بابا
🥀آخ بابا گلوم زخمی شده
🥀آب مینوشم درد میکنه
🥀گوشواره هامو کشیدن
🥀بابا گوشم درد میکنه
(یه آرزو کرده رقیه کنج خرابه شام)
صدا زد بابا:
🥀بابا پاشو یه بار دیگه
🥀با همدیگه بریم خونه
🥀من روی زانوت بشینم
🥀موهامو تو شونه بزن بابا
(یه ناله ای هم داره همه بلدن)
🍂آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی
🍂یتیمی خاریِّ دوران یتیمی
🍂اگر دست پدر بودی به دستم
🍂چرا کنج خرابه می نشستم
🍂اگر می بود بابای نِکویم
🍂نمی زد شمر دون سیلی به رویم
🔰هر کجای مجلس نشستی... به سوز دل سه ساله ابی عبدالله... به اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله کرد گریه کرد ..به حق اون لحظه حاجتتو مد نظر بیار رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان ...صدای نالتو بلندکن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین..
💔زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر
💔گذر عمر ازاین مرحله سخت است پدر
💔دخترت تشنه اشک است ولی باور کن
💔گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
#روضه_خانه
📌 #روضه #حضرت_رقیه(س)
❣️براحمد و خُلق مهربانش صلوات
❣️بر حیدر و صبر بیکرانش صلوات
❣️از فاطمه مجتبی و مظلوم حسین
❣️تا حضرت صاحب الزمانش صلوات
(دعای فرج)
🏴السلام علیک یا بنت رسول الله
🏴السلام علیک یا رقیه یا بنت ابی عبدالله
🔅بیا با هم رویم اندر خرابه
🔅برای دیدن طفل سه ساله
🔅که او اندر خرابه جای داره
🔅آخ غم داغ پدر در سینه داره
🔰دلارو ببریم خرابه شام...کنار حرم با صفای رقیه..
امروز بگیر دامن سه ساله ابی عبدالله رو..
(نگا به دستای کوچولوش نکنیا..)
(بخدا با دستای کوچکش گره های بزرگی رو باز کرده...)
🔰نمیدونم دختر کوچولو داری یا نه...
دختر خیلی بابائیه...
اگر ناز کند دختر ، خریدارش پدر باشد..
امروز بریم یتیم نوازی..
ان شاالله هیچ وقت دختر بی بابا بزرگ نکنی..
بمیرم برای دردای دل بیبی زینب..
🔰(بریم خرابه شام...)
کیا آرزوشونه برن قبر 3 ساله حسین و زیارت کنند...بسم الله.. کبوتر دلتو پر بده خرابه شام..
(دشتی)
🌾آخ بیا با هم رویم اندر خرابه
🌾برای دیدن طفل 3 ساله
🌾که او اندر خرابه جای داره
🌾آخ غم داغ پدر درسینه داره
⬅️یه لحظه رو برات یاد کنمُ التماس دعا
آی ناله دارا...آی مریض دارا...آی جوون دارا...آی آبرو دارا...
دل شبی صدای ناله رقیه بلند شد..
هی صدا میزد بابا نرو بابا...
بابا بدون من نرو بابا..
وقتی بیدار شد بهانه بابا گرفت..
آخ عمه عمه عمه..
بابام کجا رفت عمه...
امان از دل زینب..چه خون شد دل زینب..
(صدا زد رقیه جان عمه، بابات که اینجا نبود عمه)
صدا زد عمه..بابام همین جا بود عمه..
عمه سرمو رو زانوی بابام گذاشته بودم...
داشت نازم میکرد عمه...عمه داشت زخمای گوشمو مرحم میگذاشت عمه..
(هر چه کردند نتونستن رقیه رو آرام کنند)
(همه اهل خرابه به گریه افتادند..)
⬅️آخی .. یه وقت صدای ناله اش رسید به گوش یزید..
چه خبره در خرابه..
گفتن یزید، خدا خانهٔ ظلمتُ ویران کنه، سه ساله دختر حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته، آروم نمیگیره..
(صدا زد باباشو براش ببرید.. سر بریده باباشو ببرید)
امان امان..امان امان..
⏪یه وقت دیدن طبقی رو وارد خرابه کردند..روش روپوشی کشیده بودن..آوردند گذاشتن جلو سه ساله ابی عبدالله
یه وقت صدا زد عمه، من که غذا نمیخوام عمه...
عمه من بابام میخوام...
..صدا زد عمه جان اونچه تو میخوای تو این طبقه عمه...
با دستای کوچولوش روپوشو کنار زد..
آی حاجت دارا ..ناله دارا...میگن رقیه اول سر بابا رو نشناخت خیره خیره به سر نگاه کرد...من از شما میپرسم مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه..
میخوام بگم سری که کنج تنور بوده...سری که چوب خیزران خورده..رقیه اول این سر رو نشناخت...اماخوب که نگاه کرد دید نه، این سر مسافر رقیه است..
این بابای رقیه است..
🍁آخ عمه بیا گمشده پیدا شده
🍁کنج خرابه شب یلدا شده
🍁مژده که بابا ز سفر آمده
🍁شام رقیه به سحر آمده
🍁آخ پدر فدای سر نورانیت
🍁سنگ جفا که زد به پیشانیت
🍁بسکه دویدم عقب قافله
🍁پای من از ره شده پر آبله
⬅️..کیا گرفتارن..کیا حاجتمندند...کیا مریض دارند..کیا جون دارن...کیا التماس دعا دارند...صدای نالتو بلند کن..اگه تو گریه کنی کسی تازیانه ات نمیزنه...اگه تو بلند گریه کنی کسی شِماتَتِت نمیکنه..
آخی.. سرو به سینه چسباند ..صدا زد.. بابا بابا.. بابا
(شروع کرد با سر بریده درد دل کردن)
💥بابا..من ذَالذی قَطَعَ وریدک بابا..
(اولین حرفی که زد)
بابا کی رگای گردنتو بریده بابا...
💥من ذَالذی خَضبَ بِدِماعک..بابا..کی محاسنت رو با خون رنگین کرد بابا..
💥من ذَالذی ایتمنی علی صِغَرِ سِنی..بابا کی تو کوچیکی یتیمم کرد بابا...
امان امان
صدا زد بابا .. بابا.. بابا
🥀آخ بابا گلوم زخمی شده
🥀آب مینوشم درد میکنه
🥀گوشواره هامو کشیدن
🥀بابا گوشم درد میکنه
(یه آرزو کرده رقیه کنج خرابه شام)
صدا زد بابا:
🥀بابا پاشو یه بار دیگه
🥀با همدیگه بریم خونه
🥀من روی زانوت بشینم
🥀موهامو تو شونه بزن بابا
(یه ناله ای هم داره همه بلدن)
🍂آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی
🍂یتیمی خاریِّ دوران یتیمی
🍂اگر دست پدر بودی به دستم
🍂چرا کنج خرابه می نشستم
🍂اگر می بود بابای نِکویم
🍂نمی زد شمر دون سیلی به رویم
🔰هر کجای مجلس نشستی... به سوز دل سه ساله ابی عبدالله... به اون لحظه ای که سر بابا رو بغل گرفت ناله کرد گریه کرد ..به حق اون لحظه حاجتتو مد نظر بیار رأس همه حوائج فرج مولامون آقامون صاحب الزمان ...صدای نالتو بلندکن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین..
💔زندگی بی تو در این قافله سخت است پدر
💔گذر عمر ازاین مرحله سخت است پدر
💔دخترت تشنه اشک است ولی باور کن
💔گریه کردن وسط هلهله سخت است پدر
✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️
🆔 @etratona
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری شهادت #حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
🔰عالم رو خبر کنید بابای من اومده...
🆔 @etratona | عترتنا
📣قرآن و عترت | مهدویت | بقاع متبرکه |منبر و مداحی | تهذیب و اخلاق | احکام و عقاید | حدیث و آیات | سبک زندگی |تربیت اسلامی | همسرداری و فرزندپروری