eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
26.4هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
116 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌹 ✍شاعر:کربلایی مجید مراد زاده ✍شاعر:علی بهرامی نیا 💫💫💫💫💫💫💫💫 ✅بند اول شب ولادته امیر لافتاست، اونی که مقتداست همونکسی که مالک هردو سراست عزیز انبیاست تو آسمون ببین چه غوغایی به پاست شب شور و صفاست خنده به لبهای تموم شیعه هاست دیگه غصه کجاست دلشادم ، چون دلبر دلها اومد مسرورم، چون سوره طاها اومد مجنونم، دلداده ی زهرا اومد یاحیدر مولا مددی یا حیدر ✅بند دوم کعبه ترک خورد و گلی جوونه زد چه آقایی اومد از دامنِ فاطمه ی بنت اسد الله الصَّمد حور و ملک دور و برش کف می زنن روش گل می ریزن محو چشای نازنینش میمونن باهم میخونن ماشاالله به هیبت و اون ناز نیگا رولبهاش گل میکنه آیاته خدا ایوالله به حیدر علیِ مرتضی(ع) یا حیدر مولا مددی یا حیدر ✅بندسوم اومده جلوه ی رخ خود خدا شکوه هل اتی علی ولی حق علی مرتضی(ع) نگار مصطفی(ص) پرمیزنه مرغ دلم چه بی هوا تو این شب دعا گرد حریم تو، تو ایوون طلا تو اون صحن وسرا یاحیدر، من مست تولای توام یاحیدر، من واله و شیدای توام یاحیدر، من خاک کف پای توام یا حیدر مولا مددی یا @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5958800895910093804.mp3
545.2K
سرود ولادت امام جواد و شاهزاده علی اصغر علیهم السلام اومده عشق ازلی یه ماه زیبا و جلی ادامه پیدا کرده باز زنجیرهء نسل علی تموم باغ‌های بهشت مست گل ریحونه شده ز یُمن این گل خدا حال شیعه مستونه شده امام رضا صاحب یک ستاره دردونه شده خوش‌ اومدی جواد الائمه مددی شد برکت بازم زیاد خدا چه خیری به ما داد منت گذاشت خدا به ما با خلقت امام جواد این گل خوش‌رنگ و لعاب علوی‌تباره بخدا با جود و احسانش یاره فقیرو نداره بخدا از چشم پر محبتش کرامت می‌باره بخدا خوش‌ اومدی جواد الائمه مددی شادی شده چه بی‌حساب خورشید خانوم دیگه نتاب ببین چه ماهی خوابیده تو کنج آغوش رباب اون شده ماه آسمون آسمونی‌ها ستاره‌شن زینب و عباس و حسین محو جمال مه پاره شن کل بزرگای زمین همه دخیل گهواره شن علی علی علی علی علی علی‌اصغر مددی مجتبی صمدی شهاب @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انگارعالم باردیگرجان گرفته    شادی مجال غم ازاین وآن گرفته ازابررحمت بازهم باران گرفته    سردارخوبی ها سر وسامان گرفته امشب شب رؤیائی این عالمین کوچک ترین حیدر به دستان حسین است چشم انتظاری بنی هاشم به سر شد   طوبای باغ فاطمیون پر ثمر شد نوری مضاف جمع خورشید وقمر شد  آقا برای چندمین دفعه پدر شد اجماع کلی بنی هاشم همین است  این طفل تمثال امیرالمؤمنین است یک تکه الماس است بر دستان بابا مانند یک رود است درآغوش دریا آئینه می گردد به روی دست سقا    صف بسته قومی محضرش بهر تماشا اکبر نگاهش کرد او خندید، جان گفت ارباب درگوشش مسیحایی اذان گفت وقتش رسید آقا که نام او بگوید     با سرّ اعظم نام این مه رو بگوید این نکته باریکتر از مو بگوید      کوری چشم دشمنان حق منجلی شد فرزند بچه شیر حق نامش علی شد این طفل کوچک پیر یک دنیای عشق است    سرتا به پا آئینه و سیمای عشق است آقا و آقا زاده آقای عشق است مهری به طومار و به عاشورای عشق است هدیه به زهرا شیره جان رباب است از نسل آب و تشنه لبهاش آب است بند قماطش را زبالا آفریدند   مشگل گشای هر دو دنیا آفریدند محسن برای نسل زهرا آفریدند   هم رتبه و هم شأن سقا آفریدند ششماهه صد ساله کند طی مدارج  آری علی اصغر بود باب الحوائج گهواره اش یک قبله سیّار باشد   کعبه به دورش حاجی هشیار باشد سرباز راه حیدر کرار باشد    پس تیر معمولی برایش خار باشد از بس ابهت داشت لشگر از توان رفت بهر شکار او سه شعبه در کمان رفت با دست وپای بسته میدان را بهم ریخت یک قوم سرگردان وحیران را بهم ریخت نظم وفنون رزم وگردان را بهم ریخت معنای خیر و لطف باران رابهم ریخت مشگل گشا شد حرمله مشگل گشا زد   نامرد مرد کوچکی را بی هوا زد داغش به قاب سینه غم تصویر کرده   انگشت حیرت بر لب تکبیر کرده طوری زدش گویا که صد تقصیر کرده انگار نیزه در گلویش گیر کرده آن سو به صورت مادری بیچاره می زد این سو زحلقش خون چه بد فوّاره می زد طفلک میان نعره ها لرزید وپرزد براشک بابا لحظه ای خندید و پرزد برگ گل حلقوم او پاشید و پرزد        با تیر بر کتف پدر چسبید و پرزد تیر از گلویش در نیامد غم بپا شد در آن کشاکش ها سر از پیکر جدا شد
ای گل پرپر امام حسین آخرین یاور امام حسین یا علی اصغر امام حسین (یا رضیع الحسین ادرکنی) این من و این دل پر از دردم رو به گهواره تو آوردم دست خالی که بر نمی‌گردم (یا رضیع الحسین ادرکنی) بالم از معصیت شکسته شده دلم از این زمانه خسته شده همه درها به روم بسته شده (یا رضیع الحسین ادرکنی) پای تا سر گناه و تقصیرم آمدم تا کنی تو تطهیرم پرِ قنداقه تو میگیرم (یا رضیع الحسین ادرکنی) مستمند و فقیر و بیچارم دردمند و مریض و بیمارم چشم بر دست کوچکت دارم (یا رضیع الحسین ادرکنی) با همین دستها چها کردی حاجت عالمی روا کردی گره های بزرگ وا کردی (یا رضیع الحسین ادرکنی) تو که باب الحوائجِ همه ای نور چشم حسین فاطمه ای در کرم مثل شاه علقمه ای (یا رضیع الحسین ادرکنی) گر نگاهی به ما کنی چه شود این رهِ بسته وا کنی چه شود قسمتم کربلا کنی چه شود (یا رضیع الحسین ادرکنی) ای که میسوخت از عطش جگرت تشنگی کرده بود محتضرت به سرشک و خجالت پدرت (یا رضیع الحسین ادرکنی) به همان ساعتی که مضطر گشت غنچه اش با سه شعبه پرپر گشت رفت تا سوی خیمه و برگشت (یا رضیع الحسین ادرکنی) به خیامِ پر اضطراب قسم به دل از عطش کباب قسم به گرفتاری رباب قسم (یا رضیع الحسین ادرکنی) به دل زار مادر پیرت نشد آخر بگیرد از شیرت به گلوی بریده با تیرت (یا رضیع الحسین ادرکنی) ای که قنداقه تو شد کفنت خون تو گشت آب غسل تنت من به قربان دست و ما زدنت (یا رضیع الحسین ادرکنی)
نرفت ديده ي عاشق به خواب از امروز گرفت دلهره هايم شتاب از امروز چقدر ماه رجب را محرمي ديدم بجاي آب نوشتم سراب از امروز عروس فاطمه مادر شده ولي قطعأ گرفته است ز ديده گلاب از امروز علي ز بدو تولد گره گشائي كرد شده است باب حوائج خطاب از امروز شبانه روز به دور حسين مي چرخاند علي اصغر خود را رباب از امروز فقط به دوش اباالفضل و دوش اكبر بود زدند بر رخ ماه اش نقاب از امروز فقط به خاطر طفل رباب خواهد شد به تشنه آب رساندن ثواب از امروز شهيد تشنه لبان ميكند پس از گريه سفارش پسرش را به آب از امروز محسن صرامی
دوباره سر زده از بامِ عشق آثاری خدا ز نور خودش کرده پرده برداری طلوع کرده دوباره مسیح رخساری یقین که خون خدا هست در رگش جاری ضریحِ قبله خلق است گاهوارهٔ او رسد به خیر ، دوعالم به یک اشاره او رسیده است پسر هدیهٔ نکوی خدا همه به حالت شکر و به گفتگوی خدا علی به معنی این است، روبه سوی خدا که نور روی گلش آمده ز کوی خدا حسین اگر چه شده بر جهانیان رهبر حسین ، کودکی اش می شود علی اصغر هرآنچه پیر شده پای بستِ این کودک هوای خانه دلهاست مستِ این کودک تمامِ هستی شاه است هستِ این کودک کلید خانه زهراست دست این کودک همینکه گفت به چشمان او قمر لبیک به گریه گفت از اول که ای  پدر لبیک برای دیدن او آفتاب خوشحال است به شوق دیدن این گل ، گلاب خوشحال است برای بوسه به لبهاش آب خوشحال است فراتر از همه دنیا رباب خوشحال است به مهر مادری اش گشته قافیه نایاب رباب آه رباب و رباب آه رباب علی که بردن نامش حلاوت باباست به حق که حاجت این طفل حاجت باباست ادای حاجت فرزند بهجت باباست ادا نگشت دلیلِ خجالت باباست چو آب کودک او را بخوان تو هست فقط گلوی نازک او بهر بوسه است فقط نه بوسه ایی ز سه شعبه نه بوسه ایی ز خدنگ که نیست جای عزیزی چو این میانهٔ جنگ خدا کند نرسد روبروی یک دل سنگ که جای سینهٔ مادر ، زند به خنجر چنگ جواب تشنگیِ طفل ، آب نیست مگر؟ مگر تر است سه شعبه که رفته در حنجر
از هر چه به غیر او گسستم دل را به کسی جز او نبستم من عاشق و بی قرارم اما عاشق تر از این کنم که هستم آهسته کنار کفشداری یک گوشه برای خود نشستم خود را که دچار خویش دیدم در آینهء حرم شکستم بر دفتر من نشست بیتی بیتی که دوباره کرد مستم تا ذکر لبم جواد باشد رزق حرمم زیاد باشد حرف دل عشق یک کلام است بر لب صلوات من سلام است در گوشهء چشم اشک شوق است موسیقیِ گریه بی کلام است توصیف جواد را چه گویم ایشان رضوی ترین امام است لطف و کرم و سخا و جودش لا ینقطع و علی الدوام است دردانهء شاه طوس خندید برخیز و بیا که بار عام است تا ذکر لبم جواد باشد رزق حرمم زیاد باشد خورشید سر قرار آمد آرامش قلب یار آمد امشب خبری است در خراسان نقاره بزن بهار آمد سلطان سریر ارتضا را آیینهء بی غبار آمد در صحن حرم دوباره باران با آتش دل کنار آمد گفتم ببرم دلِ رضا را طبع غزلم به کار آمد تا ذکر لبم جواد باشد رزق حرمم زیاد باشد صحرای نگاه من کویریست دستان دلم پراز فقیریست آهوی اسیر آستانم آزادی من در این اسیریست کار دل ما فقط گدایی کار تو همیشه دستگیریست دل را برسان به کاظمینت بی تاب دیار توست دیریست عشق تو خلاصهء جوانی آرامشِ روزگار پیریست تا ذکر لبم جواد باشد رزق حرمم زیاد باشد
مهر شما در دل عاشق فتاد خیر دو دنیا به من این فیض داد باب کرم هستی و باب المراد اسئَلُکَ بحودک یا جواد تا که توسل به تو آغاز شد هر گرهی داشت گدا باز شد ای نمک سفرۀ سلطان طوس محضر تو خیل ملک خاک بوس آینۀ صورت شمس الشموس دلخوشیِ عمر انیس النفوس ای علی اکبر ملیح رضا حلقۀ موی تو ضریح رضا جود تو شد مظهر کُلِّ صفات نام تو فتاح همه مشکلات نازترین تک پسر کائنات حق بده بابات بمیرد برات بوسه زلبهای تو کار رضا ای همۀ دار و ندارِ رضا گوشۀ حجره شده جایت چرا ؟ مرگ شده ذکر و دعایت چرا ؟ بسته شده راه صدایت چرا ؟ آب نیاورده برایت چرا ؟ شعله به جان و دل زهرا مکش جان رضا روی زمین پا مکش ضربه به حیثیت افلاک خورد رنگ کبودی به رخی پاک خورد موی به هم ریخته ات خاک خورد داد زدی دورِ لبت چاک خورد با جگر سوخته پرپر زدی بر دَرِ حجره چقدر سر زدی خون ز لب خشک تو پاشید وای لحظۀ پرپر زدنت دید وای چشم به چشمان تو خندید وای تشت زنان دورِ تو رقصید وای شعله به جان تو چنین ریخته آب به پیش تو زمین ریخته آب نخوردی ... بدنت پا نخورد یک نخی از پیر و هنت پا نخورد در ته گودال تنت پا نخورد مثل حسین بر دهنت پا نخورد یاد حسین دیدۀ تر داشتی هر چه سرت آمده ،  سر داشتی چنگ به موی سرش انداختند روی تن بی سر او تاختند خیل زنان رنگ ز رخ باختند پیکر غارت شده نشناختند عمۀ سادات زمین گیر شد بر سر بوسیدن رگ پیر شد طول کشید از نَفَس افتادنش حنجر پاشیده روی دامنش عده ای اعراب دَمِ رفتنش با کتک از کرب و بلا بُردنش عمه از آن لحظه گرفتار شد ناقه نشین راهی بازار شد