eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
29.3هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.6هزار ویدیو
116 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 شب عشق است ،بیادت همه شب درحالم من به عشق توفقط برهمه کس می‌بالم ظهرِ گرما و بیابان و تنِ غرقِ به خاک یادِ خشکیِ لبِ حضرت قاسم نالم... ، آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) التماس دعای فرج مولا عج💔
میلادقاسم ابن الحسن_علیه_السلام سخن گفتم جهان ،شدمست قاسم زمین و هم زمان شدمست قاسم به خاک درگهش همواره مستم ستون آسمان ،شدمست قاسم به عشق او شهابی در فلک خورد خودم دیدم زمان ،شدمست قاسم قیامت گشت و بر تخت قضاوت نگاه مردمان ،شدمست قاسم دلیل محشر کبری همین است که این قاسم یل شیرحنین است... شعر، آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
میلادحضرت قاسم ابن الحسن(ع) ابن الحسن هوای تو جان می دهد مرا عشقت به قلب وجان ضربان می دهد مرا ماه حسن هوای نگاهت چه دیدنی است دارد بشارت رمضان می دهد مرا قاسم هوای لحظه ی افطار، میکنم یک روز دست های تو نان می دهدمرا نام شما امید غریبان بی کس ا ست حسی که با تو وقت اذان می دهد مرا خواهم دوباره من بشوم عاشقت شها چشمان تودوباره زمان می دهد مرا ای پور مجتبی پسرفاتح حنین نام تواشک های روان می دهد مرا حالا که سفره، سفره ی ابن الحسن شده هرچه بخواهد این دلمان می دهد مرا بی شک حواله دل(مجنون)به قاسم است مزدی که پنجم رمضان می دهد مرا غلامی(مجنون کرمانشاهی)
میلادحضرت_قاسم گویند فراتر ز زمانی قاسم تنهاتوفقط جان جهانی قاسم معنای شجاعت وبلاغت هستی همواره تودر سطح کلانی قاسم همچون علی اکبر ی و مانند اباالفضل در کرببلا یک جریانی قاسم خواهان توام تا دم عمر ای یل عالم در گوهردل درعیانی قاسم مهمان توام درشب میلاد نگاهت چون معتقدم گنج نهانی قاسم مانند علی مرتضی بر تن آدم جسم است اگر مدینه جانی قاسم ای شیردلاور حسن ماه دوعالم برهردوجهان روح و روانی قاسم من باورم این است که از خلقت عالم مقصود حسین است و نشانی قاسم مرگ است که شیرین زعسل بود برایش همواره موذن به اذانی قاسم ای مونس تنهایی اولاد حسینی با روضه چنین مرثیه خوانی قاسم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸چهارشنبه تـون عـالی 💗الهی قشنگترین لحظه ها 🌸در انتظارتون باشه 💗الهی هرگز لبخند از رو 🌸لباتون نیفته 💗الهی خوشبختی، مثل سایه 🌸همراهتون باشه 💗الهی امروزتون پر باشه 🌸از خبرای خوب و اتفاقای زیبـا
به "بسم الله الرحمن الرحیم" ایزد فرستاد این ندا بر حضرت احمد که از اِبن ابیطالب گلی سر زد "کریمِ بنِ کریمِ بنِ کریم" آمد حسن آمد، به ختم المرسلین جانان حسن آمد، امیرالمومنین را جان سلام ای مجتبای حضرت داور سلام ای سبط اکبر بهرِ پیغمبر سلام ای اولین سرمایه ی کوثر سلام ای زاده ی آزاده ی حیدر تو گر چه تا قیامت سِرّ مستوری ولی "نورُ علی نورُ علی نوری" علی مشکل گشای انبیا، اما تویی مشکل گشای مادرت زهرا بنازم پنجه ی مشکل گشایت را گِره افتاده در کار جهان آقا کریمی و کرامت کن، به یک یارب گِره وا کن ز کارِ عالمی امشب تو شاهِ سفره دارانِ جهان هستی امیرِ میزبانانِ جنان هستی تمامِ بی پناهان را امان هستی امامِ حضرتِ صاحب زمان هستی همه هستی بدستانِ تو میچرخد فَلک با نازِ چشمانِ تو میچرخد اگر خواهی، بباری ابرِ رحمت را ببخشایی گناه خیلِ امت را تو رونق میدهی بازارِ هیئت را مساجد را، حرمها را، زیارت را تویی که ابرِ رحمت را کنی نازل بِکُم یَختِم، بِکُم یَکشِف، بِکُم یَنزِل ترا گفتیم بی زائر بقیع است و... کنون خالی حرمهای رفیع است و... خدا با تو بر این امت شفیع است و... غفور است و بصیر است و سمیع است و... به عشقِ یک نگاهت، محشری بخشد به دلها با تو نورِ کوثری بخشد تو زهرا را به اول بار فرزندی تو مولا را بِروی ماه دلبندی تو آقای جوانانِ برومندی تو عبدِ صالحی، تو آبرومندی چو دستی بر دعا سوی خدا آری خدا را از گنهکاران رضا آری خدا را شکر، ماهِ انجمن داده به بیتِ وحی، عطر یاسمن داده نبی فرمود: حق، خود را بمن داده حسن داده، حسن داده، حسن داده حسن مولا، حسن آقا، حسن سَرور حسن احمد، حسن زهرا، حسن حیدر حسن یعنی تمامِ "هَل اَتا" آمد حسن یعنی بقای "اِنَّما" آمد حسن یعنی دوای دردها آمد شفا آمد، صفا آمد، وفا آمد به لبخندی که زد جبریل احمد را خدا خندان شده سبطِ محمد را حسن،، رویش حسن، مویش حسن باشد چو ختمی مرتبت، خویش حسن باشد گلِ باغِ جنان، بویش حسن باشد همه رفتارِ دلجویش حسن باشد اگر چه خود امامِ عالمِینم شد حسن، اما گرفتار حسینم شد گرفتارِ حسین است و غمِ زینب تمامِ عمر دارد ماتم زینب ندید اما دگر قدّ خم زینب نشد در شامِ ویران همدم زینب ولی از ابتدا تا انتها داند تمام روضه های کربلا داند برای کربلا از ابتدا گِریَد برای آن امامِ سرجدا گرید برای مادر خود در خفا گرید برای خواهر اما هر کجا گرید بمیرم، سِرّ زهرا را نگفت، اما غمِ پاره جگر، ناگفته شد پیدا
خامه شکّرریز شد تا چامه‌ای انشا کند پرده‌ی اوهام را از فکرها بالا کند خامه قد افراشت تا در عرصه‌ی صلح حسن جنگ با جهل و نفاق خصم بی پروا کند چون ولیّ امر و دم گردید بعد از باب خویش خواست دین را در جهان با صلح خود معنا کند صلح از آن بنمود تا پور ابوسفیان دون تیرگی‌های درون خویش را افشا کند صلح از آن بنمود تا در سایه‌ی علم و عمل خود مداوا جهل مردم را مسیح‌آسا کند صلح او شد موجب حفظ سران انقلاب رهبر بیداردل باید که این سودا کند حفظ خون میثم و حُجر و رشید و دیگران گشت موجب تا که این برنامه را اجرا کند گر نبودی صلح او، باقی نمی‌ماندی حسین تا قیام آتشین روز عاشورا کند گر نبودی صلح او، ممکن نبود اسلام را آدمی جز در اساطیر ملل پیدا کند زین سبب اسلام مدیون است بر صلح حسن ملّت آزاده باید درک این معنا کند
خوشهء چشم سیاهت بار دارد می دهد مجمر دستان تو افطار دارد می دهد مستی شاءن نزول آیه های خنده ات دست جبریل امین هم کار دارد می دهد میشود حتی شراب این روزها شرعاً حلال حال خوبی باده ات انگار دارد می دهد صف کشیدند عاشقانت بر در بیت الولا میثم تمار گویا دار دارد می دهد مزهء خرمای نخلستان حیدر محشری است خوردنی تر میشود وقتی که طعمش کوثری است تا می افتد راه معراج نگاهت بر افق می زند خورشید هم انوار ِ هر روزش به ذُق می رسد نام تو از بالا و می خندد علی می دهد زهرا به دستان ملائک مُشتلق کوچه ای را که از آن داری گذر یک صبحِ زود می شود هر صبح زود از عطر گیسویت قُرُق ابروی پیوسته ات دائم گشایش می کند پس دگر جایی ندارد غصهء جمعی عُنق می رسد روزی ماهم با خلائق پشت در هرچه طولانی شود صف، مزه دارد بیشتر سائلت را همنشین مهر و ماهش می کنی هرچه هم سرکش، سر آخر سر به راهش می کنی بخت برگشته ترین ها را حسابی می خری بوسه هرکس زد به پایت پادشاهش می کنی کمتر از ایوان چشمانت به یوسف خیره شو قبله را گم می کند وقتی نگاهش می کنی اصلاً از چشمان تو افتاده یوسف، پس نگو مثل گیسوی سیاه خودت داری سیاهش می کنی ای که در دنیا قدوم تو مشرف میشود خضر وقت عاشقی تو مکلف میشود می پَرد بر آسمانت صبح تا شب یاکریم می رسد شور تو از افلاکیان، ماها کریم وحی شد حی علی خیرالعمل پس واجب است از سحر، بعد اذان یک عمر ذکر یا کریم یا کریم العفو شبهای تو چیز دیگری است پس به لطفت هست با ماهم خدا فردا کریم رد شدن از برزخ و دوزخ که کاری سخت نیست سفره داری در بهشت و ما خدا را شاکریم بر سر مهمان خود هرشب توقف می کنی کیف دارد لقمه ات وقتی تعارف می کنی آنقدر که پیش پایت رفت و آمد می شود لحن خواهش کردن مردم زبانزد می شود حاتم طایی می آید رد شود از کوچه ات می رود چندین قدم بعداً مردّد می شود راه می آید دلت از بسکه با درمانده ها حرف ما بیچاره ها دل می رباید می شود ما که کمتر از جزامی های شهرت نیستیم گر نیایی برسر ما حالمان بد می شود از سر انگشت تو از بس شهد می ریزد زمین مطمئنم که قدمگاه تو مشهد میشود هرکسی از سلسبیلت جرعه آبی خورد، بُرد قاسم از کندوی لبهایت عسل که بُرد، بُرد محشری و نسل در نسلت حسن اندر حسن امر کن در لشکر عشق تو می پوشم کفن میدهد جان تیغ ابرویی که داری در غلاف وقت تار و مار عشاقت بیا گردن بزن تو ستون صبری و هرگز نخواهندت شکست صلح رو در روی تو جنگ است، جنگ تن به تن کی شود بن بست راه پیش رویت، هیچ وقت می خورد چشمان تو گرچه به کوچه دائماً طعنه ها زخم دلت را بد نوازش کرده اند تیرها انگار با تابوت، سازش کرده اند می کُشی ما را میان روضه گاهی وقتها می رود از دست عنان روضه گاهی وقت ها تیرها خود را می اندازند با سر بر تنت درد می افتد به جان روضه گاهی وقت ها پیش چشم زینب و عباس افتادی چرا؟ بند می آید زبان روضه گاهی وقت ها یک نفس گفتم حسن، صدبار گفتم یاحسین خرج دارد امتحان روضه گاهی وقت ها رفتی و فرصت برای خواندن چاوش نشد آخر این شاهنامه باز آقا خوش نشد
این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی‌ست که بر کنگرۀ عرش نوشته‌ست از نور محمّد تن این پاک سرشت است عطر نفسش رایحۀ بال فرشته‌ست امشب شب رویش، شب میلاد بهار است از جذبۀ این جلوه، فلک آینه‌زار است امشب نظر ساقی این میکده عام است آیینه بیارید که این جلوه مدام است نور است و نوید است و درود است و سلام است ماه است و تمام است و امیر است و امام است ای گمشدگان! جلوۀ خورشید هدایت! ای سوختگان! چشمۀ جوشان ولایت! بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد چون فاطمه را خندۀ او در سخن آورد پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟ جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد پس گفت پیمبر، حَسن آیینۀ من شد نور از فلک و گل به زمین جوش گرفته تا عرش، گل نام تو در گوش گرفته زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته کای نور دل و دیده‌ام ای جان و تن من! جانم حسن من، حسن من، حسن من! مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید در راه وفای حسنم کم مگذارید نور دل من آمده، آیینه بیارید گر اهل ولایید، به او دل بسپارید عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد در روز شفاعت ز شفیعان شما باد ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن خورشید فلک نیست به مانند تو روشن عالم شده از صورت دلبند تو روشن لبخند بزن غنچۀ تو تازه‌ترین است چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود شادی پیمبر، همه جان و دل مولا روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است آری حسن است این که نخستین گل باغ است ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است بازار دل‌‌افروزی عالم ز تو داغ است تا باد جهان مست میِ جام حسن باد تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد سعید میرزایی
🌿 شور میلادِ کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام بانوای سید مجید بنی فاطمه 🌿 ای ... تبسم دریا عشق ... حضرت زهرا ای ... ترانه ی بارون ای ... کریم دو دنیا ( اومدی به دنیا تو که عشق بیکرونی ماه رو زمینی صاحب هفت آسمونی بزرگی ، کریمی ، تو باهمه مهربونی ) 2 ( بیقرارم ... ریزه خوارم ... من بجز تو ، کسی رو ندارم ... با وقاری ... سفره داری ... تو محاله ، برام کم بزاری ... ) 2 ای حسن جان ...... ( زیر دین تو عالم ، تا همیشه اسیره دشمن تو هم حتی ، از تو روزی میگیره ) 2 اونقدر ، تو خوبی ، گدایتم افتخاره هرکی باتو باشه ، قیامتم غم نداره کرم هم کنار ، کرامتت کم میاره ( تو دلیل بندگیمی ... ای حسن جان ، همه زندگیمی ... ) 2 بانگاهت خوبه خوبم ... تا در خونتو من میکوبم ... ( بیقرارم ... ریزه خوارم ... من بجز تو ، کسی رو ندارم ... با وقاری ... سفره داری ... تو محاله ، برام کم بزاری ... ) 2 ای حسن جان ...... ( تو ... کرامت واحسان عشق ... بی بدلی تو ... ) 2 ناز شصت تو آقا ... فاتح جملی تو .... 2 سکوت تو آقا ، مثه قیام حسین کربلا ، به نام تو ، به نام حسین تویی بعد مولا چون که امام حسین جان به قربان تو آقا ای که تنها توی جان زهرا ... بچه هاتن ، بی نظیرن توی میدون دو تا بچه شیرن آقام آقام ....... ای ... تبسم دریا عشق ... حضرت زهرا ای ... ترانه ی بارون ای ... کریم دو دنیا ( اومدی به دنیا تو که عشق بیکرونی ماه رو زمینی صاحب هفت آسمونی بزرگی ، کریمی ، تو باهمه مهربونی ) 2 ( بیقرارم ... ریزه خوارم ... من بجز تو ، کسی رو ندارم ... با وقاری ... سفره داری ... تو محاله ، برام کم بزاری ... ) 2 آقام آقام ....... ✨💫✨💫✨💫✨💫✨