eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
31.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
130 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_و_عروسی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeemeh110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایی که نه مانندو نه مثل‌و نه قرین از "ع" خدایی که نه مانند و نه مثل و نه قرین دارد ازل را تا ابد، نکته به نکته نقطه‌چین دارد میان قبضه‌ی خود، اوّلین تا آخرین دارد هزاران آسمان در آسمان، دور از زمین دارد خدا، بی‌انتهایی بیش از آن و بیش از این دارد ولی تنها درعالم، یک امیرالمؤمنین دارد همیشه جامع‌الاضداد، جمع شعر و شور است او که نزدیک از رگ گردن و از اوصاف دور است ‌او شگفت است و شگرف است و شکوه نور طور است او بسی سهل‌الوصول است او؛ بسی صعب‌العبور است‌او خدایی خلقت مولای عالم، آفرین دارد که عالم یک خدا و یک امیرالمؤمنین دارد نه مدحی گفته‌اند از او؛ نه شعری شاعران حتّی که مدح فاتح خیبر، نیاید در بیان حتّی اگر از شعر پرگردد همه هفت‌آسمان حتّی نباشد ذرّه‌ای از مدحت آن بی‌کران حتّی نجف این‌جاست؛ پس قلب عوالم را زمین دارد تمام آسمان‌ها، یک امیرالمؤمنین دارد علی آن شیرِ شیرافکن؛ علی آن سیلِ بنیان‌کن علی آن رود بی‌پایان؛ علی آن سدّ روئین‌تن علی یعنی رجزهای سلحشوران مردافکن علی یعنی نمی‌دانم؛ قلم لال و زبان الکن * "کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد" بهشتی می‌شود آن‌که امیرالمؤمنین دارد قسم بر تیغ مرحب‌کش، به رزمش مرحبا گفتند همین‌که عبدود افتاد، یک‌سر لافتی گفتند ملائک وقت میدانش ز تکبیر خدا گفتند رها کردند عرش و ذکر «هو» یا مرتضی گفتند رسول‌الله که می‌بیند امیری این‌چنین دارد چه غم از آن‌همه لشگر؛ امیرالمؤمنین دارد میان رزم می‌بینی که تنها مرتضی مانده سپاه کفر، رم کرده و تنها ردّپا مانده علی آن‌گونه رد می‌شد که از هرکس دوتا مانده علی آن‌گونه رد می‌شد که عزرائیل جا مانده خدا در عرش، تصویر علی را بر نگین دارد پیمبر بوسه برتیغ امیرالمؤمنین دارد به روی منبری رفت از بزرگ و پست بالاتر علی را غیر خود از هرکسی برده است بالاتر پیمبر گفت: علی این است؛ از آنچه هست بالاتر از این دستی که رو کردم، نیاید دست بالاتر پیمبر گفت: بعد از من، جهان حبل‌المتین دارد خداراشکر این امّت، امیرالمؤمنین دارد زمین را گوئیا در دست‌های آسمان داده خود او «اشهد انّ علی» را به اذان داده یدالله است این دستی که پیغمبر تکان‌ داده علی را هی نشان‌داده؛ علی را هی نشان ‌داده خدا بر فاطمه تبریک از عرش برین دارد خوشا بر خانه‌ی زهرا، امیرالمؤمنین دارد اگرچه ما نبودیم ای غدیر! آن‌جا علی گفتیم قسم بر مرتضی، پیش محمّد یا علی گفتیم علی گفتیم و می‌گوئیم و با دنیا علی گفتیم که با مولا، علی گفتیم و با زهرا علی گفتیم همیشه رهبر ما درد مردم، درد دین دارد چرا که پیر ما، حرز امیرالمؤمنین دارد هلا ای مرکب طفلان! کمی هم استراحت کن نه جارو کش؛ نه نانی پز؛ فقط بنشین و صحبت کن کنار این جزامی‌ها، دل از اندوه راحت کن یتیمان چشم بر راهت؛ بکش دستی، محبّت کن بمیرم مرد تنها! روی پیشانیت چین دارد چرا دنیا ز یادش رفت امیرالمؤمنین دارد چه شد با عهد پیغمبر که بعد از او زمین افتاد مدینه دید مولا را که با زانو زمین افتاد علی فهمید در کوچه چرا بانو زمین افتاد همین‌که در به پهلو خورد، با پهلو زمین افتاد مدینه از چه کین دارد؟ مدینه لاله‌چین دارد فقط زهراست گویا که امیرالمؤمنین دارد شاعر: استاد   * تضمین مصرعی از 🪴🌸🪴🌸🪴🌸🪴🌸
علیه السلام سلام الله علیها : (منم دم مرگم میبینمت مولا) 🌱بند اول: توو آسمونا شده سر خط خبر باغ ولایت دوباره داده ثمر حضرت نرجس برای امام حسن به دنیا آورده یه شاهزاده پسر پائیز غم رفت و، بهار اومد از راه ترانه ی عشقه، یا بقیة الله توو این شب میلاد دلا شده آباد ملائکه رو لب دارن مبارک باد ستاره درخشید اومد گل نرگس شده ماه مجلس «ستاره‌ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد دل رمیدهٔ ما را انیس و مونس شد به بویِ او دلِ بیمارِ عاشقان چو نسیم فدایِ عارضِ نسرین و چشمِ نرگس شد» (اباصالح ۳) مهدی 🌱بند دوم: منجی عالم اومده روی زمین چه محشری به پا شده بیا ببین جونم به هیبتش که مو نمیزنه حتی یه ذره با امیرِ مؤمنین یک شبه نازل شد، حقیقت قرآن با قدم مهدی، توو نیمه ی شعبان نگار دل آراس طبیب مسیحاس توو خوشگلی رفته به حضرت عباس نمیرسه هیچکس به طاووس جنت توو حُسن و ملاحت «کسی به حُسن و ملاحت به یارِ ما نرسد به دلپذیریِ نقشِ نگار ما نرسد» کنون که یوسف زهرا به جلوه آمده است جمال یوسف کنعان به یار ما نرسد (اباصالح ۳) مهدی 🌱بند سوم: انگاری باز سوره ی کوثر اومده دختری از حوریه بهتر اومده برا حسین بعد دوتا علی حالا رقیه ی فاطمه مظهر اومده وقتی که جاش روی، دوش اباالفضله یعنی که در اوج، کرامت و فضلِ چه شأن و وقاری چه قدر و عیاری چه عترت پاکی چه ایل و تباری اومد رو زمین با شکوه و تجمل شکفته گل از گل «کنون که در چمن آمد گلی ز گل به وجود بنفشه در قدم او نهاده سر به سجود» بگو به شاعر دربار پادشاهیه عشق بخوان ز مدح رقیه به نغمه ی داوود (رقیه جان ۳) بانو ✍️به قلم: «تضمین: »