#ولادت
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
#رضا_قاسمی
سرمان گرم عطش بود که باران آمد
ابر رحمت به سر خاک بیابان آمد
کنج این خلوتِ سرمازده میلرزیدیم
که نگاه تو به امداد زمستان آمد
تلخیِ کام همه با دَم تو شیرین شد
تا به لبها عسلِ ذکر "حسن جان" آمد
تا فضای دهن از نام همه خالی شد
گلِ ذکر تو به مهمانیِ گلدان آمد
تا که دیدند گدای توام و خاک نشین
دیدم از سمت تو قالی سلیمان آمد
افتخار است که در خانهی تو پادریام
همه جا جار زدم خاک درِ عسکریام
ای که قلبم شده با عشق تو آرام، سلام
به شما میدهد این سائل گمنام، سلام
به شکار دل من آمدی و صید شدم
پس به تو میدهم اینجا وسط دام، سلام
آمدی میکده را مست قدومت کردی
همنوا با لب ما داده به تو جام، سلام
گر چه بین قفس انداختنت، اما بعد ...
به شما داد همان شیر که شد رام، سلام
حسرت روی تو را داشت، ولی هر شب و روز
داد کعبه به تو با جامهی احرام، سلام
عشق ما پای قدوم تو سر انداختن است
کارمان پیش نگاهت سپر انداختن است
حاضرم نذر نگاهت بدهم دنیا را
تا که شاید بدهی راه، تو، آقا! ما را
برگهی نوکریام را نکنی تا؛ آقا !!
دارم امّید که رویش بزنی امضا را
گم شدم از نظر خلق، به عشق تو فقط
تا نشانم بدهی گنبد سامرّا را
کاش یک شب بشوم خادم صحن حرمت
تا که جارو بکشم خاکِ کفِ آنجا را
میدهم قول اگر زائر صحن تو شدم
بکنم نوکری تک تک زائرها را
با دعاهای تو و حضرت هادی پدرت
کاش یک روز، بیایم حرمت با پسرت
تو دعا کن که دعاها به ثریا برسد
تا که امر فرج از عالم بالا برسد
مستجاب است دعاهای تو حتما آقا
پس بخواه آخر این قصه به فردا برسد
رحم کن حضرت یعقوب، به کنعانیها
تو دعا کن که مگر یوسف زهرا برسد
جسم بی روح همه منتظر هوی شماست
کاش بر پیکر این قوم ، مسیحا برسد
تو دعا کن که پس از این همه یلدای فراق
صبحِ موعودِ خدا ؛ روزِ خوشِ ما برسد
بانی اصلی میلادِ گلِ لبخندت
سال بعدی بشود کاش ، خودِ فرزندت
.
@ewwmajmamolodi
#ولادت
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
#رضا_قاسمی
دوباره دفترِ شعرم پر از «حسن جان» است
به سرزمینِ غزلواره، واژهباران است
چه ریسهایست، که تسبیحِ نور بافتهاند
برای ذکرِ من امشب ستارهبندان است
به عشقِ آمدنِ این سُلالهی رضوی
نباتِ شعرم، سوغاتیِ خراسان است
همانکه چهرهی او "سُرَّ مَن رأی"*ست رسید
به نورِ مقدمِ او کور، چشمِ شیطان است
کریمزاده و مانند مجتباست، کریم
هر آنکه در نَزَد این خانه را پشیمان است
اگر چه شُهرهی خلقاند سامراییها
ولی گداییِ او شغلِ اهلِ ایران است
به حج نرفت، ولی کعبه نیز میدانست
که او مجاورِ هر روزِ صاحبِ خانهست
زیارتِ حرمش با ظهورِ فرزندش
تمام خواستهی ما، هم این و هم آن است
اگر چه شاد، ولیکن پُر از غمیم همه
و بدترین غمِ این روزگار، هجران است
خدا کند که بگویند در شب میلاد :
شب جداییِ از یار، رو به پایان است
* سُرّ مَن رَأیٰ : شاد میشود هر که آن را میبیند
و همچنین نام قدیم شهر سامرا
.
@ewwmajmamolodi
#ولادت
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
#رضا_قاسمی
دوباره دفترِ شعرم پر از «حسن جان» است
به سرزمینِ غزلواره، واژهباران است
چه ریسهایست، که تسبیحِ نور بافتهاند
برای ذکرِ من امشب ستارهبندان است
به عشقِ آمدنِ این سُلالهی رضوی
نباتِ شعرم، سوغاتیِ خراسان است
همانکه چهرهی او "سُرَّ مَن رأی"*ست رسید
به نورِ مقدمِ او کور، چشمِ شیطان است
کریمزاده و مانند مجتباست، کریم
هر آنکه در نَزَد این خانه را پشیمان است
اگر چه شُهرهی خلقاند سامراییها
ولی گداییِ او شغلِ اهلِ ایران است
به حج نرفت، ولی کعبه نیز میدانست
که او مجاورِ هر روزِ صاحبِ خانهست
زیارتِ حرمش با ظهورِ فرزندش
تمام خواستهی ما، هم این و هم آن است
اگر چه شاد، ولیکن پُر از غمیم همه
و بدترین غمِ این روزگار، هجران است
خدا کند که بگویند در شب میلاد :
شب جداییِ از یار، رو به پایان است
* سُرّ مَن رَأیٰ : شاد میشود هر که آن را میبیند
و همچنین نام قدیم شهر سامرا
.
@ewwmajmamolodi
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مدح #غزل
خدا ازعرش نازل کرد رودِ کوثر خود را
همینکه دید، کام تشنهی پیغمبر خود را
قیامت آمده، قبل از قیامِ صورِ اسرافیل
خدا رو کرده ازآغازِ خلقت،محشر خود را
زمین پرواز کرد از خاک، تا افلاک،با زهرا
تماشا کرد با ناباوری دور و بر خود را
میان رحل دستش بوسهباران میشود قرآن
پدر وقتی که میبوسد دهانِ دختر خود را
یتیمی سخت بود؛ اما به پایان آمد این سختی
یتیمِ مکه در آغوش، دارد مادر خود را
پدرمیگفت:میدانی دلیلِ خلقتم هستی؟
تکان میداد،با لبخند،زهرایش سر خود را
سلامی رونمایش شد؛ برای اولین دیدار
امیرالمومنین تا دید، روی همسر خود را
زبانِ شاعران لال است،در توصیف سِرُّالله
معطر میکنند از نامِ زهرا دفتر خود را
✍#رضا_قاسمی
@ewwmajmamolodi
🌷 یا امام رضا (ع) ... 🍃
فدا شوم به خدا ، گنبد خراسان را
که روشنی بدهد کلبه ی فقیران را
برای پر زدنم ، ذکر "یا رضا" کافیست
چه حاجت است ، دگر قالی سلیمان را
برای پنجره بوسی ، برای عرض ادب ...
دَمِ ضریح ، ببینید ، راه بندان را
کبوتر قفسی توام ، اسیرم کن
بیا و باز بکن میله های زندان را
خودت که جای خودت ، گاه ، این دل بیمار
ز کفتران حریمت گرفته درمان را
کمی ز بارش رحمت نصیب کن ما را ...
ببین خساستِ این آسمانِ تهران را !!!
به زیر بارش عشقت بدون چتر آیم
تو خیس کن سر و پایم ، ببار ، باران را
میان باغ تو عشق است ، رویِشَم آقا
فضا کم است ، در اینجا ، بگیر گلدان را
چقدر ، صبر کنم تا ضمانتم بکنی !؟
ببین تو بر جگرم جای زخمِ دندان را !!
زیارت تو به "دنیا" ، شفاعتت "محشر"
بده به دست گدایت هم "این" و هم "آن" را
خدا گواست اگر وقت مُردنم نرسی ...
به دست هیچ کسی ، من نمیدهم جان را
#قربون_کبوترای_حرمت_امام_رضا_ع
#یا_علی_بن_موسی_الرضا_ع
#رضا_قاسمی
#صلوات 👉
#امام_علی #مدح_امام_علی
نوکرِ حضرتیِ شاهم و مهمان نجف
راهم افتاده دوباره به خیابان نجف
ناخودی نیستم آقا خودیام اهل توام
نَسَبم میرسد ای شاه ، به سلمان نجف
رعیت ملک تو و نانخور فرزند توام
کیستم من ؟! یکی از مردم ایران نجف
حیدری زادهام و اهل رضا آبادم
نجفیام ؛ وطنم هست ، خراسان نجف
وسعت ملک تو از عرش ، فراتر رفته
عرشیان تازه رسیدند ، به پایان نجف
شدهام تشنهی باران عطایت مثلِ ...
دور افتادهترین خارِ بیابان نجف
خوب تکثیر شدم تا که به چشمت آیم
روی هر تکهای از آینهبندان نجف
تا گدای تو شدم زندگیام تامین شد
لقبم هست «گداپیشهی اعیان نجف»
من کجا و تو کجا ؛ کاش مرا بنویسی
مورِ دانهکشِ دربارِ سلیمان نجف
دلم و عقربهی قبلهنما جلد تواند
که نمازم شده مایل سوی ایوان نجف
آسمان حرمت طبع لطیفی دارد
شعرِ تَر ساخته با شُرشُر باران نجف
جان ناقابل من نیز ، حلالت آقا
ثبت کن نام مرا جزء شهیدان نجف
🔸شاعر:
#رضا_قاسمی
#ولادت
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله
#رضا_قاسمی
بسم ربّ القلم از عرش، غزل نازل شد
مدحِ شیرین سخنان بود، عسل نازل شد
شعرمان رفت به جایی که مَلک راه نداشت
روزِ آن منتِ خورشید و شبش ماه نداشت
نور، تا روبروی خویش گرفت آینه را
دید در جلوهی نورش پسرِ آمنه را
آفرین گفت به خود؛ لب به تغزّل وا کرد
خالقِ شعر نشست و غزلی انشا کرد
وحی فرمود، به آوای سَلیس ای کاتب
از قلم هر چه شنیدی بنویس ای کاتب !
لهجهی شعرِ خداوندِ زبان، مَکّی شد
آخرین سورهی پیغامبران مَکّی شد
نام این نورِ به عرش آمده «احمد» باشد
و میان صُحُفِ فرش، «محمّد» باشد
قابِ قوسِین، هم از گنبدِ نامش پیداست
باید این نامِ خداگونه مشدّد باشد
قصه این است، که با نامِ خدای صلوات
شده نامِ نبوی خلق، برای صلوات
هر چه در باغ بهشتم گل و ریحان دارم
میدهم با صلواتم؛ در ازای صلوات
به نماز و به قنوت و به اجابت سوگند
مستجاب است، هر آیینه دعای صلوات
از دَمِ ماذنههای لبِ خوشبو دهنان
میرسد تا اُذُنُ الله، صدای صلوات
تَکَم و در دلِ این آینه در تکثیرم
سیزده آینه را روبرویش میگیرم
چارده آیهی این سورهی مَکّی نورند
چارده نور، که از ظلمتِ عالم دورند
چارده عرش، که همسایهی من در خاکاند
علتِ خلقِ زمین و سَندِ لولاکاند
حرف لولاک زدم؛ عرش، پر از زمزمه شد
صحبت از سِرّ وجودِ علی و فاطمه شد
علی و فاطمه بیتالغزل لولاکاند
ساکن بامِ فلک، آن طرفِ ادراکاند
نام این سورهی مَکّی، مَدَنی شد آخر
رازِ پیدایش زهرا علنی شد آخر
.
.
#میلاد_امام_عسکری
دوباره دفترِ شعرم پر از «حسن جان» است
به سرزمینِ غزلواره؛ واژهباران است
چه ریسهایست، که تسبیحِ نور، بافتهاند
برای ذکرِ من امشب ستارهبندان است
به عشقِ آمدنِ این سُلالهی رضوی ...
نباتِ شعرم، سوغاتیِ خراسان است
همانکه چهرهی او سُرَّ مَن رأیست *، رسید
به نورِ مقدمِ او کور، چشمِ شیطان است
کریمزاده و مانند مجتباست، کریم
هر آنکه در نَزَد این خانه را پشیمان است
اگر چه شُهرهی خلقاند سامراییها
ولی گداییِ او شغلِ اهلِ ایران است
به حج نرفت، ولی کعبه نیز، میدانست
که او مجاورِ هر روزِ صاحبِ خانهست
زیارتِ حرمش با ظهورِ فرزندش ...
تمام خواستهی ما؛ هم این و هم آن است
اگر چه شاد، ولیکن پُر از غمیم، همه
و بدترین غمِ این روزگار، هجران است
خدا کند که بگویند، در شب میلاد :
شب جداییِ از یار، رو به پایان است
#رضا_قاسمی✍
* سُرّ مَن رَأیٰ : شاد میشود هر که آن را میبیند – و همچنین نام قدیم شهر سامرا
............................................................
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
@ewwmajmamolodi
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#رضا_قاسمی
خدا از عرش، نازل کرد، رودِ کوثر خود را
همینکه دید، کام تشنهی پیغمبر خود را
قیامت آمده؛ قبل از قیامِ صورِ اسرافیل
خدا رو کرده از آغازِ خلقت محشر خود را
زمین پرواز کرد از خاک، تا افلاک، با زهرا
تماشا کرد، با ناباوری دور و بر خود را
میان رحل دستش بوسهباران میشود قرآن
پدر وقتی که میبوسد دهانِ دختر خود را
یتیمی سخت بود؛ اما به پایان آمد این سختی
یتیمِ مکه در آغوش، دارد مادر خود را
پدر میگفت، میدانی دلیلِ خلقتم هستی ؟!
تکان میداد، با لبخند، زهرایش سر خود را
سلامی رونمایش شد؛ برای اولین دیدار
امیرالمومنین تا دید، روی همسر خود را
زبانِ شاعران لال است، در توصیف سِرُّالله
معطر میکنند از نامِ زهرا دفتر خود را
#امام_زمان_مناجات
#عید_فطر
گفتی دلمان در آرزویت باشد
چشمان امیدمان به سویت باشد
عید رمضان هم آمد اما ای ماه
عید دل ما رؤیتِ رویت باشد
#یوسف_رحیمی
#امام_حسین
#عید_فطر
ماه رمضان می رود و توشه ندارم
در مزرعه ی عفو خدا خوشه ندارم
با روزه خدایی نشدم، باز امیدی
جز گریه ی بر صاحب شش گوشه ندارم
#امیر_عظیمی
#امام_زمان
#عید_فطر
#دوبیتی
یک ماه اگر خدا خدا می کردیم
ما بهر ظهور تو دعا می کردیم
ای کاش نماز عید فطر خو د را
در پشت سر تو اقتدا می کردیم
#سيدهاشم_وفايی
#امام_حسین
#عید_فطر
#دوبیتی
ای رحمتِ واسعه !؛ ببین غم داریم
در نامهی خود مُهرِ تو را کم داریم
ماه رمضان تمام شد ؛ حالا ما
امّید ، به سفرهی محرم داریم....
#رضا_قاسمی
#امام_زمان
#عید_فطر
#دوبیتی
عید فطر است الهی که به کامت باشد
جرعه ای از می توحید به جامت باشد
اولین جمعه ی بعد از رمضان هم ایکاش
آخرین جمعه ی دوری ز امامت باشد
#اسماعیل_پورجهانی
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
#امام_زمان_مناجات
#عید_فطر
گفتی دلمان در آرزویت باشد
چشمان امیدمان به سویت باشد
عید رمضان هم آمد اما ای ماه
عید دل ما رؤیتِ رویت باشد
#یوسف_رحیمی
#امام_حسین
#عید_فطر
ماه رمضان می رود و توشه ندارم
در مزرعه ی عفو خدا خوشه ندارم
با روزه خدایی نشدم، باز امیدی
جز گریه ی بر صاحب شش گوشه ندارم
#امیر_عظیمی
#امام_زمان
#عید_فطر
#دوبیتی
یک ماه اگر خدا خدا می کردیم
ما بهر ظهور تو دعا می کردیم
ای کاش نماز عید فطر خو د را
در پشت سر تو اقتدا می کردیم
#سيدهاشم_وفايی
#امام_حسین
#عید_فطر
#دوبیتی
ای رحمتِ واسعه !؛ ببین غم داریم
در نامهی خود مُهرِ تو را کم داریم
ماه رمضان تمام شد ؛ حالا ما
امّید ، به سفرهی محرم داریم....
#رضا_قاسمی
#امام_زمان
#عید_فطر
#دوبیتی
عید فطر است الهی که به کامت باشد
جرعه ای از می توحید به جامت باشد
اولین جمعه ی بعد از رمضان هم ایکاش
آخرین جمعه ی دوری ز امامت باشد
#اسماعیل_پورجهانی
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین