بسم الله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_ولادت
#امام_صادق_ع_ولادت
#سیدپوریا_هاشمی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
هرکس گرفته غیر تو ماوای دیگر
خیری ندیده از گداییهای دیگر
من روزی ام را از تو بی منت گرفتم
منت فراوان است درهرجای دیگر
یک پای من رفته ست امشب سمت مکه
سمت نجف رفته است اما پای دیگر
تو با علی یعنی دوتن در بین یک روح
شیعه ندارد جز شما بابای دیگر
وقت ولادت نیست هنگام ظهور است
دنیا می آیی تو ز یک دنیای دیگر
حالا که رفتم تا علی و تا محمد
باید بگویم یاعلی و یا محمد
نور تو خیلی قبل از آدم معتبر بود
از تو چه در انجیل و چه تورات اثر بود
دنبال تو بودند احبار بهودی
قلب کشیشان از ظهورت باخبر بود
هرروز عبدالله را تهدید کردند
هرروز عبدالمطلب تحت نظر بود
تو آمدی ایوان کسری هم ترک خورد
آثار ربانیت هرجا جلوه گر بود
آتشکده یکباره اصلا ریخت برهم
خاموش شد هر مشعلی که شعله ور بود
شب کافی است ای مکه دیگر ماه آمد
الله اکبر که رسول الله آمد
امی شدی ام القرا شد زادگاهت
پیغمبران را زنده کرده روی ماهت
خیلی دعا کردی برایش جای نفرین
حتی همانکه خار میریزد به راهت
این امت تو تا قیامت روسفید است
از برکت صوت اذان گوی سیاهت
بوی علی را میدهی آقای مکه
وقتی شده دیگر ابوطالب پناهت
دلخوش به اصحابت نشو که در خطرها
تنها علی میماند آقا درسپاهت
لعنت بر آنکه با جسارت حرف میزد
هرکس ز کفر والدینت حرف میزد
شکوه نکن ازغربتت لشگر که داری
در غزوه هایت ضربه آخر که داری
اصلا بیاید چندتا مرحب به میدان
فرقی ندارد فاتح خیبر که داری
گیرم که اصلا عبدود رد شد ز خندق
آسوده باش آقای من حیدر که داری
به طعنه های این و آن بی اعتنا باش
بگذر ازین بدبخت ها! کوثر که داری
آنکس که خیر و برکت دنیاست زهرا
سر وجود این جهان زهراست زهراست
ای صادق ال علی در بیکرانها
یادی بکن قدری هم از ما ناتوان ها
بار سفر برداشتی از دوش مردم
ای ناشناس مهربان کاروان ها
جارو کشت اعجاز ابراهیم دارد
در دستهای توست این کون و مکانها
درک مقامت کار امثال زراره ست
کی راه دارد در حریمت این گمان ها
پرچم سیاه روضه بر دیوار داری
تو روضه خوانی بر تمام روضه خوانها
روضه بخوان از آفتاب بین گودال
از حجت اللهی که افتادست بی حال
〰〰〰〰〰〰〰〰
@ewwmajmamolodi
۲۱ آبان ۱۳۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_ولادت
#جواد_کریم_زاده
آندم که وجود مطلق ذات یعنی که خدای حی دادار
در آینه ی جمال ذاتش می دید جمال حق پدیدار
با کن فیکون نمودن از شوق گردید وجود عشق موجود
دل جایگهش نمود و آنگه شد مخزن و گنج راز و اسرار
عشق آمد و خیمه ای به پا کرد در دامنه ی وجود هستی
بی شک به یقین رسید و بشکافت هر پرده ز پرده های پندار
هنگامه ی خلقت بشر شد آدم نه ،که نور پرتو ذات
حق شاهد و عشق بود مشهود انگیزه ی آفریدن انگار
او جوهر عشق و نفس کل بود او خاتم جمله ی رسل بود
او بود طبیب جان عاشق عاشق به طبیب عشق بیمار
حق دید به دیدگان حق بین،نوری که دمیده از دل ذات
فرمود به خود هزار احسنت،از خلقت بی مثال دادار
فرمود تویی یگانه ی عشق سر تا به قدم بهانه ی عشق
در پیش عشیق نکته دانت عقل سره سنج شد گرفتار
در عین جلالت خدایی فرمود حدیث قدسی از شوق
لولاک لما خلقت الافلاک تنها و فقط به عشقت ای یار
ای سرور کائنات احمد ای خُلق عظیم تو زبانزد
هم در سخن و بیان و گفتار،هم در منش و مرام و رفتار
آنگاه خدا ز باب رحمت بر دوشش عبای رحمت افکند
نعلین کرامتش به پا کرد، در بر ز قبا،به سر ز دستار
افلاک و تمام آسمان ها ذرات و کرات و کهکشان ها
با نام تو جمله می درخشند تو مرکز و جمله خط پرگار
آن روز که عالمی نبوده خلاق جهان تورا ستوده بسیار گرامی ات نموده وانگه لقبت نهاده مختار
شد جمله ی شرق و غرب عالم در سیطره ی جنود الله
تو میر سپاه عشق هستی ای بر همه ی جنود سردار
ای شمع جمیع آفرینش و ای نور بصیر اهل بینش
اسطوره ی هر دو عالم عشق پیغامبر تمام اعصار
مهر تو همیشه سایه گستر ای رحمت ذات کبریایی
هر دل که ز تو نباشدش مهر دل نیست که گور تیره و تار
در سلسله الجبال نوری آن قله با شکوه و محکم
در سینه تو نقطه ی فوادی در دیده ی ما تو نور ابصار
پیدا به ظهور کائناتی پنهان به حجاب ممکناتی
آئینه ی انعکاس نوری پیوسته تویی چهارده بار
ای نقطه ی عطف راز هستی در منطق و خَلق و خُلق ای جان
تصویر تو در علیِ اکبر خواهد که کند خدای تکرار
نِی مدح تو در زبان بگنجد نی وصف تو در بیان اشعار
ای مطلع هر غزل محمد، شاه بیت قصیده های دُر بار
آن شب شب شور بود و مستی آمد به جهان تمام هستی
تا دم زند از خدا پرستی بر هم بزند بساط کفار
فرمود دگر خدا هُبل نیست در عظم خلیل حق خلل نیست
در بت شکنی تو چیره دستی ای بت شکن قویِ قهار
ما عاشق او و آل اوییم هر چند که ما وبال اوییم
او منشا رحمت است و ما نیز هستیم گدای شاه ابرار
همراه جواد می فرستد هر عاشق او به شور و مستی
صلوات به مصطفی محمد، صلوات به جمع آل اطهار
۱۲ آبان ۱۳۹۹