eitaa logo
پنآه امن¹³³
155 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
25 فایل
اینجا فقط برای عشقه... عشق به اون مردی که بی‌دست، دست همه‌مونه... «صلوات برای ظهور آقا فراموش نشه» تولد ۱۴۰۰٫۳٫۲۶ ناشناس مون👇 https://harfeto.timefriend.net/16928737227326 کپی؟یه صلوات اگ‌ یادت رفت فدا سرت🙂♡
مشاهده در ایتا
دانلود
10.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گلی گم کرده ام می‌جویم او را ... وقتی مادر شهید علی آقازاده از نشانی‌های فرزندش می‌گوید..
غرق‌دنیاشده‌راجام‌شهادت‌ندهند:)
بسیجی بودن به ریش و چادر و تسبیح و انگشتر نیست رفیق !! به اینکه که چقدر شبیه شهدا رفتار کنی ... در همه ی ابعاد فردی ،اجتماعی،فرهنگی، سیاسی... مخصوصا در خانواده 🖐🏻💔 نمازت اوله وقته ؟؟ چقدر شبیه شون هستی !!)
ما‌همیشہ‌صداهاۍ‌بلند‌را‌شنیدیم پر‌رنگ‌ها‌رادیدیم غــٰافل‌از‌اینڪه‌شهدا‌بـےصدا‌می‌آیند بــے‌رنگ‌می‌مــٰانند و‌آرا‌م‌مےروند..!💔 ‹ › ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
‏سراغ‌قبرِشهیدهایی‌که‌زیاد زائرندارندهم‌بروید! آن‌هاچیزهایی‌که‌می‌خواهند به‌صدنفربدهندرابه‌یک‌نفرمی‌دهند...(:🕊 -حاج‌آقاامینی‌خواه ‹› ‹› ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
چند سالتون بود فهمیدید توی جنگ تحمیلی 6420 نفر خانوم بودن که شهید شدن💔🙂 -قابل توجه اونایی که میگن، خانما شهید نمیشن... ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ִֶָ
🖇 🌿 گفت : راستی جبهه چطور بود؟! گفتم : تا منظورت چه باشد؟ 🙃 گفت : مثل حالا رقابت بود؟! 🤔 گفتم : آری 😉 گفت : در چی؟! 😳 گفتم : در خواندن نماز شب 😊 گفت : حسادت هم بود؟! 😳 گفتم : آری ☺️ گفت : در چی؟! 😮 گفتم : در توفیق شهادت 😇 گفت : جِرزنی هم بود؟! 😳 گفتم : آری 🙂 گفت : برا چی؟! 😳 گفتم : برای شرکت در عملیات 😭 گفت : بخور بخور بود؟! 😏 گفتم : آری ☺️ گفت : چی میخوردید؟! 😳 گفتم : تیر و ترکش 💥💥 گفت : پنهان کاری بود؟! 😳 گفتم : آری 🤫 گفت : در چی؟!!😳 گفتم : نصف شب واکس زدن کفش بچه ها 👞👞 گفت : دعوا سر پست هم بود؟! گفتم : آری 😊 گفت : چه پستی؟! 🤔 گفتم : پست نگهبانی سنگر کمین 💂 گفت : آوازم می خوندید؟! 🎙 گفتم : آری 😊 گفت : چه آوازی؟! 😳 گفتم :شبهای جمعه دعای کمیل 😟 گفت : اهل دود و دم هم بودید؟! 🌫 گفتم : آری 😒 گفت : صنعتی یا سنتی؟! 😳 گفتم : صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب☠️💀☠️ گفت : استخر هم می رفتید؟! 💦💧💦 گفتم : آری 🙂 گفت : کجا؟! 😲 گفتم : اروند، کانال ماهی ، مجنون .🌊 گفت : سونا خشک هم داشتید؟! 😳 گفتم : آری 😕 گفت : کجا؟! 😲 گفتم :تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ، طلائیه،.... گفت : ببخشید زیر ابرو هم بر میداشتید؟! 🙄 گفتم : آری 😊 گفت : کی براتون بر میداشت؟! 😳 گفتم : تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه 😪 گفت : پس بفرمائید رژ لبم میزدید؟! 😜 گفتم : آری 😊 خندید و گفت : با چی؟! 😁 گفتم : هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان😭😔😪 سکوت کرد وچیزی نگفت... هزی‍‌ن‍‌ه ی‍‌ک ع‍‌ددص‍‌ل‍‌وات
بچه های ما امروز در تظاهرات و هیئت ها و روضه خوانی ها بزرگ می شوند و شیر مادر را مخلوط با  اشک های حسینی می مکند و عشق حسین(؏) به جانشان آمیخته می گردد .. • شهید سیدمرتضی آوینی🕊•
گفت: باز هم شهید آوردن؟ یک مشت استخوان! شب خواب دید در یک باتلاق است! دستی او را گرفت... پرسید: کی هستی؟ گفت: من همان یک مشت استخوانم(:
همیشه‌یك‌عڪس‌از‌رهبرداخل‌جیبش‌بود، گاهۍآن‌رادرمےآورد‌و‌می‌بوسید‌ و‌قربان‌صدقہ‌اش‌مۍرفت! +شهید‌مصطفی‌ٰصدرزادھ