داستان #پنداموز
تقریبا یک سال پیش ، روی پلهای برقی که به سمت پایین میرفت ایستاده بودم، کسی که عجله داشت، با شتاب و شاید ناخواسته به من تنه زد که رد شود، چندین پله سُر خوردم و افتادم. ایستاد، دستم را گرفت، عذرخواهی کرد و رفت.🙄
چند دقیقه بعد؛ درد گردن، کتف چپ، دست، انگشتان، کمر و ران پای چپ شروع شد.😳دردی که دو ماه پیش بعد از یک سال درمان تمام شده بود، اما دوباره برگشت. دکتر، دوباره درمان گردن وکتف را شروع کرد.
از آن روز در تمام لحظههای این درد، به #عذرخواهیاش فکر کردم، به اینکه چه کار دیگری باید میکرد؟ هیچ کار دیگری نمیتوانست بکند اما ضربهای که زد و رفت، همراه من تا ابد میماند😔.
این اتفاق شاید ساده باشد، اما ذهنم را به شدت درگیر کرد
چه زیادند آدمهایی که (آگاهانه یا نا آگاهانه) ضربه زدهاند، در بهترین حالت #عذرخواهی کردهاند، ما را درگیر دردهایمان گذاشتهاند و رفتهاند و چه آدمهایی که عذرخواهی هم نکرده اند.
@ezdevajirani
داستان #پنداموز
-روزى مردی نزد قاضی شهر رفت و گفت: روبروى 🏚خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند.
-هرروز و شب مردان متفاوتى آنجا رفت و آمد دارند😔
-مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست.
-قاضی گفت: شکایتت را پیگیر می شوم -فقط کيسه اى بردار براى هر نفر يک سنگ درکيسه انداز، چند ماه ديگر با کيسه نزد من آيى تا ميزان گناه ايشان بسنجم
-مرد رفت و چنين کرد
-بعد از چندماه نزد شیخ آمد وگفت: نمى توانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است!😳
-قاضی گفت: يک کيسه سنگ را تا کوچه من نتوانى حمل کنی، چگونه ميخواهى با بار سنگين گناه نزد خدا بروى؟ -استغفارکن...
-چون آن دو زن، همسر و دختر دانشمندی هستند که وصیت کرد بعد ⚰مرگش شاگردانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند!!☺️
-اى مرد آنچه در ظاهر ديدى واقعيت داشت اما حقيقت نداشت!!!
✨پیامبـر رحمتﷺ
-هر که لغزش های برادرش را جستجو کند، خداوند لغزش هایش را دنبال می کند، و هر که را خداوند لغزش هایش را دنبال کند، رسوایش می سازد، گر چه در درون خانه اش باشد..
📚كافى، ج 2، ص 355
رسانه باشید و در ثواب نشر مطالب شریک شوید
#دورهمی_متاهلین🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/1522860112Cef35393f89
داستان #پنداموز
-روزى مردی نزد قاضی شهر رفت و گفت: روبروى 🏚خانه ى من يک دختر و مادرش زندگى مى کنند.
-هرروز و شب مردان متفاوتى آنجا رفت و آمد دارند😔
-مرا تحمل اين اوضاع ديگر نيست.
-قاضی گفت: شکایتت را پیگیر می شوم -فقط کيسه اى بردار براى هر نفر يک سنگ درکيسه انداز، چند ماه ديگر با کيسه نزد من آيى تا ميزان گناه ايشان بسنجم
-مرد رفت و چنين کرد
-بعد از چندماه نزد شیخ آمد وگفت: نمى توانم کيسه را حمل کنم از بس سنگين است!😳
-قاضی گفت: يک کيسه سنگ را تا کوچه من نتوانى حمل کنی، چگونه ميخواهى با بار سنگين گناه نزد خدا بروى؟ -استغفارکن...
-چون آن دو زن، همسر و دختر دانشمندی هستند که وصیت کرد بعد ⚰مرگش شاگردانش در کتابخانه ى او به مطالعه بپردازند!!☺️
-اى مرد آنچه در ظاهر ديدى واقعيت داشت اما حقيقت نداشت!!!
✨پیامبـر رحمتﷺ
-هر که لغزش های برادرش را جستجو کند، خداوند لغزش هایش را دنبال می کند، و هر که را خداوند لغزش هایش را دنبال کند، رسوایش می سازد، گر چه در درون خانه اش باشد..
📚كافى، ج 2، ص 355
رسانه باشید و در ثواب نشر مطالب شریک شوید
#دورهمی_متاهلین🌹👇
https://eitaa.com/joinchat/1522860112Cef35393f89