eitaa logo
یاوران مهدی
5 دنبال‌کننده
182 عکس
318 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طب صادق
🍃🌸🍃🌸﷽🍃 🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 ✅ درمان یبوست ✍️ترکیب مساوی الوی بخارا و انجیر خشک «انجیر خشک شیرازی بهترین نوع انجیر است» با ② یا ③لیوان اب ⑤دقیقه بجوشانید و قبل خواب عصاره ی آنرا بخورید اگه خواستید تفاله ی آنرا هم میل کنید بهتراست. 👌بادکش دور ناف به یبوست خیلی کمک میکند. 📚 دکتر عزیزخانی 🆔 @teb_sadegh
هدایت شده از طب صادق
دیابت نوع 2 را با عدس درمان کنید اگر به جای برنج و سیب زمینی، عدس بخورید، می‌توانید به پیشگیری دیابت نوع 2 کمک کنید. این ماده غذایی با کاهش سرعت هضم و آزاد شدن قند در رگ‌های خونی، می‌تواند سطح قند خون را کاهش دهد. 🆔 @teb_sadegh
با سلام دوستانی که بنا دارند در شکوائیه مشارکت کنند نام و نام خانوادگی و کد ملی را برای بنده بفرستند.
@ostovarmymandi110 این آقای استوار میمندی هست سرپرست دفتر امور اجتماعی سیاسی حوزه
💠نصيحتى از آیت‌الله شاه‌آبادی (رحمت الله علیه) 🍀 نماز جماعت که تمام شد، بلند شدم و به محراب ایشان رفته و کنار ایشان نشستم. گفتم: حاج آقا من را نصیحتى کنید و نکته‌ای را برای من بفرمایید. 🍁 ایشان فرمود: من دو نکته را به شما می‌گویم، هم خودت مراعات کن و به دوستان و بستگان خود نیز سفارش کن به این دو نکته عمل کنند، چون مردم از این دو نکته غافل هستند درحالی‌که واقعاً مشکل‌گشاست. 💫 اول اینکه: هر روز یک مرتبه دعای توسل را بخوان، چون مردم ارزش و عظمت این کار را نمی‌دانند، درحالی‌که می‌توانند همه حوائج خود را با همین دعای توسل برآورده کنند. پرسیدم: چگونه می‌توانند حاجات خود را با این دعا برآورده کنند؟ 🍃 فرمود: یک حاجت را در نظر بگیرند و برای برآورده شدن آن، روزی یک بار دعاى توسل را بخوانند بعد از چند روز می‌بینند که دعایشان مستجاب شده و به حاجت خود رسیده‌اند، این دفعه حاجت بعدی را در نظر گرفته و این بار برای این حاجت دعای توسل را بخوانند و به همین ترتیب به تدریج همه‌ی حوایج خود را برآورده می‌کنند. 🌟 دوم اینکه: روزی ۷۰ مرتبه سوره حمد را بخوانند که اگر چنین کنند، تمامی بیماری‌های خود را می‌توانند برطرف کنند، چراکه رسول خدا (ص) فرمود: «اگر کسی از دنیا رفت و شما ۷ یا ۷۰ مرتبه سوره حمد را خواندی و او زنده شد، اصلاً تعجب نکن.» 🍂 زیرا این اثر این سوره است. ✨ ایشان فرمود: من از روزی که این ویژگی را از این سوره دیده‌ام، اصلاً به پزشک مراجعه نکردم و به محض اینکه مریض می‌شدم ۷۰ مرتبه سوره حمد آن روزم را به نیت شفای آن بیماری می‌خواندم و شفا می‌گرفتم. 🍁 بنابراین من به شما توصیه می‌کنم که: 💫 «روزی یک مرتبه دعای توسل و ۷۰ مرتبه سوره حمد را فراموش نکن و در طول عمرت به این دو پایبند باش و پیش همه دوستان و آشنایان خود نیز این دو مسئله را مطرح کن و سفارش کن هر روز انجام دهند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان سنگین آیت الله جوادی آملی به پزشکیان هشدار قابل تامل نسبت به عواقب حضور عناصر فاسد در دولت... 🔴 👇 @bidariymelat
هدایت شده از یاوران مهدی
به عبارت دیگر، خداوند به عنوان موجودی کامل و بی‌نیاز، هیچ کمبودی ندارد که به عشق و شوق نیاز داشته باشد. به همین دلیل، عشق به خداوند نمی‌تواند به معنای همان عشق انسانی باشد. عشق انسانی معمولاً به رابطه‌ای عاطفی اشاره دارد که ناشی از نیاز یا کمبود است، در حالی که خداوند کامل و بدون نیاز است. اما در کتاب «الاشارات و التنبیهات» در نمط هشتم، به عشق الهی اشاره می‌کند، اما این اشاره به معنی عشق انسانی نیست. ابوعلی سینا این عشق را به نوعی عشق به کمال مطلق و ذات بی‌نهایت خداوند می‌داند که از نظر او نیاز به واژه عشق ندارد. بنابر این او پیشنهاد می‌دهد که به جای استفاده از واژه عشق برای حق تعالی، از اصطلاح «ابتهاج» استفاده کنیم، به این دلیل که واژه عشق ممکن است احساسات نازل و زمینی را به ذهن بیاورد و به نوعی توهین به مقام الوهیت باشد. بنابراین ابوعلی سینا می‌خواهد که از کلمات مناسب‌تری استفاده کنیم که لایق شأن الهی باشند. درواقع این واژه به معنای شادی و خرسندی است و بهتر می‌تواند احساساتی که نسبت به خداوند داریم را بیان کند. عشق و شوق در موجودات دیگر از نظر ابوعلی سینا، عقول و ملائکه دارای عشق هستند، اما شوق ندارند. چون آن‌ها کمالات مفقودی ندارند و تمام کمالات آن‌ها به طور بالفعل وجود دارد. به همین دلیل، آن‌ها در جست‌وجوی چیزی نیستند. بنابراین عقول و ملائکه به طور ذاتی و از ابتدا کامل هستند، پس در حالت عشق به سر می‌برند که به معنی شناخت و آگاهی از کمالات خود است. همچنین عشق در آنها به مفهوم ارتباط با حقایق و کمالات است که می‌تواند به نوعی ارتباط بین عقل و حقیقت مطلق باشد. در مقابل، موجودات پایین‌تر از عقول، شامل نفوس (روح‌ها) و جسمانیات (موجودات مادی) هم دارای عشق و هم شوق هستند. این موجودات به دنبال کمالات گمشده‌اند و به همین دلیل شوق و عشق را تجربه می‌کنند. این موضوع نشان‌دهنده جست‌وجوی انسان و دیگر موجودات برای دستیابی به کمالات است. انسان از یک طرف شوق به کمالات مفقود دارد، یعنی به دنبال کمالات و اهدافی است که هنوز به آن‌ها دست نیافته‌. شوق در اینجا به معنای جست‌وجو برای تحقق اهداف و آرزوهاست. از طرف دیگر انسان عشق به زندگی، وجود و تلاش برای بقا و رشد دارد. این عشق و شوق در انسان و دیگر موجودات، آن‌ها را به سمت تکامل و پیشرفت سوق می‌دهد. نظر ابن سینا درباره عشق و شوق در موجودات طبیعی این است که تمام آباء سبعه (افلاک هفت‌گانه)، اُمِهات اربعه (عناصر چهارگانه) و موالید ثلاث (گیاه، حیوان، انسان) همگی دارای عشق و شوق هستند. آن‌ها با عشق زندگی می‌کنند، با عشق باقی می‌مانند و با عشق به سمت کمال حرکت می‌کنند. این نشان‌دهنده اهمیت عشق و شوق در چرخه زندگی و فرآیند رشد موجودات است. به عبارت دیگر ابوعلی سینا عشق و شوق را به دو دسته تقسیم می‌کند: عشق الهی که فاقد شوق است و عشق و شوق موجودات مادی که از نقص و جست‌وجو برای کمالات گمشده ناشی می‌شود. این تفکیک نه تنها در فهم فلسفی عشق و شوق، بلکه در درک جایگاه خداوند و موجودات در جهان معنا هم تأثیرگذار است. دیدگاه صدرالمتألهین درباره عشق و شوق حکیم صدرالمتالهین شیرازی در جلد هفتم کتاب «اسفار» مباحث ابن‌سینا را تکمیل کرده و دو دسته از موجودات را مشخص می‌کند: موجودات بدون شوق و موجودات دارای عشق و شوق. او معتقد است موجودات بدون شوق، دارای عشق هستند اما شوقی ندارند. آن‌ها در کمال و عشق خود مستقر هستند و به هیچ کمال معطلی نیاز ندارند. اما موجودات دارای عشق و شوق، در جست‌وجوی کمال و معشوق خود هستند و به شدت در حال حرکت‌اند. شوق آن‌ها می‌تواند به دو صورت ارادی یا غیر ارادی باشد. شوق ارادی زمانی است که موجود با آگاهی و اراده به سمت کمال و معشوق خود حرکت می‌کند. در این حالت، حرکت عاشقانه آگاهانه و نفسانی است و فرد به طور ارادی به دنبال کمال می‌دود. شوق غیر ارادی هم شوقی طبیعی و غریزی است. چون موجودات ممکن است از نشانه‌های آفاقی کمالات خود غافل باشند، اما به صورت ناخودآگاه به سمت کمالات در حال حرکت‌اند. این حرکت ناشی از غریزه و جذبه‌های طبیعی است. حرکت و کمال ملاصدرا به چهار امر اساسی اشاره می‌کند که برای موجودات پایین‌تر از عقول و ملائکه مقرر شده است: کمال: به معنای هدف نهایی که موجودات در پی آن هستند. عشق: احساس عمیق نسبت به کمالات و اهداف. شوق: جست‌وجوی مداوم برای دستیابی به کمالات. حرکت: فرآیند حرکت به سمت کمال و معشوق. درواقع موجودات در جست‌وجوی دائمی رسیدن به کمالات و مطلوب‌های خود هستند و این حرکت می‌تواند به صورت ارادی یا غیر ارادی باشد. این حرکت دائمی جست‌وجوی بی‌پایان برای کمال را نشان می‌دهد. سخن صدرالمتالهین را می‌توان در این بیت خلاصه کرد: چندین هزار ذره سراسیمه می‌دوند
f-Adobe Ac Window Help ols Document 8.27 in Q 106/376 Θ 125% انسانی قرار داشته و یک سخص فوق العاده بوده است. این بحرس اسلام به زن است ۱۳۷۰/۱۰/۲۰ اما مقام معنوی این بزرگوار نسبت به مقام جهادی و انقلابی و اجتماعی او باز به مراتب بالاتر است. فاطمه زهرا به صورت یک بشر و یک زن آن هم زنی جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهی و یک بنده صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است. کسی است که رسول اکرم به امیرالمؤمنین علیهما السلام فرمود: «یا عَلِيُّ أَنتَ إِمَامُ أُمَّتِي وَ خَلِيفَتي عَلَيها بعدى و أنتَ قائد المُؤمِنينَ إِلَى الجَنَّةِ وَكَأنّى أنظُرُ إلَى ابْنَتِي فَاطِمَةَ قَدْ أَقْبَلَتْ يَومَ القيامَةِ عَلَى نَجيب من نُورٍ عَن يَمِينِها سَبْعُونَ أَلفَ مَلَكَ وَ عَن يَسَارِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكِ وَ بَينَ يَدَيها سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكَ وَ خَلَفَها سَبْعُونَ أَلفَ مَلَك تَقُودُ مؤمنات أمتى إلى الجنة .. یعنی در روز قیامت امیرالمؤمنین مردان مؤمن را و فاطمه زهرا زنان مؤمن را به بهشت الهی راهنمایی میکنند او عدل و هم پایه و هم سنگ امیر المؤمنین است. آن کسی که وقتی در محراب عبادت می ایستاد هزاران فرشته مقرب خدا به او خطاب و سلام میکردند و تهنیت می گفتند و همان سخنی را بیان میکردند که فرشتگان قبلا به مریم اطهر گفته بودند؛ عرض می کردند: يا فاطمة إن الله اصطفاك و طهرک و اصطفاک علی نساء العالمين». این مقام معنوی فاطمه زهراست. زنی آن هم در سنین جوانی از لحاظ مقام معنوی به جایی میرسد که بنابر آنچه که در بعضی از روایات است. فرشتگان با او سخن میگویند و حقایق را به او ارایه می دهند. «محدثه» است: یعنی کسی است که فرشتگان با او حدیث میکنند و حرف میزنند. این مقام معنوی و میدان وسیع و قله رفیع در مقابل همه زنهای آفرینش و عالم است فاطمه زهرا در قله این بلندای عظیم ایستاده و به همه زنان عالم خطاب میکند و آنها را به پیمودن این راه دعوت می نماید. 人 SONY
sent Q Θ 107/376 125% که مثل برف و یخ در مقابل گرمای خورشید مقام معنوی فاطمه زهرا علیه السلام ذوب میشود و از بین میرود. اسلام فاطمه - آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی - را به عنوان نمونه و اسوه زن معرفی میکند. آن زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری و همسری و مهاجرت و حضور در همه میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبه او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار می کرد این هم مقام معنوی و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرع و ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنوی و هم پایه و هم وزن و هم سنگ امیر المؤمنین و پیامبر بودن اوست. زن این است. الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد، این است ۱۳۴/۱۰/۲۶ در زندگی زهرای اطهر سلام الله علیها یک نکته هست که باید به آن توجه کرد. البته ما در تعریف مقامات معنوی آن بزرگوار وارد نمیشویم و قادر هم نیستیم که مقامات معنوی فاطمه اطهر علیها سلام الله را بفهمیم و درک کنیم حقیقتاً در اوج قله معنویت انسانی و تکامل بشری، فقط خداوند است که چنین بندگانی را و کسانی که هم طراز آنها باشند - میشناسد و مقام آنها را می بیند. لذا فاطمه زهرا را امیرالمؤمنین و پدر بزرگوار و اولاد معصومینش می شناختند. مردم آن زمان و زمانهای بعد و ما نیز در این روزگار نمیتوانیم آن درخشندگی و تلالوی معنویت را در آن بزرگوار تشخیص بدهیم نور درخشان معنوی به چشم همه کس نمی آید و چشم های نزدیک بین و ضعیف ما قادر نیست که آن جلوه درخشان انسانیت را در وجود این بزرگواران ببیند. بنابراین در صحنه تعریف معنوی فاطمه زهرا علیها السلام وارد نمی شویم؛ لیکن در زندگی معمولی این بزرگوار یک نکته مهم است و آن جمع بین زندگی یک زن مسلمان در رفتارش w SONY
هدایت شده از طب صادق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍درمان لکهای صورت به روش طب سنتی 🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشيم🔻 📚حکیم ضیایی 🆔 @teb_sadegh
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و احترام خدمت بزرگواران ان شاءالله تصمیم داریم به مناسبت ایام مربوط به حضرت مادر صدیقه کبری سلام الله علیها که در جمادی الاولی و جمادی الثانی واقع شده است(تولد و شهادت) با ختم قرآن در طی دو ماه (۶۰ روز روزی نیم جزء)، رزق سال خود و کشور و امت اسلامی را از دستان مبارک ایشان دریافت کنیم. 🌹نیت این هدیه تلاوت به محضر مبارک و نورانی حضرت زهرا سلام الله علیها، فرج حضرت حجت علیه السلام و پیروزی جبهه مقاومت و نابودی دشمنان است که گره های بزرگ در این عالم فقط به دستان مادر باز می شود. انشاءالله خانم عنایت کنند و به زودی بساط ظلم در این عالم برچیده شود. 🔴ان شاءالله شروع ختم روز یکشنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۳ه.ش و اول ماه جمادی الاولی است. هر شخصی مایل است در این دو ماه یک ختم قرآن داشته باشه به آیدی @Salabat118 پیام دهد تا عضو گروه قرآن شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۵کیلومتری شیراز مرغداری.... (مواداولیه همبرگر،کالباس.سوسیس وکباب لقمه آماده مغازه ای) وقتی اسلام میگه کراهت داره غذای بیرون خوردن این یکی از علتهاشه...🚩 چه نامردیه، خدای من چه خبره یاخدا لقمه های ح.ر.ا.م. استغفرالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو ویژگی کسانی که بی‌حساب وارد بهشت می‌شوند! 🎙آیت‌الله مجتهدی (ره) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حد اقل ۳ بار خودت بین حد اقل برای ۱۰ نفر بفرست و تاکیدکن که اونا هم حد اقل ۳ بار ببینن. @drsaadatkhah👌😏✅
🔻نذر تیر غیب به قلب کثیف نتانیاهو! ● رسول الله(ص): [ فَإِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ] ✔️ ختم ۵ میلیون صلوات ✔️ هدیه به فرزند فاتح خیبر، منتقم کربلا، مهدی موعود(عج) ✔️ سهم شما ۵ صلوات ✔️ و ارسال برای ۱۰ نفر 🚩‌ مولای ما! امام زمان💚 دعا می‌کنیم به دست با کفایت خودتان به هر نحوی که صلاح است شر کل صهیونیسم خاصه این جنایتکارِ ملعون از سر بشریت کم شود.🤲 🔻اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🔻اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🔻اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🔻اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🔻اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🍃 به خدا دعا اثر داره؛ 🤲 سلاح مومن دعاست؛ خدایی نکرده دست کم نگیریم یک وقت ❌ ارسال برای ۱۰ نفر فراموش نشود ❌ ارسال برای ۱۰ نفر فراموش نشود 🍁🍁🍁🍁🍁🍁
شاخص تفکیک عبادات واقعی از عادات (سلوک عارفانه) اخلاق معنایش این است که اراده خودش را بر عادات و بر طبایع خود غلبه بدهد، یعنی اراده را تقویت کند به طوری که اراده بر آنها حاکم باشد. حتی اراده باید بر عادات خوب هم غالب باشد، چون کار خوب اگر کسی به آن عادت پیدا کرد (دیگر) خوب نیست! مثلا ما باید نماز بخوانیم، اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد. از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه؟ باید ببینیم آیا همه دستورات خدا را مثل نمازخواندن انجام می‌دهیم؟ اگر این طور است، معلوم می‌شود که کار ما به خاطر امر خداست. اما اگر ربا را می‌خوریم، و در عین حال نماز را هم با نافله‌هایش می‌خوانیم، یا اگر خیانت به امانت مردم می‌کنیم ولی زیارت عاشورایمان هم ترک نمی‌شود، می‌فهمیم که اینها عبادت نیست، عادت است.(1) ____________ 1- اسلام و نیازهای زمان، شهید مرتضی مطهری(ره)، ج 1، ص 211
فلسفه وجود آیات متشابه در قــرآن (شبهه ها و پاسخ ها) شبهه: با توجه به آیه 7 سوره آل‌عمران چرا خداوند متعال همه آیات را از محکمات قرار نداد؟ چرا آیات متشابه فرستاد تا زمینه برای فتنه‌انگیزی برخی فراهم شود؟ اصلاً چرا باید در قرآن متشابه وجود داشته باشد تا باعث اختلاف شود؟ چرا از ابتدا زمینه این اختلاف برداشته نشد؟ پاسخ: خداوند متعال آیات محکم و متشابهی را در قرآن کریم آورده و در آیه 7 سوره آل‌عمران فرموده است: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهات»؛ اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد که برخى از آن، آیه‌های محکم است که آنها مادر و اساس کتابند، (ابهام آیات دیگر با آنها رفع مى‏شود) و برخى دیگر آیه‌های متشابه است. بنابراین وجود آیات متشابه نه تنها عیب و نقص نیست ـ زیرا راه‌حلش که ارجاع به محکمات است موجود است ـ بلکه دارای حکمت‌های فراوانی است که در ادامه به بعضی از آنها اشاره خواهد شد. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که تشابه آیات گاهی ذاتی و گاهی عرضی است. ذاتی یعنی این که خود آیه ذاتاً دارای معانی شبیه به هم است که خواننده را در کشف مراد خداوند متعال دچار تردید می‌کند؛ اما عرضی تشابهی است که به علل مختلفی مثلاً فاصله گرفتن از زمان نزول قرآن کریم ایجاد می‌شود، یعنی در زمان نزول، این آیه تشابهی برای مخاطب نداشته است، ولی در اثر گذر زمان و فاصله گرفتن از فضای نزول و...، آیه از متشابهات شده است. در ادامه به برخی از حکمت‌ها و یا فلسفه وجود آیات متشابه اشاره می‌شود: 1. رشد افکار و اندیشه‌ها اسلام یک دین جاودانى است و قرآن براى عصر معینى نازل نشده است و لذا قرآن کریم باید طورى نازل می‌شد که در هر عصرى و با هر فرهنگى مفید فایده باشد و پیام‌های خود را برساند؛ وجود آیات متشابه در قرآن یکى از الطاف الهى براى بشر در تداوم نسل‌ها و قرن‌هاست و این آیات رمز جاودانگى قرآن است و در حقیقت می‌توان گفت که خداوند مطالبى را که در هر عصرى و براى هر نوع استعدادى یکسان است، به صورت آیات محکم آورده و مطالبى را که هر قومى به اندازه استعداد خود و مطابق با رشد فکر و جولان اندیشه‌اش باید بفهمد، به صورت آیات متشابه آورده. در واقع آیات متشابه رمزهایی براى کشف اسرار و علومى‏ هستند که هرکسی مطابق استعداد و شایستگى خود می‌تواند به آن اسرار و علوم دست یابد و کلید رمز هم معرفی‌ شده است و آن همان آیات محکمات هستند که قرآن از آنها به عنوان «امّ الکتاب» یعنى مادر کتاب یاد می‌کند. به عبارت دیگر: می‌توان گفت که آدمى با برگشت دادن آیات متشابه به آن محکمات و با کنار هم چیدن چند آیه متشابه و محکم به مطالبى دست پیدا می‌کند که شاید دیگران به آنها نرسیده‌اند. (1) 2. ناتوانی ابزار حسی در درک و فهم معارف الهی «علّامه طباطبائى» در تبیین علّت وجود متشابه در قرآن در یک بیان تفصیلى به این نتیجه می‌رسد که اساساً اشتمال قرآن بر آیات متشابه امرى واجب و ضرورى بوده است و جز این امکان نداشته است. وى می‌گوید: القاى مفاهیم و معانى به انسان جز از طریق معلومات ذهنى که در طول زندگى وى برایش فراهم شده، ممکن نخواهد بود. اگر فردى مأنوس با امور حسى باشد القاء از طریق محسوسات و اگر به معانى کلى نائل ‏گشته باشد، از همان طریق، به میزان نیل به معانى صورت خواهد گرفت. از طرفى هدایت دینى، به گروهى خاص از مردم اختصاص ندارد؛ بلکه همه گروه‌ها و تمامى طبقات را در برمی‌گیرد. اختلاف سطح افکار مردم از یک‌سو و عمومیت امر هدایت براى همه از سوى دیگر باعث شده است که بیانات قرآن در قالب امثال صورت گیرد؛ بدین‌صورت که آن دسته از معانى و مفاهیمى که انسان به آنها آشناست و ذهنش با آنها معهود است انتخاب می‌شود تا از رهگذر این معانى، آنچه را نمی‌داند برایش تبیین کند. (2) به عبارت دیگر: الفاظ قرآن، مثل‌هایی براى معارف حق الهى می‌باشند و ازآن‌ جهت که فهم عموم مردم جز محسوسات را درک نمی‌کند و دسترسى به معانى کلى ندارد، این معارف در قالب مثل‌ها و امور مادى عرضه می‌شوند. در این صورت اگر درک مردم در دریافت معارف الهى در همان مرحله حسى جمود پیدا کند، براى چنین افرادى بیانات و امثال قرآن، حقایق جلوه می‌کند و مثال، ممثّل به نظر می‌رسد و در این صورت منظور و مقصود آیات از بین رفته است. اگر مردم در درک معانى، جمود بر مثال‌ها ننمایند و با تجرید مثال‌های بیان شده، خود را به معانى و مفاهیم مجرّد از حس و محسوسات منتقل کنند، در این صورت هم میزان تجرید و الغاى خصوصیات مثال‌ها براى همه یکسان نیست و در نتیجه در انتقال از این مثال‌های محسوس به معانى مجرد، تفاوت‌هایی پدیدار می‌شود.(3)
به هر حال از آنجا که انتقال مفاهیم عالى و معنوى قرآن به انسان‌ها جز از طریق‏ الفاظ و عبارات امکان‌پذیر نیست، این الفاظ مادى نمی‌توانند در برگیرنده همه آن محتوا و معنا باشد. به همین جهت تشابه پدید می‌آید و دلیل آن همان است که معانى در قالب این الفاظ نمی‌گنجند. 3. قاصر بودن الفاظ و کلمات در رساندن معارف عالیه بعضى از قرآن ‌پژوهان در پاسخ به همین اشکال که چرا قرآنى که مثل اعلاى فصاحت و روشنى و صراحت است، داراى متشابهات شبهه‏انگیز و دیریاب است؟ گفته‌اند: قرآن در قالب و بر وفق موازین کلام طبیعى انسانى نازل شده است و در کلام بشرى از ساده‌ترین تعابیر روزمرّه گرفته تا عالی‌ترین تعبیرات و عبارات ادبى و هنرى انواع صورت‌های مجازى و استعارى و تمثیلى و کنایى را دارد و هر جا که مجاز باشد لا محاله تشابه و متشابه پیش می‌آید؛ بنابراین با توجّه به القاى دقیق‌ترین معانى در قالب الفاظ مادى از یک‌ سو و استفاده قرآن از تعابیر رایج لفظى نظیر مجاز، استعاره، تمثیل و کنایه از سوى دیگر، وجود آیات متشابهات که چیزى حدود دویست آیه‏(4) از کل قرآن را تشکیل می‌دهند، امرى غیرقابل اجتناب و ضرورى بوده است و در حقیقت اگر جز این بود جایى براى سؤال و ابهام وجود داشت(5) پس در اصل و حقیقت قرآن، تشابه نیست، بلکه قرآن چون در قالب الفاظ بشری درآمده، متشابه شده است. 4. مراجعه به اهل‌بیت‌(ع) یکی دیگر از حکمت‌های وجود آیات متشابه در قرآن کریم، راهنمایی و جهت دادن مردم به نیاز به مراجعه و استفاده از مفسّران حقیقی قرآن کریم یعنی اهل‌بیت‌(ع) است، زیرا به نص آیات قرآنى، تأویل متشابهات و بیان عام از خاص و مجمل از مبیّن و ناسخ از منسوخ، ویژه اهل‌بیت‌(ع) است و حل مشکلات و تفسیر آیات متشابه به آن بزرگواران اختصاص دارد؛ کما اینکه از مصادیق بارز و کامل راسخان در علم در آیه:«وَ الرَّاسِخُونَ‏ فِی الْعِلْمِ»(6) و نیز اهل ذکری که توصیه شده‌ایم از ایشان بپرسیم: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْر»(7)، اهل‌بیت‌(ع) هستند. از طرفی عترت و اهل‌بیت رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) از قرآن جدا نیستند و قرآن نمی‌تواند ما را از ایشان مستغنى گرداند، چنان‌که پیامبر اکرم(ص) در حدیث متواتر ثقلین فرمود: «لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»(8) یعنی قرآن و عترت، جداشدنی نیستند و در کنار هم هستند. بعضی دیگر از صاحب نظران حکمت‌های دیگری را بیان کرده‌اند که به دلیل پرهیز از اطاله کلام به آنها اشاره نمی‌شود.(9) نتیجه: 1. آیات متشابه رمزهایی براى کشف اسرار و علومى‏ هستند که هرکسی مطابق استعداد و شایستگى خود می‌تواند به آن اسرار و علوم دست یابد. لذا این آیات، زمینه شکوفایی و رشد فکری را فراهم می‌کنند. 2. چون مردم معمولاً قادر به درک محسوسات و امور حسی هستند، القاى مفاهیم الهى و معارف بلند قرآنى در قالب الفاظ مادى و بیان ممثّل در قالب مثال، موجب تشابه می‌گردد و این امر اجتناب ناپذیر است. 3. قرآن کریم همانند سایر کلام‏هاى طبیعى بشر، براى تبیین معارف خویش از ساده ‌ترین تعابیر تا عالی‌ترین عبارات ادبى، هنرى را در خود جاى داده است و از انواع مجازات، استعاره‌ها، تمثیل‌ها و کنایه‌ها استفاده کرده و در کاربرد چنین امورى به ناچار تشابه رخ می‌دهد. 4. یکی از حکمت‌های وجود آیات متشابه، راهنمایی و جهت دادن مردم به مراجعه به اهل‌بیت‌(ع) است. پی‌نوشت‌ها: 1. یعقوب جعفری، سیرى در علوم قرآن، تهران، اسوه، 1382 ش، صص 286 -287. 2. محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417 ق، ج 3، صص 60 و 61. 3. ر. ک: همان، ج 3، ص 62. 4. ر.ک: محمدهادی معرفت، التمهید فى علوم القرآن، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، 1388 ش، ج 3، ص 14. 5. ر.ک: حسین جوان آراسته، درس‌نامه علوم قرآنى، قم، بوستان کتاب، 1380 ش، صص 451 – 455. 6. آل‌عمران، آیه 7. 7. نحل، آیه 43؛ انبیاء، آیه 7. 8. سید محمدابراهیم بروجردی، تفسیر جامع، تهران، انتشارات صدر، 1366 ش، ج 6، ص 3. 9. سید ابوالفضل میر محمدی زرندی، تاریخ و علوم قرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1377 ش، ص 280 ـ 285؛ فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث الاسلامی، 1420 ق، ج 7، ص 141 ـ 142.
وزیر اطلاعات سابق آفریقای جنوبی: اسرائیل به ایستگاه پایانی رسیده است سرویس خارجی- وزیر سابق اطلاعات آفریقای جنوبی در یادداشتی تحلیلی با اشاره به جنایات هولناک رژیم صهیونیستی نوشته است که، «صهیونیسم هنوز نمرده، اما در ایستگاه پایانی است و کسانی که امروز ما برای آنها در غزه می‌گرییم، پیروز این جنگ خواهند بود.» «خیلی‌ها» معتقدند اقدامات و جنایات رژیم صهیونیستی در راستای این است که بتواند چند صباحی بیشتر باقی بماند اما متوجه نیست که قتل‌عام مردم بی‌گناه نابودی این رژیم را تسریع می‌کند. «رونی کاسریلز» وزیر اطلاعات سابق آفریقای جنوبی یکی از این «خیلی‌ها» است. او با انتشار یادداشتی در وبگاه «فلسطین کرونیکل» به موضوع نسل‌کشی در نوار غزه پرداخت و اذعان کرد، این‌که «صهیونیست‌ها و متحدان لیبرال‌شان، این کشتار هولناک را پاسخ مشروع به عملیات طوفان‌الاقصی می‌دانند که در هفتم اکتبر سال پیش صورت گرفته»، اشتباه است. وی دلیل آن را این‌چنین توضیح داد که «از نظر بین‌المللی حق مقاومت مسلحانه در برابر اشغالگری به رسمیت شناخته شده است. اما برای اشغالگر حق دفاع از خود، مشروعیت بین‌المللی ندارد.» «رونی کاسریلز» در ادامه نوشته «این درست است که حق مقاومت مسلحانه در برابر اشغالگری شامل گروگان گرفتن غیرنظامیان یا انجام حملات عمدی علیه غیرنظامیان نیست، اما باید در این مسئله به سه نکته دقت کرد: نخست‌ این‌که؛ اسرائیلی‌ها با حمایت متحدان خود در آمریکا و جاهای دیگر، پس از عملیات طوفان‌الاقصی، کمپین تبلیغاتی بی‌شرمانه‌ای را به راه انداختند و ادعای سر بریدن چهل نوزاد و ارتکاب تجاوز جمعی که بدون شک دروغین بودن آن اثبات شده را طرح کردند. دوم؛ بیش از سیصد نفری که در اسرائیل در جریان این عملیات کشته شدند، سربازانی بودند که در حال انجام وظیفه بودند؛ بنابراین اهداف نظامی قانونی محسوب می‌شدند. از سوی دیگر، بسیاری از غیرنظامیان کشته شده نیز خود بخشی از نیروهای ذخیره نظامی اسرائیل بودند و بنابراین سربازانی خارج از وظیفه محسوب می‌شدند. ضمن این‌که به‌خوبی مستند شده است که بسیاری از این غیرنظامیان بر اثر شلیک نیروهای ارتش اسرائیل کشته شده‌اند. اما نکته سوم این‌که؛ در این‌گونه امور، همواره باید پیش‌زمینه را در نظر گرفت. هفتادوپنج سال اشغال و آوارگی استعماری، پاک‌سازی قومی جنایتکارانه در سراسر فلسطین پیش‌زمینه این عملیات بود. نزدیک به هشتاد درصد از مردم غزه در اصل پناهندگانی هستند که به دلیل پاک‌سازی قومی اسرائیلی‌ها علیه فلسطینی‌ها در سال‌های 1948 و 1967 به نوار غزه آمده‌اند.» در بخش دیگری از این گزارش می‌خوانیم: «این عملیات در حالی صورت گرفت که نوار غزه از محاصره خونینی رنج می‌برد که هفده سال از آغاز آن می‌گذشت. غیرنظامیانی نیز که به گروگان گرفته شده‌اند برای تبادل با هزاران گروگان فلسطینی در بند زندان‌های اسرائیل هستند... هرکس درباره تاریخ انقلاب‌ها علیه برده‌داری و استعمار مطالعه کرده باشد، تأیید می‌کند زمانی که مردم، مظلوم انقلاب کنند، فجایعی نیز رخ می‌دهد. ظلم ریشه خشونت است و پایان‌دادن به ظلم راه صلح است.» منطق احمقانه! این سیاستمدار برجسته که خود نیز یهودی است، در ادامه با کنایه منطق احمقانه صهیونیست‌ها را به سخره گرفت و نوشت: «ما باید بپذیریم که جان اسرائیلی‌ها مقدس است، و در مقابل جان فلسطینی‌ها ارزشی ندارد. این منطق انسان‌زدایی از دیگری، از دیرباز منطق فاشیسم و ​استعمار بوده است و هر انسان محترم باید با آن مخالفت کند و در برابر آن مقاومت کند... هر یک‌ ساعت در غزه، 6 کودک کشته می‌شود و تا به امروز بالغ بر 17هزار کودک قربانی شده‌اند. هیچ‌یک از ما و حتی شاعران نمی‌توانیم واژه‌های مناسبی برای توصیف خون‌ریزی فاشیستی رژیم اسرائیل و جامعه حامی آن بیابیم.» در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: «پس از گذشت یک سال از آغاز حمله به غزه، بیش از 42هزار انسان کشته شده‌اند. این آمار شامل بیش از 10هزار مفقود و افرادی که اجسادشان هنوز در زیر آوار است، نشده است. در این میان بیش از 100هزار نفر نیز زخمی شده‌اند که جراحت بسیاری از آنها وخیم است... اسرائیل بدون حمایت ایالات‌متحده آمریکا قادر به نشان‌دادن چنین پاسخ ویرانگری به مقاومت نبود. طی بیش از یک‌سالی که از طوفان‌الاقصی می‌گذرد، آمریکا 22.76میلیارد دلار به اسرائیل کمک نظامی کرده است. این در حالی بود که در دانشگاه‌های سراسر ایالات‌متحده، جوانان زیادی که حتی بسیاری از آنها یهودی بودند، شجاعانه در صف عدالت ایستادند و از فلسطین حمایت کردند... بر اساس آمارها، 40درصد یهودیان زیر 35 سال، مخالف صهیونیسم هستند و از فلسطینی‌ها حمایت می‌کنند. آنها می‌دانند که یهودیت هزاران سال قبل از اعلام موجودیت دولت اسرائیل وجود داشته، و مدت‌ها پس از زوال اسرائیل نیز به حیات خود ادامه خواهد داد.» شکست‌های راهبردی اسرائیل
در ادامه این یادداشت می‌خوانیم: «ارتش اسرائیل به دستاوردهای تاکتیکی خود می‌بالد، اما متحمل شکست‌های راهبردی است. با گسترش جبهه نبرد، بیش از ظرفیت خود مجبور به جنگیدن است و هرچه قدر که جنگ تشدید شده، نظامیان اسرائیلی بیشتر در گل فرورفته‌اند... اسرائیل باثبات نیست. اختلافات در جامعه اسرائیل تقریباً به نقطه شکسته‌شدن از داخل رسیده و اقدام نتانیاهو در رهاکردن موضوع گروگان‌ها به حال خود، همان حمایتی را که او از آن برخوردار بوده نیز تضعیف کرده است.» رسوایی در دفتر نتانیاهو این روزها بارها خبرهایی از درز اطلاعات محرمانه و دستگیری ده‌ها جاسوس از رژیم صهیونیستی به گوش رسیده است. این اتفاقات مقامات رژیم صهیونیستی را نگران کرده و بی‌اعتمادی میان مقامات رژیم را تشدید کرده است. در همین رابطه سایت آمریکایی «آکسیوس» گزارش داده است که ارتش رژیم صهیونیستی درخواست تحقیقات درخصوص لو رفتن اطلاعات بسیار محرمانه در سایه بازداشت تعدادی از نزدیکان بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر این رژیم در این زمینه را داده است و... سؤال بزرگی که مطرح می‌شود این است که آیا نتانیاهو در جریان لو رفتن این اطلاعات قرار داشته یا حتی در این خصوص دست داشته است؟» آکسیوس سپس تاکید کرد که، تعدادی از افراد نزدیک به نتانیاهو نیز در جریان بزرگ‌ترین رسوایی کابینه رژیم صهیونیستی از آغاز جنگ علیه غزه تاکنون بازداشت شده‌اند. بر اساس این گزارش، احتمالاً رسوایی لو رفتن اطلاعات به‌شدت محرمانه باعث می‌شود بی‌اعتمادی میان نتانیاهو و سرویس‌های جاسوسی شدت پیدا کند. در هفته جاری اخباری درخصوص لو رفتن اطلاعات بسیار محرمانه از دفتر نتانیاهو منتشر شد. نهادهای امنیتی بر این باورند که برخی افراد اطلاعات حساسی را فاش کرده‌اند که به اهداف جنگ در غزه آسیب رسانده است. همچنین رسانه‌های اسرائیل از جمله روزنامه تایمز اسرائیل از تحقیقات مشترک شین‌بت، پلیس اسرائیل و ارتش رژیم درباره درز اطلاعات محرمانه از دفتر بنیامین نتانیاهو خبر داده‌اند. گزارش‌ها حاکی است که این تحقیقات از هفته گذشته آغاز شده‌اند اما یک قاضی تازه امروز بخشی از ممنوعیت‌های انتشار خبر درباره این موضوع را رفع کرده است. صدای کارکنان بی‌بی‌سی هم درآمد از آغاز جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم بی‌گناه فلسطین هر خبرنگاری که حامی مردم غزه بوده یا اخبار کشتار رژیم را منتشر کرده است، توسط رسانه‌های غربی اخراج شده است، البته اگر از سوی صهیونیست‌ها کشته نشده است! اما انگار این حمایت‌های بی‌دریغ رسانه‌های غربی از رژیم صهیونیستی صدای برخی از کارکنان بی‌بی‌سی را هم درآورده است. به نقل خبرگزاری «فارس» بیش از ۱۰۰ کارمند بی‌بی‌سی از امضاکنندگان نامه‌ای هستند که در آن، این رسانه انگلیسی به جانبداری از رژیم صهیونیستی در پوشش اخبار جنایات این رژیم در غزه متهم شده است. در بخشی از این بیاینه آمده است که «پیامدهای پوشش ناکافی (اقدامات اسرائیل) قابل‌توجه است. هر گزارش تلویزیونی، مقاله و مصاحبه رادیویی که نتوانسته ادعاهای اسرائیل را به شکلی مصمم به چالش بکشد، به طور سیستماتیک علیه فلسطینیان بوده است.» در نامه جمعه این افراد به مدیرکل بی‌بی‌سی «تیم دیوی» و مدیر اجرائی آن «دبورا تورنس» گفته شده که «فقدان اصول اولیه خبرنگاری زمانی که موضوع پاسخگوکردن اسرائیل به دلیل اقداماتش است، وجود دارد و گزارش‌ها فاقد اصول خبرنگاری دقیق مبتنی بر شواهد است». این نامه علاوه‌بر بیش از 100 کارمند ناشناس بی‌بی‌سی، به امضای بیش از 200 نفر از صنعت رسانه و همچنین مورخان، بازیگران، دانشگاهیان و سیاستمداران رسیده است.
سهروردی به عنوان فیلسوفی که فلسفه او بر اساس نور و اشراق بنا شده، عشق را نیرویی می‌داند که از نور الهی نشأت می‌گیرد و انسان را به سوی آن نور جذب می‌کند. او با تأمل در قرآن، مضامینی را به کار می‌گیرد که به عمق تجربه معنوی و شهودی عشق نزدیک می‌شود، حت به گزارش خبرگزاری تسنیم – مریم مرتضوی؛ «مونس العشاق» یا «رساله فی حقیقه العشق» اثری است گرانبها به قلم شیخ شهاب الدین سهروردی که در آن با زبانی تمثیلی به تشریح مفهوم عشق و بیان مراحل و مراتب مختلف آن می‌پردازد. در این حکایت هم به فلسفه مشائی نظر دارد و هم به اندیشه اشراقی و هم از اشارات و لطائف قرآنی بهره می‌گیرد. شیخ اشراق در بیان معنا و وجه تسمیه عشق می‌گوید: «عشق را از عَشَقه گرفته‌اند و عشقه آن گیاهی است که در باغ پدید آید؛ در بُن درخت. اول، بیخ در زمینی سخت کند، پس سر برآورد و خود را در درخت می‌پیچد و همچنان می‌رود تا جمله درخت را فرا گیرد و چنانش در شکنجه کند که نم در میان رگ درخت نماند و هر غذا که به واسطه آب و هوا به درخت می‌رسد به تاراج می‌برد تا آنگاه که درخت خشک شود.» او ادامه می‌دهد: «همچنان در عالم انسانیت که خلاصه موجودات است، درختی است مُنتَصفُ القامه (ایستاده) که آن بِحبةُ القلب پیوسته است و حُبةُ القلب در زمین ملکوت روید. و چون این شجره طیبه (انسان) بالیدن آغاز کند و نزدیک کمال رسد، عشق از گوشه‌ای سر بردارد و خود را در او پیچید تا به جایی برسد که هیچ نم بشریت در او نگذارد و چندان که پیچِ عشق بر تن شجره زیادتر می‌شود، آن شجره مُنتَصِف القامه، زردتر و ضعیف‌تر می‌شود تا به یکبارگی علاقه منقطع گردد. پس آن شجره روان، مطلق گردد و شایسته آن شود که در باغ الهی جای گیرد.» معرفت، محبت، عشق: نردبانی به سوی کمال شیخ اشراق در ادامه می‌گوید: «محبت چون به غایت رسد آن را عشق خوانند و گویند که "العشق محبة مُفرَطه" و عشق خاص‌تر از محبت است، زیرا که همه عشق محبت باشد اما همه محبت عشق نباشد؛ و محبت خاص‌تر از معرفت است زیرا که همه محبت معرفت است. اما همه معرفت محبت نباشد. از معرفت دو چیزِ متقابل، تولد کند که آن را محبت و عداوت خوانند. زیرا که معرفت: 1- یا به چیزی خواهد بودن، مناسب و ملایم جسمانی یا روحانی که آن را خیر محض و یا کمال مطلق خوانند و نفسِ انسان، طالب آن است و خواهد که خود را بدان جا رساند و کمال حاصل کند. 2- یا به چیزی خواهد بود که نه ملایم بود و نه مناسب، خواه جسمانی و خواه روحانی که آن را شرِّ محض و نقص مطلق خوانند. و نفس انسانی دائماً از آنجا می‌گریزد و از آنجاش نفرتی طبیعی به حاصل می‌شود. پس اول پایه، معرفت است و دوم پایه، محبت و سوم پایه، عشق. و به عالم عشق که بالای همه است، نتوان رمیدن تا از معرفت و محبت دو پایه نردبان نسازد.» نکته قابل توجه در سخنان شیخ اشراق آن است که بین عقل و عشق تفاوتی قائل نیست. بلکه اولین پایه عشق و محبت را معرفت و عقل می‌داند؛ آموزه‌ای که از ویژگی‌های مهم حکمت و عرفان اسلامی است مبنی بر وحدت نفس در کل قوا و عدم تباین بین حالات نفس از جمله عقل و عشق است. این مسئله در عرفان مسیحی و عرفان‌های شرقی کاملاً برعکس است. در آموزه این معارف تباینی اصلی بین عقل و عشق برقرار است به نحوی که سالک یا باید جانب عقل را بگیرد و یا جانب عشق را. اما حکمای مسلمان سالک را عاقلِ عاشق توصیف می‌کنند. بیشتر بخوانید عشق و شوق در اندیشه صدرایی و سینایی عشق و عقل دو راه مکمل هستند سهروردی در تفکر و عرفان خود به رابطه‌ای پیچیده و عمیق میان عقل و عشق می‌پردازد. او این دو را نه به عنوان نیروهایی متضاد، بلکه به عنوان دو نیروی تکمیلی و هم‌افزا در مسیر رسیدن به حقیقت معرفی می‌کند. از دیدگاه سهروردی، عقل و عشق هر دو به عنوان مسیرهایی به سوی نور و معرفت شناخته می‌شوند، ولی هر کدام نقش و جایگاه خاص خود را دارند. چنانکه درباره عشق و ارتباط آن با عقل می‌گوید: « بدان اول چیزی که حق تعالی بیافرید گوهری بود تابناک؛ او را عقل نام کرد. و این گوهر را سه صفت بخشید: یکی شناخت حق و یکی شناخت خود و یکی شناخت آنکه نبود، پس ببود. از آن صفت که به شناخت حق تعلق داشت حُسن پدید آمد که آن را «نیکویی» خوانند. و از آن صفت که به شناخت خود تعلق داشت عشق پدید آمد که آن را «مهر» خوانند و از آن صفت که نبود پس به بود تعلق داشت حُزن پدید آمد که آن را «اندوه » خوانند.» عقل در فلسفه سهروردی به معنای خرد و اندیشه تحلیلی است که به انسان کمک می‌کند تا نظام خلقت و قوانین حاکم بر آن را درک کند. او عقل را راهنمایی می‌داند که انسان را به درک اولیه از نور و حقیقت می‌رساند؛ اما عقل، به تنهایی نمی‌تواند انسان را به کمال برساند، زیرا در ساحت عقل، انسان بیشتر به ادراکات جزئی و ذهنی وابسته است.
عشق هم از نگاه او نیرویی است که پس از گذر از مرحله عقل ظهور می‌کند و انسان را به اوج کمال و تجربه حضوری از نور می‌رساند. در این مرحله، فرد می‌تواند حقیقت را نه تنها در سطح فکری، بلکه در سطح باطنی تجربه کند. عشق، انسان را از محدودیت‌های ذهنی فراتر می‌برد و او را به سوی مشاهده و اتحاد با حقیقت می‌کشاند. بنابراین در نگاه شیخ اشراق، عشق و عقل دو راه مکمل هستند: عقل، به مثابه چراغی است که مسیر را روشن می‌کند و عشق، نیرویی است که انسان را در این مسیر به جلو می‌برد و به کمال می‌رساند. در نهایت، عقل با اینکه آغازگر راه است، اما عشق نیرویی است که انسان را به حقیقت اصلی و نور الهی می‌رساند. الهام گرفتن شیخ اشراق از لطایف قرآنی در نگاه سهروردی، قرآن منبعی اساسی و الهام‌بخش در تبیین و فهم عشق است. او به آیات قرآنی توجه ویژه‌ای دارد و از آنها برای تبیین عمق و معنای عشق بهره می‌گیرد؛ عشق را به عنوان نیرویی الهی معرفی می‌کند که نه تنها محدود به عشق بشری نیست، بلکه سرچشمه‌اش نور الهی است. در اینجا قرآن به عنوان کتابی که از حقایق عالم هستی پرده برمی‌دارد، جایگاه ویژه‌ای دارد. شیخ اشراق با بهره‌گیری از آیات قرآنی بر این باور است که عشق حقیقتی ازلی است که در عمق جهان و جان انسان جای دارد و از نور الهی نشأت می‌گیرد. برای مثال به آیاتی که به محبت خداوند به انسان و محبت مؤمنان به خداوند اشاره دارند، استناد می‌کند تا نشان دهد عشق فراتر از عواطف مادی است و از حقیقت الهی سرچشمه می‌گیرد. آیات مربوط به قرب الهی و مفهوم «لقاء الله» هم در نگرش او به عشق جایگاه مهمی دارند، چرا که عشق، انسان را به سوی این لقاء و کمال روحانی هدایت می‌کند. به بیان دیگر، قرآن برای سهروردی نه تنها الهام‌بخش عشق الهی است، بلکه راهنمای او برای تبیین این مفهوم و پل زدن میان عشق عرفانی و عشق الهی نیز به شمار می‌رود. او به طور مستقیم در آثارش به آیه‌ای خاص اشاره نمی‌کند، اما مفاهیم قرآنی را به شکلی ضمنی در تبیین عشق به کار می‌گیرد. در آثارش بیشتر از آیات و مضامین قرآنی الهام گرفته شده تا ایده‌های عرفانی خود را روشن‌تر بیان کند. برای مثال، او می‌تواند از آیاتی مانند «یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ» (سوره مائده، آیه 54) یا «فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ» (سوره بقره، آیه 152) الهام گرفته باشد که به محبت دوطرفه میان خدا و انسان اشاره دارند. این آیات، مفهومی از عشق را مطرح می‌کنند که به ساحت عرفانی اشاره دارد و گویا سهروردی این آیات را به صورت ضمنی در نظریات خود درباره عشق و ارتباط آن با نور الهی به کار می‌گیرد. همچنین آیه‌ای مانند «وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» (سوره ص، آیه 72) که به جان الهی در انسان اشاره دارد، می‌تواند در نگاه او به عشق به عنوان نیرویی نورانی و الهی تأثیر گذاشته باشد. این آیه به اتحاد انسان با حقیقت الهی و بُعد نورانی او اشاره دارد که سهروردی آن را در نظریه عشق خود پرورش می‌دهد. عشق در عالم نور و اشراق سهروردی، به عنوان فیلسوفی که فلسفه او بر اساس نور و اشراق بنا شده، عشق را نیرویی می‌داند که از نور الهی نشأت می‌گیرد و انسان را به سوی آن نور جذب می‌کند. او با تأمل در قرآن مضامینی را به کار می‌گیرد که به عمق تجربه معنوی و شهودی عشق نزدیک می‌شود، حتی اگر مستقیماً به آیه‌ای خاص اشاره نکند. یکی از این مضامین ایده نزدیکی انسان به خداوند است که در آیات مختلفی آمده و از جمله در آیه «فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ» مطرح شده است. این آیه بیانگر رابطه‌ای متقابل است، چنانکه وقتی انسان خدا را یاد کند، خداوند او را یاد می‌کند. سهروردی از این مفهوم، پیوندی عمیق میان انسان و خداوند را برداشت می‌کند که از طریق عشق و ذکر الهی محقق می‌شود. در این نگاه، عشق نوعی تجربه زنده و حضوری است که انسان را به یاد خداوند و به معنای نزدیک‌تر به «حضور نور الهی» می‌برد. علاوه بر این آیه «یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ» که به آن اشاره شد، مفهوم محبت دو طرفه میان خدا و انسان را مطرح می‌کند. شیخ اشراق بر اساس این مفهوم، عشق را به عنوان نیرویی که از خداوند آغاز می‌شود و به خداوند بازمی‌گردد، توصیف می‌کند. او عشق را نه صرفاً به عنوان احساس، بلکه به عنوان یک کشش معنوی و نیروی جذبی نورانی می‌بیند که انسان را به سمت کمال هدایت می‌کند. در این نگاه، عشق این ویژگی را دارد که از محدودیت‌های انسانی فراتر می‌رود و روح انسان را به سوی خداوند می‌کشاند، همچون جریانی از نور که در نهایت به منبع اصلی‌اش بازمی‌گردد. آیه «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» نیز قابل توجه است. زیرا به وجود عنصری الهی در ذات انسان اشاره دارد. سهروردی از این مفهوم قرآنی بهره می‌گیرد تا عشق را نیرویی ذاتی و الهی بداند که از روح خداوند در جان انسان قرار گرفته است.
این نیروی عشق، راهی برای پیوند با اصل الهی و رسیدن به حقیقت نورانی و سرمدی است. از دیدگاه او انسان به واسطه همین عشق ذاتی و نورانی می‌تواند به کمال برسد و به منبع وجود و نور برسد. در واقع این آیات به عنوان پایه‌های نظریه عشق در فلسفه سهروردی عمل می‌کنند؛ هرچند او مستقیم به آنها ارجاع نمی‌دهد، اما تأمل در این مفاهیم قرآنی به او امکان می‌دهد که عشق را به عنوان نیرویی الهی و متعالی توضیح دهد که نهایتاً به وصل به حقیقت نور الهی می‌انجامد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*این دعای رفع بلا روز اول ماه با صدای بلند در خانه یا خودتان بخوانید یابگذاریدتاصدا در خانه پخش شود🤲* ━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━ لطفا عضو بشید  :     Eitaa.com/efshagari57