در دفتر گرد و خاک گرفته ى یک مجله ى کوچک معمارى، که برایش کار مى کردم، تنها نشسته بودم و سعى مى کردم داستانى بنویسم که مهلت تحویلش فردا بود. اما به جاى آن که عزمم را جزم کنم و قال قضیه را بکنم، نسخه ى آنلاین نیویورک تایمز را مى خواندم، اتاقک کارم را با وسواس تمیز مى کردم و در آبدارخانه براى خودم قهوه درست مى کردم. خلاصه این که داشتم وقت گذرانى مى کردم. اولین بار نبود که در چنین مخمصه اى مى افتادم. من «آدم صبح» هستم. صبح ها مى توانم با تمرکز کامل کار کنم و بعد از ناهار هیچ کارى ازم برنمى آید.
برشی از مقدمه کتاب آداب روزانه
شما چه آدمی هستید؟
دیروز مشهدیا پز برفشونو دادن ما حسودیمون شد. امروز تهرانم داره برف میاد.
فقطیه سوال حسودی مگه کار بدی نبود؟ 🤦🏼♀️
اونایی که موقع خواب دهنتونو میبندید و با بینی نفس میکشید! خیلی بهتون حسودیم میشه، خیلی🤧🤧
پاییز و زمستون که میشه دلم میخواد مثل پرندهها باشم و مهاجرت کنم به یه جای گرم؛ اما متاسفانه آدمم و هنوز سه ماه و نیم از این روزای سرد باقی مونده😭😩🤧
تا شربت دیفن هیدرامین اثر کنه، گفتم بشینم بازی هلند آرژانتینو ببینم. یه جوری نیمه دوم تموم شد که بعید میدونم با زور شربت خوابم ببره⚽️
من: دخترم فردا تعطیلید.
دخترم: پس بمونم خونه مامانی؟
من: نه. کلاستون آنلاینه.
دخترم: میانوعدهمونم میدن؟
من: 🤕
-دخترم برو ببین تلویزیون اعلام میکنه فردا تعطیلی یا نه؟-
-نه تعطیل نیستیم
- از کجا فهمیدی؟
-تعطیل باشیم قرمز می نویسه این زیر. الان سیاه نوشته