چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
﷽؛ 🍒 خدا پشت خط هست 🍒
💟 می گفتیم: فلانی پشت خطّه. ارتباط بدیم؟
اگر وقت اذان بود، می گفت: به شون بگید وقت نمازه. لطف کنن بعداً تماس بگیرن.
📚 یادگاران، جلد 11 کتاب شهید علی صیاد شیرازی، ص 77
#نماز_شهیدان #داستان_نماز #نماز_اول_وقت
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
﷽؛ 🔰 با صدای اذان 🔰
💍 بدون این كه كلمه ای تذكر بدهد. سر اذان كه می شد، آستین ها را بالا می زد. هر كس پیشش بود فرقی نداشت، تا صدای تكبیر ـ الله اکبر اذان ـ می آمد، آستین هایش بالا می رفت.
💍 یک عذرخواهی کوچک می كرد و می رفت نمازش را می خواند.
📚 شهید علم، ج 1، ص61، شهید دکتر مجید شهریاری
#نماز_شهیدان #داستان_نماز #نماز_اول_وقت
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
﷽؛ ✨ اول سجود ، دوم وجود ✨
💠 ساعت دوازده که کلاس تمام می شد. می گفتم، آقا مجید بیا برویم ناهار.
💠 به نوعی می پیچاند که حالا تو برو من هم می آیم. من می دانستم که می خواهد به نماز اول وقت برسد.
📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص126
#نماز_اول_وقت #نماز_شهیدان #داستان_نماز
﷽؛ ✨ اول سجود ، دوم وجود ✨
💠 ساعت دوازده که کلاس تمام می شد. می گفتم، آقا مجید بیا برویم ناهار.
💠 به نوعی می پیچاند که حالا تو برو من هم می آیم. من می دانستم که می خواهد به نماز اول وقت برسد.
📚 کتاب شهید علم، ج 1، ص126
#نماز_اول_وقت #نماز_شهیدان #داستان_نماز